تعديل المعيار في نقد تنزيل الافكار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '==گزارش محتوا== '
(لینک درون متنی)
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '==گزارش محتوا== ')
خط ۳۰: خط ۳۰:
كتاب، داراى يك مقدمه و پنج مقاله است.
كتاب، داراى يك مقدمه و پنج مقاله است.


== گزارش محتوا ==
==گزارش محتوا==
 
==== قضيّه مرددة المحمول ====
==== قضيّه مرددة المحمول ====
يكى از مباحث مهم كتاب، قضيه مرددة المحمول و خاستگاه آن در نقيض موجّهات مركبه جزئيه است. اينكه نقيض موجهه مركبه جزئيه چه مى‌تواند باشد، پرسشى بود كه ذهن منطق‌دانان پس از ابهرى را به خود مشغول كرد. منطق‌دانان پيش از ابهرى، تنها نقيض موجهات مركبه كليه را در كتاب‌هاى خود آورده‌اند و از نقيض موجهه مركبه جزئيه، سخنى به ميان نياورده‌اند. اثير‌الدين ابهرى، اولين كسى است كه اين بحث را در تنزيل الافكار آورد. او، دريافت كه نمى‌توان منفصله كليه را نقيض موجهه مركبه جزئيه دانست، زيرا اگر نقيض قضيه‌اى مانند«بعض الحيوان انسان لا دائماً» را كه كاذب است، قضيه «امّا لا شىء من الحيوان بانسان دائماً و امّا كل حيوان انسان دائماً» قرار دهيم، در اين صورت اصل و نقيض، هر دو كاذب خواهند بود در حالى كه بر اساس قاعده تناقض، يكى از نقيضين بايد صادق باشد، اما چون براى ابهرى روشن نبود كه چه قضيّه‌اى را مى‌توان به عنوان نقيض موجهه جزئيه مركبه معرفى كرد كه هر گاه اصل، كاذب باشد، نقيض آن صادق درآيد، به استقراى علمى، تمام موارد احتمالى تناقض را به صورت يك مجموعه منفصله بيان داشته است؛ از اين رو، ايشان، نقيض قضيّه «بعض ج، ب بالامكان الخاص» را منفصله مانع الخلو تركيب يافته از چهار قضيه قرار داد: «كل ج، ب بالضروره أو لا شىء من ج، ب بالضرور أو بعض ج، ب بالضرور او بعض ج، ليس ب بالضرور». محقق طوسى هم اين نظر را تأييد مى‌كند كه تا كنون كسى بدان نپرداخته است.
يكى از مباحث مهم كتاب، قضيه مرددة المحمول و خاستگاه آن در نقيض موجّهات مركبه جزئيه است. اينكه نقيض موجهه مركبه جزئيه چه مى‌تواند باشد، پرسشى بود كه ذهن منطق‌دانان پس از ابهرى را به خود مشغول كرد. منطق‌دانان پيش از ابهرى، تنها نقيض موجهات مركبه كليه را در كتاب‌هاى خود آورده‌اند و از نقيض موجهه مركبه جزئيه، سخنى به ميان نياورده‌اند. اثير‌الدين ابهرى، اولين كسى است كه اين بحث را در تنزيل الافكار آورد. او، دريافت كه نمى‌توان منفصله كليه را نقيض موجهه مركبه جزئيه دانست، زيرا اگر نقيض قضيه‌اى مانند«بعض الحيوان انسان لا دائماً» را كه كاذب است، قضيه «امّا لا شىء من الحيوان بانسان دائماً و امّا كل حيوان انسان دائماً» قرار دهيم، در اين صورت اصل و نقيض، هر دو كاذب خواهند بود در حالى كه بر اساس قاعده تناقض، يكى از نقيضين بايد صادق باشد، اما چون براى ابهرى روشن نبود كه چه قضيّه‌اى را مى‌توان به عنوان نقيض موجهه جزئيه مركبه معرفى كرد كه هر گاه اصل، كاذب باشد، نقيض آن صادق درآيد، به استقراى علمى، تمام موارد احتمالى تناقض را به صورت يك مجموعه منفصله بيان داشته است؛ از اين رو، ايشان، نقيض قضيّه «بعض ج، ب بالامكان الخاص» را منفصله مانع الخلو تركيب يافته از چهار قضيه قرار داد: «كل ج، ب بالضروره أو لا شىء من ج، ب بالضرور أو بعض ج، ب بالضرور او بعض ج، ليس ب بالضرور». محقق طوسى هم اين نظر را تأييد مى‌كند كه تا كنون كسى بدان نپرداخته است.
۵۳٬۳۲۷

ویرایش