پرش به محتوا

حفظ البدن: رساله‌ای کهن در باب بهداشت تن: تفاوت میان نسخه‌ها

لینک درون متنی
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}  
}}  


'''حفظ البدن: رساله‎ای کهن در باب بهداشت تن'''، کتابی است از محمد بن عمر فخر رازی، به زبان فارسی در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‎ها در رده مقدّماتى و ابتدایى.
'''حفظ البدن: رساله‎ای کهن در باب بهداشت تن'''، کتابی است از [[فخر رازی، محمد بن عمر|محمد بن عمر فخر رازی]]، به زبان فارسی در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‎ها در رده مقدّماتى و ابتدایى.
فخر رازی در این اثر بیشتر به دنبال تبیین چرایی پدیده‎های علمی در پزشکی است. او برخی بیماری‎ها و خواص بعضی داروها را در این اثر شرح می‎دهد.
 
[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] در این اثر بیشتر به دنبال تبیین چرایی پدیده‎های علمی در پزشکی است. او برخی بیماری‎ها و خواص بعضی داروها را در این اثر شرح می‎دهد.


تحقیق و تصحیح اثر، توسط سید حسین رضوی برقعی صورت گرفته است.
تحقیق و تصحیح اثر، توسط سید حسین رضوی برقعی صورت گرفته است.
خط ۳۹: خط ۴۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
این کتاب، «پارسى‎نوشته‎اى از سده ششم در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‎ها در رده مقدّماتى و ابتدایى است. حفظ البدن، نوشته فخرالدین رازى براى اوّلین بار منتشر مى‎شود. در پژوهش‎هاى انجام‎شده درباره این دانشمند، کمتر به پزشکى‎پژوهی‎هاى او اشاره شده است. پس از محمّد بن زکریاى رازى و ابن سینا، از معدود طبیبان پیشین است که منطق و فلسفه را به‎خوبى آموخته و در آن ورزیده شده است. البته تعلّق فکرى او به مکتب اشعرى و چیرگى‎اش بر دانش کلام، سبب شده است تا دیدگاهى متفاوت و البته ویژه خودش داشته باشد که آثارش از یکنواختى بسیارى متون پزشکى مشابه، تهى شده است. او مى‎کوشد با ابزار فلسفه و کلام، به نظام‎مند کردن اصول پزشکى، به‎ویژه کالبدشناسى بپردازد و پاسخى براى چرایی‎هاى ذهنى خود و خوانندگانش بیابد.
این کتاب، «پارسى‎نوشته‎اى از سده ششم در باب بهداشت تن و پیشگیرى بیماری‎ها در رده مقدّماتى و ابتدایى است. حفظ البدن، نوشته فخرالدین رازى براى اوّلین بار منتشر مى‎شود. در پژوهش‎هاى انجام‎شده درباره این دانشمند، کمتر به پزشکى‎پژوهی‎هاى او اشاره شده است. پس از [[رازی، محمد بن زکریا|محمّد بن زکریاى رازى]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، از معدود طبیبان پیشین است که منطق و فلسفه را به‎خوبى آموخته و در آن ورزیده شده است. البته تعلّق فکرى او به مکتب اشعرى و چیرگى‎اش بر دانش کلام، سبب شده است تا دیدگاهى متفاوت و البته ویژه خودش داشته باشد که آثارش از یکنواختى بسیارى متون پزشکى مشابه، تهى شده است. او مى‎کوشد با ابزار فلسفه و کلام، به نظام‎مند کردن اصول پزشکى، به‎ویژه کالبدشناسى بپردازد و پاسخى براى چرایی‎هاى ذهنى خود و خوانندگانش بیابد.
برآیند خوانش آثار مستقل طبى یا مشتمل بر طب فخر رازى، نشان مى‎دهد که به تشریح بدن انسان، سخت علاقه‎مند بوده است. به‎جز أسرار التّنزيل که بر پایه آفرینش تن آدمى تألیف شده، همو تدوین کتاب مستقلى درباره کالبدشناسى از سر تا پا آغاز کرده بوده که با مرگش نیمه‎کاره مانده است.
برآیند خوانش آثار مستقل طبى یا مشتمل بر طب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، نشان مى‎دهد که به تشریح بدن انسان، سخت علاقه‎مند بوده است. به‎جز أسرار التّنزيل که بر پایه آفرینش تن آدمى تألیف شده، همو تدوین کتاب مستقلى درباره کالبدشناسى از سر تا پا آغاز کرده بوده که با مرگش نیمه‎کاره مانده است.
اندیشه آماده‎سازى کتاب بزرگى در طب را نیز در سر داشته است که مانند «الحاوي في الطب» و «قانون في الطب» باشد. این کتاب، «الجامع الكبير» نام داشته که باز هم اتمامش ممکن نشده است. منطقا در کتاب‎هاى این‎چنینى، بخش کالبدشناسى نیز وجود داشته است. شرح قانون فخر رازى نیز محدود به کلّیات کتاب ابن سینا بوده که اندام‎شناسى بدن نیز در دامنه مباحث آن جاى دارد. شیوه‎اى که فخر رازى در زمینه پزشکى‎پژوهى انجام داده، نشان مى‎دهد از مکتب ابن سینا الهام‎پذیرى فراوانى داشته است. امّا میراث اندیشه تأویلى که در رسائل اخوان الصّفا و آثار جابر بن حیان بوده، به بوعلى رسیده؛ خواسته - ‎ناخواسته فخر رازى نیز در پژوهش‎هاى طبى‎اش، همان طریق را و البته با بسط بیشتر پیموده است.
اندیشه آماده‎سازى کتاب بزرگى در طب را نیز در سر داشته است که مانند «الحاوي في الطب» و «قانون في الطب» باشد. این کتاب، «الجامع الكبير» نام داشته که باز هم اتمامش ممکن نشده است. منطقا در کتاب‎هاى این‎چنینى، بخش کالبدشناسى نیز وجود داشته است. شرح قانون [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نیز محدود به کلّیات کتاب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] بوده که اندام‎شناسى بدن نیز در دامنه مباحث آن جاى دارد. شیوه‎اى که [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در زمینه پزشکى‎پژوهى انجام داده، نشان مى‎دهد از مکتب [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] الهام‎پذیرى فراوانى داشته است. امّا میراث اندیشه تأویلى که در رسائل اخوان الصّفا و آثار جابر بن حیان بوده، به بوعلى رسیده؛ خواسته - ‎ناخواسته [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] نیز در پژوهش‎هاى طبى‎اش، همان طریق را و البته با بسط بیشتر پیموده است.
چنان‎که به‎تفصیل در مقدمه آمده، شواهد فراوانى در دست است که بتواند اثبات کند این تألیف از آثار فخر رازى است. در هم‎سنجى کارنامه آثارش مى‎توان دریافت که شیفته طرح پرسش است که در این کتاب نیز به فراوانى نشانه‎هاى آن دیده مى‎شود. بر آن است تا ذهن خواننده را به تکاپو وادارد تا همانند او به دنبال چرایى‎ها باشد. تأثیر اندیشه‎هاى کلامى‎اش نیز در این اثر هویداست. نثر روشن و زنده و گیرایى که در فراست، أسرار التّنزيل، جامع العلوم و شرح قانون وجود دارد، در حفظ البدن نیز به چشم مى‎خورد. مى‎توان گفت که فخر رازى، شیفته دسته‎بندى ریاضى است. یکى از مشخّصه‎هاى آثارش، [که] بخش‎بندى‎ها و فصل‎بندى‎هاست، در این اثر نیز دیده مى‎شود»<ref>پیشگفتار، ص5-6</ref>.


«فخر رازى در مقدّمه، به منابعش اشاره نکرده است. در میانه متن بیش از همه، از اسماعیل جرجانى (434-‎531) پزشک بالینى فارسى‎نویس معاصرش یاد کرده است. چند نقل قول هم از ابن سینا و ارسطو دیده مى‎شود. بر سر هم، مى‎توان گفت با تکیه بر قانون و ذخیره خوارزمشاهى و شمارى آثار ارسطو، به‎ویژه رساله شراب منسوب به او استفاده کرده است؛ رساله‎اى که بیست‎ودو پرسش و پاسخ درباره شرب خمر است»<ref>مقدمه مصحح، ص67</ref>.
چنان‎که به‎تفصیل در مقدمه آمده، شواهد فراوانى در دست است که بتواند اثبات کند این تألیف از آثار [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است. در هم‎سنجى کارنامه آثارش مى‎توان دریافت که شیفته طرح پرسش است که در این کتاب نیز به فراوانى نشانه‎هاى آن دیده مى‎شود. بر آن است تا ذهن خواننده را به تکاپو وادارد تا همانند او به دنبال چرایى‎ها باشد. تأثیر اندیشه‎هاى کلامى‎اش نیز در این اثر هویداست. نثر روشن و زنده و گیرایى که در فراست، أسرار التّنزيل، جامع العلوم و شرح قانون وجود دارد، در حفظ البدن نیز به چشم مى‎خورد. مى‎توان گفت که [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، شیفته دسته‎بندى ریاضى است. یکى از مشخّصه‎هاى آثارش، [که] بخش‎بندى‎ها و فصل‎بندى‎هاست، در این اثر نیز دیده مى‎شود»<ref>پیشگفتار، ص5-6</ref>.


«پزشکى‎نگار دیگرى در تاریخ ادبیات فارسى سراغ نداریم که مانند فخر رازى، ادیبى عربى‎دان و فارسى‎دان باشد و به هر دو زبان، نوشته‎هایى به نظم و نثر از او مانده باشد. فلسفه، منطق، کلام و فقه بداند و ذهن شفّاف و پرسشگر و شاداب و پرجنب‎وجوشى مانند او داشته باشد. سبکى کم‎مانند و این‎چنین، در پزشکى‎نگارى را شاید تنها بتوان در «الأبنية عن حقائق الأدوية» موفّق هروى دید که از قضا هر دو به‎نحوى با شهر هرات مربوطند و شاید از انرژى فراوان مردمان آن دیار بهره‎مند شده باشند»<ref>همان، ص59</ref>.
«[[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در مقدّمه، به منابعش اشاره نکرده است. در میانه متن بیش از همه، از اسماعیل جرجانى (434-‎531) پزشک بالینى فارسى‎نویس معاصرش یاد کرده است. چند نقل قول هم از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و ارسطو دیده مى‎شود. بر سر هم، مى‎توان گفت با تکیه بر قانون و ذخیره خوارزمشاهى و شمارى آثار [[ارسطو]]، به‎ویژه رساله شراب منسوب به او استفاده کرده است؛ رساله‎اى که بیست‎ودو پرسش و پاسخ درباره شرب خمر است»<ref>مقدمه مصحح، ص67</ref>.
 
«پزشکى‎نگار دیگرى در تاریخ ادبیات فارسى سراغ نداریم که مانند [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، ادیبى عربى‎دان و فارسى‎دان باشد و به هر دو زبان، نوشته‎هایى به نظم و نثر از او مانده باشد. فلسفه، منطق، کلام و فقه بداند و ذهن شفّاف و پرسشگر و شاداب و پرجنب‎وجوشى مانند او داشته باشد. سبکى کم‎مانند و این‎چنین، در پزشکى‎نگارى را شاید تنها بتوان در «الأبنية عن حقائق الأدوية» موفّق هروى دید که از قضا هر دو به‎نحوى با شهر هرات مربوطند و شاید از انرژى فراوان مردمان آن دیار بهره‎مند شده باشند»<ref>همان، ص59</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
خط ۵۷: خط ۵۹:


نویسنده درباره شیوه تصحیح متن چنین می‎نگارد: «با فراهم آمدن نسخه 3649 کتابخانه ایاصوفیاى ترکیه، از سال 1383 کار حروف‎نگارى و آماده‎سازى متن حفظ البدن آغاز شد. شوربختانه در این فاصله‎ زمانى، تهیه دو نسخه خطّى دیگر میسّر نشد، امّا امیدوارم پس از انتشار متن کنونى، در ویراسته بعدى بتوانم به دو نسخه دیگر دسترسى پیدا کنم و شاید نسخه‎هاى دیگرى نیز شناسایى شود.
نویسنده درباره شیوه تصحیح متن چنین می‎نگارد: «با فراهم آمدن نسخه 3649 کتابخانه ایاصوفیاى ترکیه، از سال 1383 کار حروف‎نگارى و آماده‎سازى متن حفظ البدن آغاز شد. شوربختانه در این فاصله‎ زمانى، تهیه دو نسخه خطّى دیگر میسّر نشد، امّا امیدوارم پس از انتشار متن کنونى، در ویراسته بعدى بتوانم به دو نسخه دیگر دسترسى پیدا کنم و شاید نسخه‎هاى دیگرى نیز شناسایى شود.
برخى لغزش‎ها در متن، به‎ویژه در عنوان‎بندى وجود داشت که به اصلاح آنها پرداخته شده است. براى رفع ابهام‎ها، کوشیده شد از دیگر آثار فخر رازى، به‎ویژه جامع العلوم و الفراسة استفاده شود. در پانویس متن، به نمونه‎هایى اشاره شده که فخر رازى از ذخیره خوارزمشاهى یا أغراض الطّبية و المباحث العلائية بهره برده است. گاهى در متن افتادگى وجود داشت که به قرینه دیگر بخش‎هاى کتاب یا بر پایه آثار دیگر رازى، افزوده شد که با قلاب مشخص شده است.
 
براى آنکه کتاب براى غیر متخصّصین نیز کاربردى و قابل استفاده باشد، به شکل کوتاه در پانوشت‎ها، توضیح مختصرى داده شد و شمارى توضیحات بیشتر در بخش تعلیقات پایانى کتاب آمده است. ترجمه کهن فراست فخر رازى که از مجموعه آثار پزشکى او بشمار مى‎رفت، سال‎ها پیش در نشریه‎اى به چاپ رسید که با خوانش جدید و لغزش‎زدایى ابهام‎هاى پیشین به مجموعه حاضر افزوده شد. چنان‎که یاد شد براى اثبات انتساب این رساله به فخر رازى، بخش بیست‎وهفتم کتاب جامع العلوم بر پایه چاپ سید على آل داود، بازبینى و رفع ابهام شد و در پایان کتاب پیوست گردید.
برخى لغزش‎ها در متن، به‎ویژه در عنوان‎بندى وجود داشت که به اصلاح آنها پرداخته شده است. براى رفع ابهام‎ها، کوشیده شد از دیگر آثار [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، به‎ویژه جامع العلوم و الفراسة استفاده شود. در پانویس متن، به نمونه‎هایى اشاره شده که [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از ذخیره خوارزمشاهى یا أغراض الطّبية و المباحث العلائية بهره برده است. گاهى در متن افتادگى وجود داشت که به قرینه دیگر بخش‎هاى کتاب یا بر پایه آثار دیگر رازى، افزوده شد که با قلاب مشخص شده است.
 
براى آنکه کتاب براى غیر متخصّصین نیز کاربردى و قابل استفاده باشد، به شکل کوتاه در پانوشت‎ها، توضیح مختصرى داده شد و شمارى توضیحات بیشتر در بخش تعلیقات پایانى کتاب آمده است. ترجمه کهن فراست فخر رازى که از مجموعه آثار پزشکى او بشمار مى‎رفت، سال‎ها پیش در نشریه‎اى به چاپ رسید که با خوانش جدید و لغزش‎زدایى ابهام‎هاى پیشین به مجموعه حاضر افزوده شد. چنان‎که یاد شد براى اثبات انتساب این رساله به [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]، بخش بیست‎وهفتم کتاب جامع العلوم بر پایه چاپ سید على آل داود، بازبینى و رفع ابهام شد و در پایان کتاب پیوست گردید.
 
براى دریافت بهتر متن و به‎ویژه آنان که در خارج از ایران به سر مى‎برند، معادل‎هاى انگلیسى مفردات طبى در پانوشت یاد شد و به شکل مستقل در پایان کتاب نیز آورده شد»<ref>همان، ص71-72</ref>.
براى دریافت بهتر متن و به‎ویژه آنان که در خارج از ایران به سر مى‎برند، معادل‎هاى انگلیسى مفردات طبى در پانوشت یاد شد و به شکل مستقل در پایان کتاب نیز آورده شد»<ref>همان، ص71-72</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش