پرش به محتوا

نظرية المعرفة: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '==پانويس ==↵<references />↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - '==پانويس ==↵<references />↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
[[مکی عاملی، حسن]] (مقرر)
[[مکی عاملی، حسن]] (مقرر)


[[سبحانی تبریزی، جعفر]] (نويسنده)
[[سبحانی تبریزی، جعفر]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏85‎‏ ‎‏س‎‏2
| کد کنگره =‏BBR‎‏ ‎‏55‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏85‎‏ ‎‏س‎‏2
خط ۱۴: خط ۱۴:
شناخت (فلسفه اسلامی)
شناخت (فلسفه اسلامی)
| ناشر =  
| ناشر =  
مؤسسة الإمام الصادق(علیه‌السلام)
مؤسسة الإمام الصادق علیه‌السلام
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1387 ش یا 1429 ق  
| سال نشر = 1387 ش یا 1429 ق  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE3768AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03768AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| شابک =978-964-357-322-5
| شابک =978-964-357-322-5
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14726
| کتابخانۀ دیجیتال نور =03768
| کتابخوان همراه نور =03768
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۵۸: خط ۵۹:
جهت پنجم: تعريف شامل ارقام رياضى نمى‌باشد.
جهت پنجم: تعريف شامل ارقام رياضى نمى‌باشد.


جهت ششم: لزوم وحدت بين‌بين صورت و مدرك آن.
جهت ششم: لزوم وحدت بين‌بين صورت و مدرک  آن.


جهت هفتم: غير مانع بودن تعريف.
جهت هفتم: غير مانع بودن تعريف.
خط ۶۶: خط ۶۷:
ايشان مى‌فرمايند، اين تعريف شامل هر دو صورت حصولى و حضورى علم مى‌باشد و نسبت به تعاريف ديگر بى‌اشكال‌تر و جامع‌تر است.
ايشان مى‌فرمايند، اين تعريف شامل هر دو صورت حصولى و حضورى علم مى‌باشد و نسبت به تعاريف ديگر بى‌اشكال‌تر و جامع‌تر است.


مؤلف در اقسام معرفت قائل است كه علم داراى اقسامى است كه آن اقسام نيز هر كدام داراى اقسامى هستند؛ اولين تقسيم علم تقسيم آن به تصور و تصديق است، تصور علمى است كه قبول صدق و كذب نمى‌كند، برخلاف تصديق كه قابل صدق و كذب است. تصور به لحاظ نسبت داراى اقسامى است كه يا اصلا نسبتى در آن نيست؛ مانند انسان يا نسبت تقييديه دارد؛ مانند حيوان ناطق يا داراى نسبت انشائيه است؛ مانند: إضرب، يا داراى نسبت خبريّه است كه به يكى از طرفينش حكم نمى‌شود؛ مثل زيد قائم كه هر كدام از زيد و قيام و نسبت به تنهايى تصور مى‌شوند، بدون هيچ حكمى.
مؤلف در اقسام معرفت قائل است كه علم داراى اقسامى است كه آن اقسام نيز هر كدام داراى اقسامى هستند؛ اولين تقسيم علم تقسيم آن به تصور و تصديق است، تصور علمى است كه قبول صدق و كذب نمى‌كند، برخلاف تصديق كه قابل صدق و كذب است. تصور به لحاظ نسبت داراى اقسامى است كه يا اصلا نسبتى در آن نيست؛ مانند انسان يا نسبت تقييديه دارد؛ مانند حيوان ناطق يا داراى نسبت انشائيه است؛ مانند: إضرب، يا داراى نسبت خبریّه است كه به يكى از طرفينش حكم نمى‌شود؛ مثل زيد قائم كه هر كدام از زيد و قيام و نسبت به تنهايى تصور مى‌شوند، بدون هيچ حكمى.


دومين تقسيمى كه از علم شده است، عبارتند از تقسيم علم به ضرورى و اكتسابى، تقسيم سوم: علم خدا و علم انسان، تقسيم چهارم: فعلى و انفعالى، تقسيم پنجم: حصولى و حضورى، تقسيم ششم: كلى و جزئى، تقسيم هفتم: تفصيلى و اجمالى، تقسيم هشتم: علمى و عملى، تقسيم نهم: حقيقى و اعتبارى.
دومين تقسيمى كه از علم شده است، عبارتند از تقسيم علم به ضرورى و اكتسابى، تقسيم سوم: علم خدا و علم انسان، تقسيم چهارم: فعلى و انفعالى، تقسيم پنجم: حصولى و حضورى، تقسيم ششم: كلى و جزئى، تقسيم هفتم: تفصيلى و اجمالى، تقسيم هشتم: علمى و عملى، تقسيم نهم: حقيقى و اعتبارى.
خط ۷۲: خط ۷۳:
فصل سوم
فصل سوم


فصل سوم كتاب راجع به قيمت علم است. انواع برخوردهايى كه با علم شده است، در اين بخش ذكر شده است. اولين منهج در مورد علم عبارتست از منهج افكار كه متعلق به سوفسطائيان مى‌باشد، سوفسطائيان گروهى بودند كه در قرن پنجم قبل از ميلاد بوجود آمدند و در واقع مفكر بديهيات و محسوسات بوده و همه چيز را خيالى مى‌پنداشتند كه البته خود اين منكرين علم نيز چند دسته مى‌باشند: گروهى كه واقعيات را به طور مطلق انكار مى‌كردند و گروهى كه مى‌گفتند ما به واقعيات و حقائق علم نداريم و گروهى قائل بودند ما فقط به ذات و فكر خودمان علم داريم و لا غير.
فصل سوم كتاب راجع به قيمت علم است. انواع برخوردهايى كه با علم شده است، در اين بخش ذكر شده است. اولين منهج در مورد علم عبارتست از منهج افكار كه متعلق به سوفسطائيان مى‌باشد، سوفسطائيان گروهى بودند كه در قرن پنجم قبل از ميلاد بوجود آمدند و در واقع مفكر بديهيات و محسوسات بوده و همه چيز را خيالى مى‌پنداشتند كه البته خود اين منكرين علم نيز چند دسته مى‌باشند: گروهى كه واقعيات را به طور مطلق انكار می‌كردند و گروهى كه مى‌گفتند ما به واقعيات و حقائق علم نداريم و گروهى قائل بودند ما فقط به ذات و فكر خودمان علم داريم و لا غير.


دومين منهج در مقابل علم منهج شك است. اين دسته منكر واقعيات نبودند، لكن در واقعيت تشكيك مى‌كردند. مؤلف در ادامه به شبهات اين دسته پرداخته و پاسخ آنها را بيان مى‌نمايد.
دومين منهج در مقابل علم منهج شك است. اين دسته منكر واقعيات نبودند، لكن در واقعيت تشكيك می‌كردند. مؤلف در ادامه به شبهات اين دسته پرداخته و پاسخ آنها را بيان مى‌نمايد.


منهج سوم در مورد علم، منهج يقين است كه مبتنى بر دو اصل مى‌باشد: الف- اين كه وراء ذهن و ذهنيات واقعيات خارجى وجود دارد ب- هر انسانى قادر به درك واقعيات و شناخت صحيح از آنهاست. بعد فلاسفه‌اى كه پيرو منهج يقين بودند، را نام برده و نظريات آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد. فلاسفۀ اهل يقين عبارتند از: سقراط، افلاطون، [[ارسطو]]، ابى‌قور، فلاسفۀ اسلامى، فلاسفۀ غربى.
منهج سوم در مورد علم، منهج يقين است كه مبتنى بر دو اصل مى‌باشد: الف- اين كه وراء ذهن و ذهنيات واقعيات خارجى وجود دارد ب- هر انسانى قادر به درك واقعيات و شناخت صحيح از آنهاست. بعد فلاسفه‌اى كه پيرو منهج يقين بودند، را نام برده و نظريات آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد. فلاسفۀ اهل يقين عبارتند از: سقراط، افلاطون، [[ارسطو]]، ابى‌قور، فلاسفۀ اسلامى، فلاسفۀ غربى.
خط ۹۰: خط ۹۱:
1-التجارب علم مستفاد 2-العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربه و كلاهما يؤدّى إلى المنفعة 3-الامور بالتجربة و الاعمال بالخبرة. سپس در همين راستا ذكر حال عالمانى كه با استفاده از تجربه به اكتشافات بزرگى نائل شده‌اند را بيان مى‌كند كه آن دانشمندان عبارتند از:
1-التجارب علم مستفاد 2-العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربه و كلاهما يؤدّى إلى المنفعة 3-الامور بالتجربة و الاعمال بالخبرة. سپس در همين راستا ذكر حال عالمانى كه با استفاده از تجربه به اكتشافات بزرگى نائل شده‌اند را بيان مى‌كند كه آن دانشمندان عبارتند از:


جابر بن حیان، [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]]، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، حسن بن هيثم، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]].
جابر بن حیان، [[رازی، محمد بن زکریا‏|محمد بن زكرياى رازى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]]، حسن بن هيثم، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]].


ايشان الهام و اشراق را يكى ديگر از ادوات معرفت مى‌داند كه مختص انسان‌هاى خود ساخته‌اى است كه داراى قلوبى طاهر، ذهنى صاف و نفوس صيقل يافته مى‌باشند تا در نتيجۀ اين تمهيدات معارف از عالم غيب بر قلب و جان آنها رسوخ كند. لكن اين روش براى رسيدن به معرفت اگر بدون دليل و برهان باشد، قابل ارائه به غير نخواهد بود و فقط به صاحب همان كشف و شهود حجيت خواهد داشت؛ امّا در صورتى كه از ناحيۀ وحى و همراه با معجزات و يا دلائل عقلى باشد، آن موقع ديگر حجيتش همگانى خواهد بود.
ايشان الهام و اشراق را يكى ديگر از ادوات معرفت مى‌داند كه مختص انسان‌هاى خود ساخته‌اى است كه داراى قلوبى طاهر، ذهنى صاف و نفوس صيقل يافته مى‌باشند تا در نتيجۀ اين تمهيدات معارف از عالم غيب بر قلب و جان آنها رسوخ كند. لكن اين روش براى رسيدن به معرفت اگر بدون دليل و برهان باشد، قابل ارائه به غير نخواهد بود و فقط به صاحب همان كشف و شهود حجيت خواهد داشت؛ امّا در صورتى كه از ناحيۀ وحى و همراه با معجزات و يا دلائل عقلى باشد، آن موقع ديگر حجيتش همگانى خواهد بود.
خط ۱۰۶: خط ۱۰۷:
فصل هفتم
فصل هفتم


هفتمين فصل كتاب معيار تشخيص حقائق از اوهام است. در اين راستا [[ارسطو]] و به تبع او فلاسفۀ اسلامى معتقدند كه معرفت بديهى، خود معيار معرفت است و چيز ديگرى غير از معرفت نمى‌تواند معيار براى معرفت باشد. فرانسيس بيكن معتقد است، فقط تجربه مى‌تواند معيار براى تشخيص معرفت باشد پيروان ماركسيسم هم معتقدند كه هر كس غلبه پيدا كرد حق با اوست كه البته اين نظريه ريشه در تاريخ هزاران ساله دارد.
هفتمين فصل كتاب معيار تشخيص حقائق از اوهام است. در اين راستا [[ارسطو]] و به تبع او فلاسفۀ اسلامى معتقدند كه معرفت بديهى، خود معيار معرفت است و چيز ديگرى غير از معرفت نمى‌تواند معيار براى معرفت باشد. فرانسيس بيكن معتقد است، فقط تجربه مى‌تواند معيار براى تشخيص معرفت باشد پيروان مارکسیسم هم معتقدند كه هر كس غلبه پيدا كرد حق با اوست كه البته اين نظريه ريشه در تاريخ هزاران ساله دارد.


فصل هشتم
فصل هشتم
خط ۱۴۶: خط ۱۴۷:
در آخر كتاب دو تعليقه كه مربوط به مؤلف مى‌باشد نيز اضافه شده است.
در آخر كتاب دو تعليقه كه مربوط به مؤلف مى‌باشد نيز اضافه شده است.


اين كتاب در يك جلد و در قطع وزيرى به وسيلۀ موسسۀ [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در سال 1387 منتشر شده، مقرّر بعضا پاورقى‌هايى در پايين صفحات براى توضيح عناوين مكاتب فكرى و ديگر موارد لازم آورده است. در پايان كتاب نيز فهرست آيات، احاديث، اشعار، اعلام و مصادر ذكر شده است، شابك كتاب 5-322-357-964-978 مى‌باشد.
اين كتاب در يك جلد و در قطع وزيرى به وسيلۀ مؤسسۀ [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در سال 1387 منتشر شده، مقرّر بعضا پاورقى‌هايى در پايين صفحات براى توضيح عناوين مكاتب فكرى و ديگر موارد لازم آورده است. در پايان كتاب نيز فهرست آيات، احاديث، اشعار، اعلام و مصادر ذكر شده است، شابك كتاب 5-322-357-964-978 مى‌باشد.
 
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}