۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
آنچه در ادامه خواهد آمد گزارش اجمالى هر جلد بهتفكيك بخشهاى آن است: | آنچه در ادامه خواهد آمد گزارش اجمالى هر جلد بهتفكيك بخشهاى آن است: | ||
جلد اول | === جلد اول === | ||
#مذهب تشيع در دوره مغولى (932 - 1274ق): اين بخش از كتاب با شرح حال تيمور لنگ و فتح خراسان در سال 916ق آغاز شده است. نويسنده به ترتيب شرح حال حكام هند را از همايون شروع كرده و در ضمن مطالب، اطلاعات ارزندهاى را ارائه داده است؛ بهعنوان مثال در صفحه 87، اعلام شيعه و نيز علماى شيعه در زمان اكبرشاه را جداگانه با ذكر تاريخ وفات معرفى مىكند. پس از آن امراى شيعه معروف در اين عصر را معرفى كرده است. تقىالدين شوشترى (ت 1020)، محمدعلى كشميرى (ت 1025) و عبدالباقى نهاوندى (ت 1046ق) از جمله علماى بزرگى هستند كه به هند مهاجرت كردهاند و نويسنده به معرفى آنها پرداخته است.<ref>جلد اول، بخش اول، ص98 - 99</ref>شرح چگونگى ساخت بناى «تاج محل» كه در طى 22 سال ساخته شده و نيز توصيف اين بنا از ديگر مطالب جالب كتاب است.<ref>همان، ص210 - 215</ref> | |||
#حكومت بهمنيه: نارضايتىهايى كه در دهههاى پايانى حكومت محمد بن تغلق (حك، 725 - 752) به دلايل مختلف در ميان مردم و حاكمان ايالتها شكل گرفت باعث شد كه اميران و سرداران وى در دكن عليه او دست به شورش بزنند. اين شورش منجر به استقلال دكن و تأسيس حكومت بهمنيان بهعنوان اولين حكومت مستقل مسلمان در اين منطقه گرديد. بهمنيان داراى اصل و نسبى ايرانى بودند و با علما، دانشمندان، صوفيان و بازرگانان ايرانى روابط وسيع و صميمانهاى برقرار كردند. از 748 تا 932ق، هيجده تن از اين خاندان بر دكن حكومت كردند. بهجز احمد شاه ولى، نهمين سلطان بهمنيان، ساير اين پادشاهان، سنيان حنفىمذهب بودند، ليكن در سراسر اين دوره به حمايت بىدريغ از سادات و شيعيان پرداختند و به همين دليل گروه فراوانى از شيعيان از اقشار مختلف براى برخوردارى از حمايتهاى مادى و معنوى از ايران و عراق و ديگر سرزمينها راهى دكن و دربار بهمنيان گرديدند. در واقع پايههاى تشيعى كه بعدها در اين منطقه بسيار رشد و نفوذ كرد و بهصورت مذهب رسمى دكن درآمد، در اين دوره نهاده شد.<ref>معصومى، محسن، ص144 - 145</ref> | |||
#:در صفحات 67 - 69 اين بخش از كتاب، شجرهنامه خانواده بهمنيه بهصورت درختى تنظيم شده است. پس از آن نيز در بخشى با عنوان «تصاوير و لوحهاى تاريخى»، نقشههاى مناطق تحت حكومت بهمنيه، تصاويرى از صفحات قرآنها، مقابر، مساجد و نوشتههاى عهد بهمنيه ارائه شده است. | |||
#حكومت عادلشاهيه (895 - 1097ق) در بيجاپور كه بخشى از دكن بود، از ديگر حكومتهاى هند است كه در اين بخش از كتاب معرفى شده است. پس از برافتادن سلاطين بهمنى در دكن سلسلههاى زير روى كار آمدند: عمادشاهيان در برار (از 890 - 980ق)، نظامشاهيان در احمدنگر (از 895 - 1042ق)، بريدشاهيان در بيدر (898 - 1028ق)، عادلشاهيان در بيجاپور (از 895 - 1097ق)، قطبشاهيان در گلكنده (از 918 - 1098ق) كه اين سلسلهها هم به دست امپراطوران مغول تيموريه منقرض گرديدند.<ref>كهدويى، محمدكاظم، ص79</ref> | |||
در صفحات 67 - 69 اين بخش از كتاب، شجرهنامه خانواده بهمنيه بهصورت درختى تنظيم شده است. پس از آن نيز در بخشى با عنوان «تصاوير و لوحهاى تاريخى»، نقشههاى مناطق تحت حكومت بهمنيه، تصاويرى از صفحات قرآنها، مقابر، مساجد و نوشتههاى عهد بهمنيه ارائه شده است. | |||
در انتهاى اين بخش، شجرهنامه خاندان عادلشاه.<ref>جلد اول، بخش سوم، ص75</ref>، همچنين ملوك خاندان برديه كه به حكومت عادلشاهيه ملحق شده را ذكر كرده است.<ref>همان، ص76 - 78</ref>سپس بيش از 120 صفحه از كتاب به تصاويرى از حاكمان عادلشاهيه و مقابر و مكتوبات آنها اختصاص يافته است.<ref>همان، ص81 - 236</ref>در انتها نيز فرامين و اسناد حكومت عادلشاهيه ارائه شده است.<ref>همان، ص237 - 253</ref> | در انتهاى اين بخش، شجرهنامه خاندان عادلشاه.<ref>جلد اول، بخش سوم، ص75</ref>، همچنين ملوك خاندان برديه كه به حكومت عادلشاهيه ملحق شده را ذكر كرده است.<ref>همان، ص76 - 78</ref>سپس بيش از 120 صفحه از كتاب به تصاويرى از حاكمان عادلشاهيه و مقابر و مكتوبات آنها اختصاص يافته است.<ref>همان، ص81 - 236</ref>در انتها نيز فرامين و اسناد حكومت عادلشاهيه ارائه شده است.<ref>همان، ص237 - 253</ref> | ||
جلد دوم | === جلد دوم === | ||
#ملوك حيدرآباد (تاريخ مملكت قطبشاهيه در هند) (918 - 1099ق): در اين بخش ابتدا سلاطين قطبشاه و سرگذشت آنها به ترتيب ذكر شده است. پس از آن اعلام و شخصيتهاى قطبشاهيه معرفى شدهاند. در انتهاى اين بخش از كتاب اطلاعات مفيدى ذكر شده كه شرح ويژگىهاى محلات، مساجد و مدارس علميه و مقابر شيعيان از جمله آنهاست.<ref>جلد دوم، بخش اول، ص190 - 198</ref> | |||
#مملكت نظاميه و اسرار اسماعيليه در هند (1496 - 1636م): نويسنده در ابتداى اين بخش به اسامى حكومتهايى كه پس از اضمحلال حكومت بهمنيه تشكيل شدند، اشاره كرده و سه حكومت نظامشاهيه، عادلشاهيه و قطبشاهيه را شيعى دانسته است.<ref>جلد دوم، بخش دوم، ص7</ref>سپس به معرفى حاكمان نظامشاهيه پرداخته است. توصيف قلعه تاريخى دولتآباد در انتهاى اين بخش از كتاب قابل توجه است.<ref>همان، ص67 - 72</ref> | |||
#مصادر مطالعات هندى: در اين بخش، كتب و مقالاتى كه درباره تاريخ هند نگارش شده، معرفى شده است. نام كتاب يا عنوان مقاله، نويسنده، خطى يا چاپى بودن، اطلاعات ديگر و تعداد صفحات آن ذكر شده است. گاه نيز توضيحات ديگرى درباره اضافات آن كتاب آمده است.<ref>جلد دوم، بخش سوم، ص1 - 140</ref> | |||
در انتهاى اين جلد نيز در بخشى الحاقى، نشريات و مجلات كه در هند به زبان عربى منتشر شده با ذكر شمارههاى منتشره و اطلاعات آن بهتفكيك ارائه شده است.<ref>جلد دوم، ص141 - 158</ref> | در انتهاى اين جلد نيز در بخشى الحاقى، نشريات و مجلات كه در هند به زبان عربى منتشر شده با ذكر شمارههاى منتشره و اطلاعات آن بهتفكيك ارائه شده است.<ref>جلد دوم، ص141 - 158</ref> |
ویرایش