پرش به محتوا

انواریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ سپتامبر ۲۰۱۸
لینک درون متنی
(لینک درون متنی)
خط ۳۹: خط ۳۹:
}}  
}}  


''' انواریه ترجمه و شرح حكمة الإشراق سهروردی'''، ترجمه و شرحى است فارسی بر پاره‎اى مسائل مهم در«قسمت اوّل»، (مقدمه و مباحثى از«مقاله ثالثه: الفصل الثالث»)و بر ملخص مباحث مهم اشراقى، در«قسمت دوم»، از کتاب حكمة الإشراق شهاب‎الدّین سهروردى، که به همت محمد شریف نظام‎الدین احمد بن الهروى، در سال 1008ق (به عبارت مندرج در متن)، نگاشته شده است. عنوان کتاب، به تصریح شخص مؤلف (هروى)، انواریه انتخاب شده است.
''' انواریه ترجمه و شرح حكمة الإشراق سهروردی'''، ترجمه و شرحى است فارسی بر پاره‎اى مسائل مهم در«قسمت اوّل»، (مقدمه و مباحثى از«مقاله ثالثه: الفصل الثالث»)و بر ملخص مباحث مهم اشراقى، در«قسمت دوم»، از کتاب حكمة الإشراق [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهاب‎الدّین سهروردى]]، که به همت محمد شریف نظام‎الدین احمد بن الهروى، در سال 1008ق (به عبارت مندرج در متن)، نگاشته شده است. عنوان کتاب، به تصریح شخص مؤلف (هروى)، انواریه انتخاب شده است.
از این کتاب، تنها یک نسخه، با تاریخ کتابت هفتم ذى‎قعده سنه 1265ق، در کتابخانه: Königliche Bibliothek برلین موجود است که متن کتاب حاضر از روى میکروفیلم همان نسخه تصحیح شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده</ref>.
از این کتاب، تنها یک نسخه، با تاریخ کتابت هفتم ذى‎قعده سنه 1265ق، در کتابخانه: Königliche Bibliothek برلین موجود است که متن کتاب حاضر از روى میکروفیلم همان نسخه تصحیح شده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده</ref>.


این اثر به اهتمام آستیم و با مقدمه حسین ضیایی در قالب کتاب چاپ شده است.  
این اثر به اهتمام آستیم و با مقدمه حسین ضیایی در قالب کتاب چاپ شده است.  


هانرى کربن در مقدمه خود بر مجموعه دوم مصنفات شیخ اشراق، به نسخه انواریه اشاره مى‎کند و ارزش آن را فراتر از صرفاً یک حاشیه بر حكمة الإشراق مى‎داند. کربن قائل است به اینکه ارزش انواریه در آن است که هروى توفیق یافته تا شرح مبسوطى، به زبان فارسى، بر مقدمه قسمت اول و تمامى قسمت دوم کتاب حكمة الإشراق بنگارد و در آن، هم از شرح قطب‎الدین شیرازى استفاده شایان ببرد و هم نظریات عمیق خود را خصوصاً درباره پنج فصل آخر کتاب، به‎نحو تمامى ارائه کند... اهمیت ویژه انواریه در این است که هروى با استفاده از شرح قطب‎الدین شیرازى و در برخى از موارد با مقایسه مطالب حكمة الإشراق با نظام‎هاى فلسفى هندى، به نثر فارسى نسبتاً ساده، شرحى از کتاب سهروردى عرضه نموده است. ازاین‎روى انواریه مى‎تواند براى فارسى‎زبانان علاقه‎مند به فلسفه اشراقى مفید فایده باشد؛ امّا مطالب آن در حد یک تحلیل عمیق فلسفى از نظام فلسفى حكمة الإشراق نیست و نهایتاً مى‎شود از آن به‎عنوان مقدمه‎اى بر افکار سهروردى یاد کرده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه سیزده - چهارده</ref>.
هانرى کربن در مقدمه خود بر مجموعه دوم مصنفات شیخ اشراق، به نسخه انواریه اشاره مى‎کند و ارزش آن را فراتر از صرفاً یک حاشیه بر حكمة الإشراق مى‎داند. کربن قائل است به اینکه ارزش انواریه در آن است که هروى توفیق یافته تا شرح مبسوطى، به زبان فارسى، بر مقدمه قسمت اول و تمامى قسمت دوم کتاب حكمة الإشراق بنگارد و در آن، هم از شرح قطب‎الدین شیرازى استفاده شایان ببرد و هم نظریات عمیق خود را خصوصاً درباره پنج فصل آخر کتاب، به‎نحو تمامى ارائه کند... اهمیت ویژه انواریه در این است که هروى با استفاده از شرح قطب‎الدین شیرازى و در برخى از موارد با مقایسه مطالب حكمة الإشراق با نظام‎هاى فلسفى هندى، به نثر فارسى نسبتاً ساده، شرحى از کتاب [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] عرضه نموده است. ازاین‎روى انواریه مى‎تواند براى فارسى‎زبانان علاقه‎مند به فلسفه اشراقى مفید فایده باشد؛ امّا مطالب آن در حد یک تحلیل عمیق فلسفى از نظام فلسفى حكمة الإشراق نیست و نهایتاً مى‎شود از آن به‎عنوان مقدمه‎اى بر افکار [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] یاد کرده شود<ref>ر.ک: همان، صفحه سیزده - چهارده</ref>.


متن عربى حكمة الإشراق، به‎وسیله سید جعفر سجّادى به فارسى ترجمه و منتشر شده است. همچنین ترجمه‎هاى دیگرى از حكمة الإشراق موجود است که هنوز هیچ‎کدام چاپ و نشر نشده‎اند. حاجى خلیفه از یکی از این ترجمه‎ها خبر مى‎دهد و کربن، از ترجمه دیگرى یاد کرده است که توسط زرتشتیان هند، از کتاب سهروردى، صورت گرفته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهارده</ref>.
متن عربى حكمة الإشراق، به‎وسیله سید جعفر سجّادى به فارسى ترجمه و منتشر شده است. همچنین ترجمه‎هاى دیگرى از حكمة الإشراق موجود است که هنوز هیچ‎کدام چاپ و نشر نشده‎اند. حاجى خلیفه از یکی از این ترجمه‎ها خبر مى‎دهد و کربن، از ترجمه دیگرى یاد کرده است که توسط زرتشتیان هند، از کتاب [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]]، صورت گرفته است.<ref>ر.ک: همان، صفحه چهارده</ref>.


هروى، به‎طورى‎که خود مى‎نویسد: «اکثر مسائل «قسم ثانى» [از کتاب حكمة الإشراق را]، شرحى به زبان فارسى خالى از تعاب و عارى از تکلّف عبارت» نگاشته است. ارزش ویژه شرح او را نیز در همین خصوصیت مى‎باید دانست. از شرح قطب‎الدین شیرازى سود بسیار برده است؛ بدین سیاق که در بعض مواضع خود با ذکر «قال الشارح»، موارد بهره‎گیرى و استناد به آن شرح را مشخص ساخته و به ترجمه یا تلخیص و ترجمه عبارات منقوله پرداخته است و یا عین عبارات عربى را از شرح شیرازى نقل کرده است. استفاده از شرح شیرازى، خود، به ارزش انواریه اضافه مى‎کند؛ بدین معنى که علاوه بر همه مزیت‎هاى خاص دیدگاه مؤلف، شرح حاضر، بسیارى از اهم نکات شرح شیرازى را هم با ترجمه به فارسى، در اختیار خواننده قرار مى‎دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده</ref>.
هروى، به‎طورى‎که خود مى‎نویسد: «اکثر مسائل «قسم ثانى» [از کتاب حكمة الإشراق را]، شرحى به زبان فارسى خالى از تعاب و عارى از تکلّف عبارت» نگاشته است. ارزش ویژه شرح او را نیز در همین خصوصیت مى‎باید دانست. از شرح قطب‎الدین شیرازى سود بسیار برده است؛ بدین سیاق که در بعض مواضع خود با ذکر «قال الشارح»، موارد بهره‎گیرى و استناد به آن شرح را مشخص ساخته و به ترجمه یا تلخیص و ترجمه عبارات منقوله پرداخته است و یا عین عبارات عربى را از شرح شیرازى نقل کرده است. استفاده از شرح شیرازى، خود، به ارزش انواریه اضافه مى‎کند؛ بدین معنى که علاوه بر همه مزیت‎هاى خاص دیدگاه مؤلف، شرح حاضر، بسیارى از اهم نکات شرح شیرازى را هم با ترجمه به فارسى، در اختیار خواننده قرار مى‎دهد<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده</ref>.


هروى در شرح خود و در مواضع بسیار، به مسائلى اشاره مى‎کند که با مضامین نظرى مبانى تصوف مربوط مى‎شوند؛ از آن جمله، یکى اینکه در جزء شرایطى که براى تعلم فلسفه اشراقى قائل مى‎شود «علم مکاشفه» و «علم سلوک مشایخ» را قرار مى‎دهد. از امیر سید محمد گیسودراز یاد مى‎کند و مکتوب پانزدهم از مکتوبات او را به‎تمامى، در نقل قول مى‎آورد که مکتوبى است درباره ابدال (هفت بدلاى هفت اقلیم و 357 ابدال دیگر). در چند موضع، از کتابى نام مى‎برد که قصد تحریر آن را مى‎داشته و آن کتاب را سراج الحكمة نامیده است. به احتمال زیاد، این کتاب در سنّت کتب صوفیان (شاید در سنت کتب صوفیان چشتى) مى‎بوده است. در کل، در خصوص روش هروى در شرح مطالب حكمة الإشراق، می‎توان گفت که وى بیشتر به جنبه‎هاى عرفانى التفات نظر دارد و به مطالب فلسفى، یا فلسفى - منطقى صورى به‎ندرت توجه و علاقه‎اى بروز مى‎دهد. اینکه در موارد عدیده، هروى، پس از شرح عبارات سهروردى علاوه کرده است: «و این مطابق مذهب اهل حق و مشایخ صوفیه است»، خود تأکیدى بر این توجّه خاص مى‎تواند بود<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده - هفده</ref>.
هروى در شرح خود و در مواضع بسیار، به مسائلى اشاره مى‎کند که با مضامین نظرى مبانى تصوف مربوط مى‎شوند؛ از آن جمله، یکى اینکه در جزء شرایطى که براى تعلم فلسفه اشراقى قائل مى‎شود «علم مکاشفه» و «علم سلوک مشایخ» را قرار مى‎دهد. از امیر سید محمد گیسودراز یاد مى‎کند و مکتوب پانزدهم از مکتوبات او را به‎تمامى، در نقل قول مى‎آورد که مکتوبى است درباره ابدال (هفت بدلاى هفت اقلیم و 357 ابدال دیگر). در چند موضع، از کتابى نام مى‎برد که قصد تحریر آن را مى‎داشته و آن کتاب را سراج الحكمة نامیده است. به احتمال زیاد، این کتاب در سنّت کتب صوفیان (شاید در سنت کتب صوفیان چشتى) مى‎بوده است. در کل، در خصوص روش هروى در شرح مطالب حكمة الإشراق، می‎توان گفت که وى بیشتر به جنبه‎هاى عرفانى التفات نظر دارد و به مطالب فلسفى، یا فلسفى - منطقى صورى به‎ندرت توجه و علاقه‎اى بروز مى‎دهد. اینکه در موارد عدیده، هروى، پس از شرح عبارات [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] علاوه کرده است: «و این مطابق مذهب اهل حق و مشایخ صوفیه است»، خود تأکیدى بر این توجّه خاص مى‎تواند بود<ref>ر.ک: همان، صفحه شانزده - هفده</ref>.


در تصحیح متن حاضر، از رسم‎الخط متداول جدید استفاده شده است و نشانه‎هاى اختصارى متن منقح انواریه، به‎طور عمده، از قرار زیر هستند:  
در تصحیح متن حاضر، از رسم‎الخط متداول جدید استفاده شده است و نشانه‎هاى اختصارى متن منقح انواریه، به‎طور عمده، از قرار زیر هستند:  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش