۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نويسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نويسنده نقل كرده است؛ مثلاًدرباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> | بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نويسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نويسنده نقل كرده است؛ مثلاًدرباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>ر.ک: همان، ص41</ref> | ||
نظر نويسنده نسبت به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]هم مساعد نبود، اما [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] را به واسطه جهت فقاهتى كه داشته، با تجليل نام برده است. وى در مورد صوفيه هم حساس بوده و عالمى را كه اندكى عارفمشرب تشخيص مىداد، با عبارتى نظير: «له ميلا إلى طريقة الصوفية» نشاندار كرده است و | نظر نويسنده نسبت به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]هم مساعد نبود، اما [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] را به واسطه جهت فقاهتى كه داشته، با تجليل نام برده است. وى در مورد صوفيه هم حساس بوده و عالمى را كه اندكى عارفمشرب تشخيص مىداد، با عبارتى نظير: «له ميلا إلى طريقة الصوفية» نشاندار كرده است و..<ref>ر.ک: همان، ص41-42</ref> | ||
از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> | از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است<ref>ر.ک: همان، ص42</ref> |
ویرایش