۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نویسنده میگوید: پادشاه ایران اردشیر چنین میگفت که برای تسریع در دستبهدست گشتن فرمانروایی و ویرانی کشور هیچ عاملی بهاندازه جابهجا کردن این طبقات و برهم زدن این ترتیب و بالا بردن مردم پست بهمراتب بلند و فرود آوردن اشخاص بلندمرتبه و شریف، تأثیر ندارد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | نویسنده میگوید: پادشاه ایران اردشیر چنین میگفت که برای تسریع در دستبهدست گشتن فرمانروایی و ویرانی کشور هیچ عاملی بهاندازه جابهجا کردن این طبقات و برهم زدن این ترتیب و بالا بردن مردم پست بهمراتب بلند و فرود آوردن اشخاص بلندمرتبه و شریف، تأثیر ندارد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||
نویسنده درباره چگونگی جای گرفتن ندیمان در مجلس شاه میگوید: دستهای که مقابل شاهزادگان، یعنی دسته اول قرار میگرفتند، عبارت بودند از: نوازندگان و موسیقیدانان حرفهای و افرادی که در برابر طبقه دوم از ندمای پادشاه قرار میگرفتند، عبارت بودند از: طبقه دوم از موسیقیدانان و | نویسنده درباره چگونگی جای گرفتن ندیمان در مجلس شاه میگوید: دستهای که مقابل شاهزادگان، یعنی دسته اول قرار میگرفتند، عبارت بودند از: نوازندگان و موسیقیدانان حرفهای و افرادی که در برابر طبقه دوم از ندمای پادشاه قرار میگرفتند، عبارت بودند از: طبقه دوم از موسیقیدانان و..<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
نویسنده در ادامه از آداب و رسوم پادشاهان، ایران از جمله انوشیروان و بهرام گور سخن به میان میآورد. سپس از انتقال این آداب و رسوم به دولت امویان میگوید. وی از برهم خوردن این آداب توسط یزید بن عبدالملک چنین مینویسد: خلفای عرب از پادشاهان ایران در باب آداب و رسوم تبعیت نمودند؛ تا آنگاه که یزید بن عبدالملک بر مسند حکومت نشست و طبقات بالا و پایین را با هم یکسان نمود و آیین کشورداری را سبک کرد<ref>ر.ک: همان ص10 و 11</ref>. | نویسنده در ادامه از آداب و رسوم پادشاهان، ایران از جمله انوشیروان و بهرام گور سخن به میان میآورد. سپس از انتقال این آداب و رسوم به دولت امویان میگوید. وی از برهم خوردن این آداب توسط یزید بن عبدالملک چنین مینویسد: خلفای عرب از پادشاهان ایران در باب آداب و رسوم تبعیت نمودند؛ تا آنگاه که یزید بن عبدالملک بر مسند حکومت نشست و طبقات بالا و پایین را با هم یکسان نمود و آیین کشورداری را سبک کرد<ref>ر.ک: همان ص10 و 11</ref>. |
ویرایش