۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
5. بر طبق تحقيق نويسنده: بدون ترديد [[شيخ مفيد]] كه متكلم شيعى بغداد و متأثر از نوبختيان و فضاى كلى اين شهر بود بنا را بر تقويت خط تفكر اصولى در شيعه گذاشت؛ خطى كه با غلبه مكتب حديثى قم براى مدتى مغفولعنه واقع شده بود. رشد مجدد عقلگرايى در تشيع (پس از نسل هشام بن حكم، هشام بن سالم، مؤمن الطاق و...) مىتوانست زمينه را براى تفاهم بيشتر از يك سو و درگير شدن بحث و جدل فكرى را با معتزله، از سوى ديگر، تقويت كند. آنچه كه در اخبار و آثار مربوط به شيخ بيش از همه مورد توجه قرار گفته، مناظرات و مجادلات كلامى اوست. وى در بغداد كه در اين قرن گروهها و مدارس علمى متعددى را در خود جاى داده بود، به بحث و مناظره با نمايندگان جريانات فكرى مختلف مىپرداخته است. بخشهايى از اين مناظرات با معتزله بوده و در برخى از آنچه از مباحثات، در نوشتههاى مفيد بر جاى مانده، شدت برخورد مفيد با آنان آشكار است. بايد توجه داشت كه در اين عصر درگيرىهاى شديدى ميان شيعه و سنيان حنبلى در بغداد در جريان بوده و گاه شيخ و مسجد و ياران او نيز درگير اين منازعات مىشدهاند. طبعاً، وقتى رهبرى شيعه در دست شيخ بوده، بهطور طبيعى او در اين منازعات درگير بوده است. از جمله او مجبور شد تا در سال 398ق به دنبال شدت گرفتن منازعات به دستور عميدالجيوش، بغداد را ترك كند.<ref>همان، ص435</ref> | 5. بر طبق تحقيق نويسنده: بدون ترديد [[شيخ مفيد]] كه متكلم شيعى بغداد و متأثر از نوبختيان و فضاى كلى اين شهر بود بنا را بر تقويت خط تفكر اصولى در شيعه گذاشت؛ خطى كه با غلبه مكتب حديثى قم براى مدتى مغفولعنه واقع شده بود. رشد مجدد عقلگرايى در تشيع (پس از نسل هشام بن حكم، هشام بن سالم، مؤمن الطاق و...) مىتوانست زمينه را براى تفاهم بيشتر از يك سو و درگير شدن بحث و جدل فكرى را با معتزله، از سوى ديگر، تقويت كند. آنچه كه در اخبار و آثار مربوط به شيخ بيش از همه مورد توجه قرار گفته، مناظرات و مجادلات كلامى اوست. وى در بغداد كه در اين قرن گروهها و مدارس علمى متعددى را در خود جاى داده بود، به بحث و مناظره با نمايندگان جريانات فكرى مختلف مىپرداخته است. بخشهايى از اين مناظرات با معتزله بوده و در برخى از آنچه از مباحثات، در نوشتههاى مفيد بر جاى مانده، شدت برخورد مفيد با آنان آشكار است. بايد توجه داشت كه در اين عصر درگيرىهاى شديدى ميان شيعه و سنيان حنبلى در بغداد در جريان بوده و گاه شيخ و مسجد و ياران او نيز درگير اين منازعات مىشدهاند. طبعاً، وقتى رهبرى شيعه در دست شيخ بوده، بهطور طبيعى او در اين منازعات درگير بوده است. از جمله او مجبور شد تا در سال 398ق به دنبال شدت گرفتن منازعات به دستور عميدالجيوش، بغداد را ترك كند.<ref>همان، ص435</ref> | ||
6. نويسنده با تأكيد بر اين نكته كه تحول از تسنن به تشيع از قرن ششم به بعد، در مسيرهاى مختلفى انجام شده و بخشى در مسير سياست، و بخشى ديگر در مسير فرهنگ، ادب، حديث و تصوف پديد آمده و مسير اخير، يعنى تصوف، تأثير مهمّى در تحوّل مورد نظر داشته، افزوده است: اين بحث كه آيا صفويان از زمان شيخ صفى سنى بودهاند يا شيعى، بايد از ديد جديد يعنى «نظريه تسنن دوازده امامى» تبيين شود و شافعى بودن مريدان شيخ صفى در اردبيل كه مستوفى در نزهة القلوب آنها را شافعى دانسته، نشانه آن نيست كه در آن زمان، شيخ صفى از تشيع بركنار بوده است. كتابهاى فراوانى از قرن نهم و دهم، در دست است كه با وجود آنكه مؤلفان آنها سنى بودهاند اما نسبت به چهارده معصوم ارادتى تام داشتهاند. سپس نويسنده به ذكر مثالهايى در اين مورد از شخصيتهاى فرهنگى پرداخته است | 6. نويسنده با تأكيد بر اين نكته كه تحول از تسنن به تشيع از قرن ششم به بعد، در مسيرهاى مختلفى انجام شده و بخشى در مسير سياست، و بخشى ديگر در مسير فرهنگ، ادب، حديث و تصوف پديد آمده و مسير اخير، يعنى تصوف، تأثير مهمّى در تحوّل مورد نظر داشته، افزوده است: اين بحث كه آيا صفويان از زمان شيخ صفى سنى بودهاند يا شيعى، بايد از ديد جديد يعنى «نظريه تسنن دوازده امامى» تبيين شود و شافعى بودن مريدان شيخ صفى در اردبيل كه مستوفى در نزهة القلوب آنها را شافعى دانسته، نشانه آن نيست كه در آن زمان، شيخ صفى از تشيع بركنار بوده است. كتابهاى فراوانى از قرن نهم و دهم، در دست است كه با وجود آنكه مؤلفان آنها سنى بودهاند اما نسبت به چهارده معصوم ارادتى تام داشتهاند. سپس نويسنده به ذكر مثالهايى در اين مورد از شخصيتهاى فرهنگى پرداخته است.<ref>همان، ص840- 850</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش