پرش به محتوا

توضيح المقال في علم الرجال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۶۳: خط ۶۳:
در باب سوم، در ضمن سه فصل، به امورى كه به شناخت صفات و احوال رجال سند مربوط مى‌شود، پرداخته شده است:
در باب سوم، در ضمن سه فصل، به امورى كه به شناخت صفات و احوال رجال سند مربوط مى‌شود، پرداخته شده است:


در فصل اول، به برخى از الفاظى كه براى مدح مطلق روات به كار برده مى‌شود، اشاره شده است. برخى از اين الفاظ عبارتند از: «عدل»، «ثقه»، «خيّر»، «صحيح الحديث»، «صدوق» و...<ref>همان، ص181</ref>
در فصل اول، به برخى از الفاظى كه براى مدح مطلق روات به كار برده مى‌شود، اشاره شده است. برخى از اين الفاظ عبارتند از: «عدل»، «ثقه»، «خيّر»، «صحيح الحديث»، «صدوق» و..<ref>همان، ص181</ref>


در فصل دوم، الفاظى كه در ذم استعمال مى‌گردد، ذكر شده است. اين الفاظ، در دو مقام، بحث شده است:
در فصل دوم، الفاظى كه در ذم استعمال مى‌گردد، ذكر شده است. اين الفاظ، در دو مقام، بحث شده است:
خط ۷۱: خط ۷۱:
ب)- اشاره به اسباب فساد عقيده: نويسنده در اين مقام، با ذكر صاحبان مذاهب فاسده، اشاره‌اى اجمالى به برخى از اسباب فساد عقيده كرده است<ref>همان، ص215</ref>
ب)- اشاره به اسباب فساد عقيده: نويسنده در اين مقام، با ذكر صاحبان مذاهب فاسده، اشاره‌اى اجمالى به برخى از اسباب فساد عقيده كرده است<ref>همان، ص215</ref>


در فصل سوم، به تعدادى از الفاظ كه نه مفيد مدحند و نه مفيد قدح، پرداخته شده است؛ الفاظى مانند: «المولى»، «له أصل»، «له كتاب» و...<ref>همان، ص226</ref>
در فصل سوم، به تعدادى از الفاظ كه نه مفيد مدحند و نه مفيد قدح، پرداخته شده است؛ الفاظى مانند: «المولى»، «له أصل»، «له كتاب» و..<ref>همان، ص226</ref>


در فصل چهارم، به اين سؤال كه آيا مدح و قدح مطلقا پذيرفته مى‌شود يا در صورت ذكر سبب، پاسخ داده شده است<ref>همان، ص239</ref>
در فصل چهارم، به اين سؤال كه آيا مدح و قدح مطلقا پذيرفته مى‌شود يا در صورت ذكر سبب، پاسخ داده شده است<ref>همان، ص239</ref>


مؤلف در خاتمه كتاب، به تقسيم احاديث و بيان اقسام آن به لحاظ اعتبار روات و اوصاف آن‌ها و نيز به اعتبار روش‌هاى تحمل حديث، پرداخته و در آخر، شرح حال مختصر شصت نفر از مشايخ حديثى مهم را ارائه كرده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: عباد بن يعقوب رواحبى، يحيى بن زكريا ترماشيرى، احمد بن محمد بن نوح، احمد بن حسين بن عبيدالله غضائرى، احمد بن على بن محمد بن جعفر علوى عقيقى، احمد بن على بن احمد بن عباس و...<ref>خاتمه، ص241-302</ref>
مؤلف در خاتمه كتاب، به تقسيم احاديث و بيان اقسام آن به لحاظ اعتبار روات و اوصاف آن‌ها و نيز به اعتبار روش‌هاى تحمل حديث، پرداخته و در آخر، شرح حال مختصر شصت نفر از مشايخ حديثى مهم را ارائه كرده است. از جمله اين افراد، عبارتند از: عباد بن يعقوب رواحبى، يحيى بن زكريا ترماشيرى، احمد بن محمد بن نوح، احمد بن حسين بن عبيدالله غضائرى، احمد بن على بن محمد بن جعفر علوى عقيقى، احمد بن على بن احمد بن عباس و..<ref>خاتمه، ص241-302</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش