۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
محققان علم حدیث، راویان این حدیث را مورد بررسى و تحقیق قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که راویان حدیث مزبور مورد اعتماد نیستند، برخى از این روات ازنظر علماى اهل سنت، کذّاب و بعضى دیگر مجهول و بعضى از آنها با على(ع) و اولاد او خصومت داشتند. ضمن اینکه جاعل و ناقل حدیث هم یک نفر فاسق و فاجر و دشمن سرسخت اهلبیت(ع) بهنام «مغیرة بن شعبه» است. | محققان علم حدیث، راویان این حدیث را مورد بررسى و تحقیق قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که راویان حدیث مزبور مورد اعتماد نیستند، برخى از این روات ازنظر علماى اهل سنت، کذّاب و بعضى دیگر مجهول و بعضى از آنها با على(ع) و اولاد او خصومت داشتند. ضمن اینکه جاعل و ناقل حدیث هم یک نفر فاسق و فاجر و دشمن سرسخت اهلبیت(ع) بهنام «مغیرة بن شعبه» است. | ||
در اثبات ایمان ابوطالب و خدمات ایشان همین بس که بیش از سیوهشت کتاب دراینباره تألیف شده است ازجمله: أبوطالب(ع) مؤمن قريش، تألیف عبدالله خنیزى؛ أسنىالمطالب في نجاة أبيطالب(ع)، نوشته احمد زينى دحلان؛ شيخ الأبطح أبوطالب(ع)، اثر سید محمدعلی آل شرفالدین؛ الشهاب الثاقب لرجم مكفر أبيطالب، شیخ نجمالدین جعفر طهرانی؛ ايمان أبيطالب(ع)، نوشته ابوعلى کوفى؛ ایمان أبيطالب(ع)، تألیف [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]؛ ایمان أبيطالب(ع)، اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]]؛ و... همچنین بسیاری از علما در خلال کتب خویش بخشی را به بحث ایمان ابوطالب(ع) اختصاص دادهاند | در اثبات ایمان ابوطالب و خدمات ایشان همین بس که بیش از سیوهشت کتاب دراینباره تألیف شده است ازجمله: أبوطالب(ع) مؤمن قريش، تألیف عبدالله خنیزى؛ أسنىالمطالب في نجاة أبيطالب(ع)، نوشته احمد زينى دحلان؛ شيخ الأبطح أبوطالب(ع)، اثر سید محمدعلی آل شرفالدین؛ الشهاب الثاقب لرجم مكفر أبيطالب، شیخ نجمالدین جعفر طهرانی؛ ايمان أبيطالب(ع)، نوشته ابوعلى کوفى؛ ایمان أبيطالب(ع)، تألیف [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]]؛ ایمان أبيطالب(ع)، اثر [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]]؛ و... همچنین بسیاری از علما در خلال کتب خویش بخشی را به بحث ایمان ابوطالب(ع) اختصاص دادهاند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص30-13</ref> | ||
نگارنده در بخش بعدی، روایت ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی 407 قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب(ع) را مورد تحلیل قرار داده و نتیجه میگیرد که بر اساس گزارشی که در روایت وجود دارد، ابوطالب(ع) سومین فردی است که پس از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و خدیجه(س) اسلام را پذیرفته است. | نگارنده در بخش بعدی، روایت ابوسعید عبدالملک خرگوشی (متوفی 407 قمری) در کتاب شرف المصطفی در مورد ابوطالب(ع) را مورد تحلیل قرار داده و نتیجه میگیرد که بر اساس گزارشی که در روایت وجود دارد، ابوطالب(ع) سومین فردی است که پس از [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] و خدیجه(س) اسلام را پذیرفته است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#گزارش نومسلمانان صدر اسلام را به ترتیب زمانی یادآور میشود. از خدیجه آغاز میکند، آنگاه علی و سومین تن را که از آیین اسلام آگاه میشود، ابوطالب میداند. | #گزارش نومسلمانان صدر اسلام را به ترتیب زمانی یادآور میشود. از خدیجه آغاز میکند، آنگاه علی و سومین تن را که از آیین اسلام آگاه میشود، ابوطالب میداند. | ||
#ابوطالب گفت: «ما الذی أظهرته؟» | #ابوطالب گفت: «ما الذی أظهرته؟» | ||
این سؤال میرساند که ابوطالب، از نبوت برادرزادهاش آگاه بود و میدانست که نمازی که میگزارند، یکی از نشانههای همین دین جدید است. لذا نپرسید: «ما الذی فعلته» بلکه سخن او، آشکارکردن این دین است | این سؤال میرساند که ابوطالب، از نبوت برادرزادهاش آگاه بود و میدانست که نمازی که میگزارند، یکی از نشانههای همین دین جدید است. لذا نپرسید: «ما الذی فعلته» بلکه سخن او، آشکارکردن این دین است.<ref>ر.ک: همان، 31-100</ref> | ||
التزام به توصیه پیامبر(ص) در مخفی کردن دین؛ حمایت بهتر از پیامبر درگرو مخفی کردن ایمان؛ مخفی کردن ایمان (با توجه به جایگاهی که ابوطالب دارد) باعث کیفیت بهتر در تبلیغ اسلام توسط پیامبر میشود؛ و... ازجمله دلائلی است که ایمان حضرت ابوطالب(ع) مخفی ماند | التزام به توصیه پیامبر(ص) در مخفی کردن دین؛ حمایت بهتر از پیامبر درگرو مخفی کردن ایمان؛ مخفی کردن ایمان (با توجه به جایگاهی که ابوطالب دارد) باعث کیفیت بهتر در تبلیغ اسلام توسط پیامبر میشود؛ و... ازجمله دلائلی است که ایمان حضرت ابوطالب(ع) مخفی ماند.<ref>ر.ک: همان، 104-103</ref> | ||
مؤلف در ادامه به دخالت حاکمان اموی و عباسی در تغییر و تحریف تاریخ اشاره میکند و آنرا به جهت انحراف اذهان مردم از اقدامات خلافشان میداند. حاکمان، وقتی کارنامه آلوده خود را قابل انطباق با سیره مقدس نبوی ندیدند، کوشیدند تا گزارش سیره حضرتش را دستکاری و تغییراتی در تاریخ اسلام بهوجود بیاورند. در این میان، ماجرای اعتبار ابوطالب، اهمیت ویژهای دارد. تحریف شخصیت این بزرگمرد، میتوانست در فضای قبیله محور آن روز، تمام بنیهاشم را زیر سؤال ببرد، بهویژه چهره نورانی امیرالمؤمنین(ع) را که کینههای زیادی از او در دل داشتند را کمفروغ نشان دهند. لذا اقدامهای مختلفی انجام دادند تا به تخریب این شخصیت بزرگ اسلام بیانجامد | مؤلف در ادامه به دخالت حاکمان اموی و عباسی در تغییر و تحریف تاریخ اشاره میکند و آنرا به جهت انحراف اذهان مردم از اقدامات خلافشان میداند. حاکمان، وقتی کارنامه آلوده خود را قابل انطباق با سیره مقدس نبوی ندیدند، کوشیدند تا گزارش سیره حضرتش را دستکاری و تغییراتی در تاریخ اسلام بهوجود بیاورند. در این میان، ماجرای اعتبار ابوطالب، اهمیت ویژهای دارد. تحریف شخصیت این بزرگمرد، میتوانست در فضای قبیله محور آن روز، تمام بنیهاشم را زیر سؤال ببرد، بهویژه چهره نورانی امیرالمؤمنین(ع) را که کینههای زیادی از او در دل داشتند را کمفروغ نشان دهند. لذا اقدامهای مختلفی انجام دادند تا به تخریب این شخصیت بزرگ اسلام بیانجامد.<ref>ر.ک: همان، ص113-124</ref> | ||
نویسنده پسازاینکه ادلّه ایمان ابوطالب(ع) را بیان داشت، به نقل روایاتی از اهلبیت(ع) بر ایمان و مقام والای ابوطالب(ع) میپردازد؛ ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل میکند: از آن حضرت سؤال کردم که برخی از مردم میگویند ابوطالب ایمان نداشت و جایگاهش در آتش است، نظر شما دراینباره چیست؟ حضرت فرمود: به خدا دروغ میگویند، همانا اگر ایمان ابوطالب(ع) را در یک کفه ترازو و در کفه دیگر ایمان خلایق قرار دهند، ایمان ابوطالب(ع) برتری دارد بر ایمان خلق | نویسنده پسازاینکه ادلّه ایمان ابوطالب(ع) را بیان داشت، به نقل روایاتی از اهلبیت(ع) بر ایمان و مقام والای ابوطالب(ع) میپردازد؛ ابوبصیر از امام باقر(ع) نقل میکند: از آن حضرت سؤال کردم که برخی از مردم میگویند ابوطالب ایمان نداشت و جایگاهش در آتش است، نظر شما دراینباره چیست؟ حضرت فرمود: به خدا دروغ میگویند، همانا اگر ایمان ابوطالب(ع) را در یک کفه ترازو و در کفه دیگر ایمان خلایق قرار دهند، ایمان ابوطالب(ع) برتری دارد بر ایمان خلق.<ref>ر.ک: همان، ص130</ref>علاوه بر این روایت، روایات زیادی دیگر از ائمه بر ایمان ابوطالب نقل شده است که خبر از ایمان به خدا و پیامبر(ص) و جایگاه رفیع او در روز جزا میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص137-127</ref> | ||
نویسنده در پایان ضمن تأکید دوباره بر ایمان ابوطالب و تشیع او، به ترجمه مختصری از فرزندان (پسر و دختر) او پرداخته است | نویسنده در پایان ضمن تأکید دوباره بر ایمان ابوطالب و تشیع او، به ترجمه مختصری از فرزندان (پسر و دختر) او پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص160-125</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش