۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
در ادامه، با تمسک به گفتههای [[تستری، سهل بن عبدالله|سهل بن عبدالله تستری]] (متوفای 283ق)- که قائل است هر آیه، چهار معنی (ظاهری، رمزی یا تمثیلی، اخلاقی و تأویلی) دارد- و ابن عربی نیز برای قرآن بطنی در نظر گرفته است. باطنیان و قائلین به تأویل، همواره دنبال احادیث و روایات مشکوک بوده و طریقه مخالفت عامه را پیروی میکردهاند و آیات قرآن را برحسب اجتهاد و استنباط خود، بهنوعی تأویل میکردند که مؤید مقاصد خودشان باشد. عاقبت این کار بهجایی کشید که بعضی از باطنیه اسماعیلیه و بعضی از قلندران و درویشان صوفی مشرب، منکر بهشت و دوزخ و قیامت میشدند و فرایض دینی را ترک میکردند و مرتکب منهیات میشدند، به این بهانه که ما باطن شریعت را میدانیم و راسخ در علم هستیم و احکام ظاهری را میتوانیم از گردن خود و اتباع خود ساقط کنیم، چنانکه [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک طوسی]] در [[سير الملوك (سیاستنامه)|سیاستنامه]] میگوید: «هیچ گروهی شومتر و بد فعلتر از این قوم نیستند که از پس دیوارها بد این مملکت میسگالند و فساد دین میجویند...»<ref>ر.ک: همان، ص2- 3</ref> | در ادامه، با تمسک به گفتههای [[تستری، سهل بن عبدالله|سهل بن عبدالله تستری]] (متوفای 283ق)- که قائل است هر آیه، چهار معنی (ظاهری، رمزی یا تمثیلی، اخلاقی و تأویلی) دارد- و ابن عربی نیز برای قرآن بطنی در نظر گرفته است. باطنیان و قائلین به تأویل، همواره دنبال احادیث و روایات مشکوک بوده و طریقه مخالفت عامه را پیروی میکردهاند و آیات قرآن را برحسب اجتهاد و استنباط خود، بهنوعی تأویل میکردند که مؤید مقاصد خودشان باشد. عاقبت این کار بهجایی کشید که بعضی از باطنیه اسماعیلیه و بعضی از قلندران و درویشان صوفی مشرب، منکر بهشت و دوزخ و قیامت میشدند و فرایض دینی را ترک میکردند و مرتکب منهیات میشدند، به این بهانه که ما باطن شریعت را میدانیم و راسخ در علم هستیم و احکام ظاهری را میتوانیم از گردن خود و اتباع خود ساقط کنیم، چنانکه [[نظامالملک، حسن بن علی|نظامالملک طوسی]] در [[سير الملوك (سیاستنامه)|سیاستنامه]] میگوید: «هیچ گروهی شومتر و بد فعلتر از این قوم نیستند که از پس دیوارها بد این مملکت میسگالند و فساد دین میجویند...»<ref>ر.ک: همان، ص2- 3</ref> | ||
به اعتقاد نویسنده، شکی نیست که [[نظامالملک، حسن بن علی|خواجه نظامالملک]] نیز مانند سایرین، از تهمت زدن ابایی نداشته، ولی این مسئله مسلم است که غالب فتنههایی که تا عهد او در ممالک اسلامی از راه تأسیس مذهب و فرقه جدید برپا شده بود، مبنی بر این قول بود که آیات قرآن، معنای باطنی داد غیر از آنچه از ظاهر آن مستفاد میشود و عده کثیری از فرق مختلف شیعه، جزء باطنیها به معنای اعم آن بودند مانند اسماعیلیه، قرامطه، مبارکیه، راوندیه، برقعیه، خلیفه، محمره، مبیضه، جنابیه، مصوریه، غلاه شیعه و | به اعتقاد نویسنده، شکی نیست که [[نظامالملک، حسن بن علی|خواجه نظامالملک]] نیز مانند سایرین، از تهمت زدن ابایی نداشته، ولی این مسئله مسلم است که غالب فتنههایی که تا عهد او در ممالک اسلامی از راه تأسیس مذهب و فرقه جدید برپا شده بود، مبنی بر این قول بود که آیات قرآن، معنای باطنی داد غیر از آنچه از ظاهر آن مستفاد میشود و عده کثیری از فرق مختلف شیعه، جزء باطنیها به معنای اعم آن بودند مانند اسماعیلیه، قرامطه، مبارکیه، راوندیه، برقعیه، خلیفه، محمره، مبیضه، جنابیه، مصوریه، غلاه شیعه و..<ref>ر.ک: همان، ص3- 4</ref> | ||
نویسنده در ادامه، به توضیح اصل و منشأ اسماعیلیه پرداخته و ضمن اشاره به پراکنده شدن این گروه در اطرافواکناف بلاد اسلامی، از اقصای مغرب تا خراسان و ماوراءالنهر و قندهار<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>، بهمنظور معرفی برخی از مبلغین و داعیان بزرگ این فرقه، به معرفی عبدالملک بن عطاش که همعصر حسن صباح و از داعیان اسماعیلیه بود، پرداخته است. وی شیخی ادیب، بلیغ، پارسا، تیزهوش، بسیار خوشخط و از اهل اصفهان و داعی اسماعیلیه در اصفهان و آذربایجان بود و دعاتی به نیابت خود به اطراف میفرستاد<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> | نویسنده در ادامه، به توضیح اصل و منشأ اسماعیلیه پرداخته و ضمن اشاره به پراکنده شدن این گروه در اطرافواکناف بلاد اسلامی، از اقصای مغرب تا خراسان و ماوراءالنهر و قندهار<ref>ر.ک: همان، ص4</ref>، بهمنظور معرفی برخی از مبلغین و داعیان بزرگ این فرقه، به معرفی عبدالملک بن عطاش که همعصر حسن صباح و از داعیان اسماعیلیه بود، پرداخته است. وی شیخی ادیب، بلیغ، پارسا، تیزهوش، بسیار خوشخط و از اهل اصفهان و داعی اسماعیلیه در اصفهان و آذربایجان بود و دعاتی به نیابت خود به اطراف میفرستاد<ref>ر.ک: همان، ص5</ref> |
ویرایش