۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | درباره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
1. نويسنده در مقدمهاش يادآور شده است كه ادبيات شيعه پيوسته مورد بىمهرى ناقدان ادب عربى واقع گشته است؛ آنان تا آنجا كه مىتوانستند از ذكر نام اديبان و سرايندگان متعهد شيعه در | 1. نويسنده در مقدمهاش يادآور شده است كه ادبيات شيعه پيوسته مورد بىمهرى ناقدان ادب عربى واقع گشته است؛ آنان تا آنجا كه مىتوانستند از ذكر نام اديبان و سرايندگان متعهد شيعه در کتابهايشان چشمپوشى نمودند و اگر به دليل شاخصبودن سرايندگان شيعه، ناچار بودند نامى از ايشان به ميان آورند، همواره تلاش در زشت جلوه دادن چهره اين سرايندگان داشتند تا چهره واقعى و متعهد آنان را در هالهاى از ابهام نهند. به عنوان نمونه اگر به كتاب «تاريخ الأدب العربي» عمر فرّوخ مراجعه شود، هرگاه از يك سرايندهى شيعه سخن گفته، در آغاز گلچين اشعارش، شعرى از آن شاعر با مضمون وصف شراب و امثال آن آورده است. وى تلويحاً مىخواهد ذهن خواننده را بدينسو بكشاند كه شاعران شيعه پيوسته به وصف شراب و امثال آن مىپرداختند. اين در حالى است كه استناد بسيارى از اين اشعار سست و نادرست مىباشد<ref>همان، ص 9</ref> | ||
2. نويسنده يادآور شده است كه فداكارى حُجر بن عدى در پيشبرد امر اسلام و حمايت از اهلبيت(ع) و انقلاب بزرگى كه پس از جنگ صفين بر ضد دشمنان على(ع) برپا كرد، بر همگان آشكار است. حجر از ياران با وفاى على(ع) بود كه در زمان حيات على(ع) در جنگ جمل و صفين او را يارى نمود و پس از شهادت آن حضرت نيز پيوسته با زبان قاطع و شمشير برانش ايشان را يارى رساند و از حريم اهلبيت(ع) دفاع نمود و سرانجام پس از انقلاب بزرگش بر ضد معاويه، در «مرج عذراء» نزديكى دمشق در سال 51ق به شهادت رسيد. حجر از چهرههاى شاخص شيعه و نيز از سرايندگان برجسته شيعه مىباشد.<ref>متن كتاب، ص 44- 45</ref> | 2. نويسنده يادآور شده است كه فداكارى حُجر بن عدى در پيشبرد امر اسلام و حمايت از اهلبيت(ع) و انقلاب بزرگى كه پس از جنگ صفين بر ضد دشمنان على(ع) برپا كرد، بر همگان آشكار است. حجر از ياران با وفاى على(ع) بود كه در زمان حيات على(ع) در جنگ جمل و صفين او را يارى نمود و پس از شهادت آن حضرت نيز پيوسته با زبان قاطع و شمشير برانش ايشان را يارى رساند و از حريم اهلبيت(ع) دفاع نمود و سرانجام پس از انقلاب بزرگش بر ضد معاويه، در «مرج عذراء» نزديكى دمشق در سال 51ق به شهادت رسيد. حجر از چهرههاى شاخص شيعه و نيز از سرايندگان برجسته شيعه مىباشد.<ref>متن كتاب، ص 44- 45</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
4. نوسنده همچنين در مورد يكى ديگر از شاعران شيعى به نام ابويوسف يعقوب بن اسحاق سكيت، نوشته است كه او در سال 185ق به دنيا آمد. در علم لغت، نحو، ادبيات و شعر چيرهدست بود. متون ادبى را نخست نزد پدرش آموخت. سپس نحو را از ابوعمرو شيبانى و فرّاء و محمد بن زياد اعرابى فراگرفت. در بغداد پدرش را در آموزش كودكان بغداد يارى مىرساند. پس از چندى به سامرا رفت و آموزش فرزندان محمد بن عبداللّه بن طاهر را به عهده گرفت. ديرى نپاييد كه شهرتش در تعليم و تربيت كودكان بالا گرفت و متوكل او را براى تعليم و تربيت دو پسرش «معتز» و «مؤيّد» برگزيد. ابن سكيت مدتى آموزش دو پسر متوكل را عهدهدار بود و از مقربان خليفه گرديد؛ ولى عشق و علاقه وافر شاعر به على(ع) و خاندانش منجر به شهادتش به دست متوكل گرديد. از اين عالم و سرايندهى بىپرواى شيعه، اشعار حكمتآميز فراوانى بر جاى مانده است<ref>همان، ص 113- 114</ref> | 4. نوسنده همچنين در مورد يكى ديگر از شاعران شيعى به نام ابويوسف يعقوب بن اسحاق سكيت، نوشته است كه او در سال 185ق به دنيا آمد. در علم لغت، نحو، ادبيات و شعر چيرهدست بود. متون ادبى را نخست نزد پدرش آموخت. سپس نحو را از ابوعمرو شيبانى و فرّاء و محمد بن زياد اعرابى فراگرفت. در بغداد پدرش را در آموزش كودكان بغداد يارى مىرساند. پس از چندى به سامرا رفت و آموزش فرزندان محمد بن عبداللّه بن طاهر را به عهده گرفت. ديرى نپاييد كه شهرتش در تعليم و تربيت كودكان بالا گرفت و متوكل او را براى تعليم و تربيت دو پسرش «معتز» و «مؤيّد» برگزيد. ابن سكيت مدتى آموزش دو پسر متوكل را عهدهدار بود و از مقربان خليفه گرديد؛ ولى عشق و علاقه وافر شاعر به على(ع) و خاندانش منجر به شهادتش به دست متوكل گرديد. از اين عالم و سرايندهى بىپرواى شيعه، اشعار حكمتآميز فراوانى بر جاى مانده است<ref>همان، ص 113- 114</ref> | ||
5. نويسنده در مورد يكى ديگر از شاعران شيعى نوشته است: أبوالقاسم على بن حسين بن موسى، مشهور به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شريف مرتضى در سال 335ق در محله «كرخ» بغداد ديده به جهان گشود. او برادر سرايندهى بلند آوازهى شيعه، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] است. شعر و ادبيات را از «مرزبانى» و سرايندهى برجستهى عرب، ابن نباته سعدى و فقه و اصول را از [[شيخ مفيد]] و حديث را از [[شيخ صدوق]] فراگرفت. شريف مرتضى و ابوالعلاء معرى نشستهاى ادبى و شعرى بسيارى با يكديگر داشتند كه در منابع معتبر آمده است. از ابوالعلاء معرى دربارهى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] پرسيدند در پاسخ سؤالكننده دو بيت ذيل را سرود: «اى كسى كه دربارهى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از من مىپرسى! بدان كه او از هرعيب و نقصى پيراسته است. اگر او را بينى، درمىيابى كه آگاهىهاى همهى مردان در مردى و روزگار در يك ساعت و جهان در يك خانه جاى گرفته است. وى پرچم هدايت را در دست داشت و همراه برادرش [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، مذهب تشيع و ادب و فرهنگ عربى را جلاء و رونقى ويژه بخشيدند و | 5. نويسنده در مورد يكى ديگر از شاعران شيعى نوشته است: أبوالقاسم على بن حسين بن موسى، مشهور به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و شريف مرتضى در سال 335ق در محله «كرخ» بغداد ديده به جهان گشود. او برادر سرايندهى بلند آوازهى شيعه، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] است. شعر و ادبيات را از «مرزبانى» و سرايندهى برجستهى عرب، ابن نباته سعدى و فقه و اصول را از [[شيخ مفيد]] و حديث را از [[شيخ صدوق]] فراگرفت. شريف مرتضى و ابوالعلاء معرى نشستهاى ادبى و شعرى بسيارى با يكديگر داشتند كه در منابع معتبر آمده است. از ابوالعلاء معرى دربارهى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] پرسيدند در پاسخ سؤالكننده دو بيت ذيل را سرود: «اى كسى كه دربارهى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از من مىپرسى! بدان كه او از هرعيب و نقصى پيراسته است. اگر او را بينى، درمىيابى كه آگاهىهاى همهى مردان در مردى و روزگار در يك ساعت و جهان در يك خانه جاى گرفته است. وى پرچم هدايت را در دست داشت و همراه برادرش [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]، مذهب تشيع و ادب و فرهنگ عربى را جلاء و رونقى ويژه بخشيدند و کتابها و رسالههاى بىشمارى از خود برجاى نهادند كه همواره هدايتگر رهروان ادب عربى و مذهب تشيع مىباشد». شريف مرتضى در 25 ربيعالاول سال 436، در شهر بغداد درگذشت<ref>همان، ص 185- 186</ref> | ||
6. بر طبق پژوهش نويسنده: شيخ كاظم أزرى (1143- 1212ق) سرايندهاى ژرفنگر، نكتهسنج، حاضرجواب و داراى حافظهاى قوى بود. چيرگى او در فن مناظره و آگاهى ژرفش بر فنون كلام و علوم تاريخ، تفسير و حديث و نيز توانمنديش در بكارگيرى اين علوم براى بيان مقاصدش، بسيار شگفتانگيز است. اين ويژگىها، او را از پيشگامان ادبيات و شعر معاصر عربى در عراق قرار داده است. گويند در مجالس درس علامهى بحرالعلوم شركت مىكرد و علامه او را در صدر مجلس جاى مىداد و با ديدهاى به شيخ أزرى نظر مىكرد كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به شاگرد برجستهاش، هشام بن حكم مىنگريست. در روزگار شيخ أزرى، سرايندگان زيادى در ميدان شعر قامت برافراشتند؛ سرايندگانى همچون احمد النحوى الحلى، سيد صادق الفحّام، حسن عبدالباقى موصلى ولى هيچ يك از آنان به رتبهى شعرى شيخ أزرى دست نيافتند<ref>همان، 228</ref> | 6. بر طبق پژوهش نويسنده: شيخ كاظم أزرى (1143- 1212ق) سرايندهاى ژرفنگر، نكتهسنج، حاضرجواب و داراى حافظهاى قوى بود. چيرگى او در فن مناظره و آگاهى ژرفش بر فنون كلام و علوم تاريخ، تفسير و حديث و نيز توانمنديش در بكارگيرى اين علوم براى بيان مقاصدش، بسيار شگفتانگيز است. اين ويژگىها، او را از پيشگامان ادبيات و شعر معاصر عربى در عراق قرار داده است. گويند در مجالس درس علامهى بحرالعلوم شركت مىكرد و علامه او را در صدر مجلس جاى مىداد و با ديدهاى به شيخ أزرى نظر مىكرد كه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به شاگرد برجستهاش، هشام بن حكم مىنگريست. در روزگار شيخ أزرى، سرايندگان زيادى در ميدان شعر قامت برافراشتند؛ سرايندگانى همچون احمد النحوى الحلى، سيد صادق الفحّام، حسن عبدالباقى موصلى ولى هيچ يك از آنان به رتبهى شعرى شيخ أزرى دست نيافتند<ref>همان، 228</ref> |
ویرایش