۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
#ناشر در مقدمهاش نوشته است كه اگر كسى به كتابهاى تاريخ و سيره بنگرد آگاه خواهد شد كه در آن اطلاعات فراوانى درباره شاهان و اميران وجود دارد؛ بهطورىكه گويى وظيفه مورخ، نگارش تاريخ صاحبان قدرت است و ساير مردم و وضعيت اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى آنان به دست فراموشى سپرده شده است، ولى گروهى كه در حق او بيشتر از ساير گروهها جفا شده، عبارت از شيعه است؛ چون باآنكه تشيع داراى اصالت دينى و الهى است، ولى حقّ آنان ناديده انگاشته شده و بدون هيچ جُرمى - جز پيروى از ثقلين (قرآن و عترت) - كنار گذاشته شدهاند و در كتابهاى تاريخى جز اطلاعاتى اندك و پراكنده درباره آنان چيزى يافت نمىشود. كتاب «مواقف الشيعة» براى جبران اين خلأ و جمعآورى و تنظيم اطلاعات درباره شيعه نوشته شده است<ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 3 - 4</ref> | #ناشر در مقدمهاش نوشته است كه اگر كسى به كتابهاى تاريخ و سيره بنگرد آگاه خواهد شد كه در آن اطلاعات فراوانى درباره شاهان و اميران وجود دارد؛ بهطورىكه گويى وظيفه مورخ، نگارش تاريخ صاحبان قدرت است و ساير مردم و وضعيت اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى آنان به دست فراموشى سپرده شده است، ولى گروهى كه در حق او بيشتر از ساير گروهها جفا شده، عبارت از شيعه است؛ چون باآنكه تشيع داراى اصالت دينى و الهى است، ولى حقّ آنان ناديده انگاشته شده و بدون هيچ جُرمى - جز پيروى از ثقلين (قرآن و عترت) - كنار گذاشته شدهاند و در كتابهاى تاريخى جز اطلاعاتى اندك و پراكنده درباره آنان چيزى يافت نمىشود. كتاب «مواقف الشيعة» براى جبران اين خلأ و جمعآورى و تنظيم اطلاعات درباره شيعه نوشته شده است<ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 3 - 4</ref> | ||
#نويسنده محترم در مقاله عالمانهاش توضيحات روشنگرى درباره مجادله و معناى جدال احسن و... عرضه كرده است و بعد به اين بحث پرداخته است كه جدال بر دو قسم است: محمود و مذموم. جدال پسنديده، عبارت از جدالى است كه براى آشكارسازى حقيقت انجام شود و با حرام و گناهى همراه نگردد. در جدال احسن، افزون بر آنچه گذشت، رفق و مدارا نيز ضميمه مىشود تا نتيجه بهترى به دست آيد. بهترين جدالهاى احسن همان است كه از سوى خداى تعالى در قرآن كريم از زبان انبياى الهى بيان شده است. در برابر جدال احسن، جدالى است كه براى هدفهاى فاسد صورت گيرد؛ | #نويسنده محترم در مقاله عالمانهاش توضيحات روشنگرى درباره مجادله و معناى جدال احسن و... عرضه كرده است و بعد به اين بحث پرداخته است كه جدال بر دو قسم است: محمود و مذموم. جدال پسنديده، عبارت از جدالى است كه براى آشكارسازى حقيقت انجام شود و با حرام و گناهى همراه نگردد. در جدال احسن، افزون بر آنچه گذشت، رفق و مدارا نيز ضميمه مىشود تا نتيجه بهترى به دست آيد. بهترين جدالهاى احسن همان است كه از سوى خداى تعالى در قرآن كريم از زبان انبياى الهى بيان شده است. در برابر جدال احسن، جدالى است كه براى هدفهاى فاسد صورت گيرد؛ مثلاًبراى مغالطه و فريب انجام شود يا به قصد شهرتطلبى و... و يا غرض حقّ باشد، ولى مجادل ضعيف باشد و براى اثبات مطلبش از باطل استفاده كند و يا حقّ را انكار كند و...<ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 6 - 8</ref> | ||
#نويسنده، تصريح كرده است كه منظورش از شيعه در اين كتاب، معناى خاصّ اصطلاح شيعه نيست، بلكه معناى گستردهاى را اراده كرده و آن عبارت است از آنچه عالمان اهل سنت در اصطلاح خودشان معنا مىكنند: هر كسى كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را بر عثمان ترجيح مىدهد<ref>همان، ج 1، ص 11</ref> | #نويسنده، تصريح كرده است كه منظورش از شيعه در اين كتاب، معناى خاصّ اصطلاح شيعه نيست، بلكه معناى گستردهاى را اراده كرده و آن عبارت است از آنچه عالمان اهل سنت در اصطلاح خودشان معنا مىكنند: هر كسى كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را بر عثمان ترجيح مىدهد<ref>همان، ج 1، ص 11</ref> | ||
#نويسنده تأكيد كرده است كه كسى كه در اين مناظرات دقت كند چند فايده نصيبش مىگردد: اقتدار عقلى و علمى شيعه را مىيابد و بلكه مىفهمد كه شيعيان در اوج قدرت عقلى و منطقى هستند و اينكه آنان پژوهشگرند و براى تفكيك بين حق و باطل، تلاشها كردهاند و بهطور طبيعى ضعف و عجز مخالفان شيعه نيز برايش روشن مىشود. از سوى ديگر، ايمان عميق و ديندارى كامل شيعيان براى او معلوم مىگردد. همچنين زيركى و بيدارى شيعيان و آگاهى آنان به عقايد و كتابهاى مخالفانشان، علاوه بر عقايد و كتابهاى خودشان مشخص مىشود و همچنين انصاف و عدالت شيعيان و... و كسى كه چنين معلوماتى بيابد از خودش مىپرسد كه شيعه چنين ويژگىهايى را از كجا به دست آورده است و بعد بهطور طبيعى به خودش پاسخ خواهد داد كه آنان اين روش را از اهلبيت(ع) ياد گرفتهاند<ref>همان، ج 1، ص 11 - 13</ref> | #نويسنده تأكيد كرده است كه كسى كه در اين مناظرات دقت كند چند فايده نصيبش مىگردد: اقتدار عقلى و علمى شيعه را مىيابد و بلكه مىفهمد كه شيعيان در اوج قدرت عقلى و منطقى هستند و اينكه آنان پژوهشگرند و براى تفكيك بين حق و باطل، تلاشها كردهاند و بهطور طبيعى ضعف و عجز مخالفان شيعه نيز برايش روشن مىشود. از سوى ديگر، ايمان عميق و ديندارى كامل شيعيان براى او معلوم مىگردد. همچنين زيركى و بيدارى شيعيان و آگاهى آنان به عقايد و كتابهاى مخالفانشان، علاوه بر عقايد و كتابهاى خودشان مشخص مىشود و همچنين انصاف و عدالت شيعيان و... و كسى كه چنين معلوماتى بيابد از خودش مىپرسد كه شيعه چنين ويژگىهايى را از كجا به دست آورده است و بعد بهطور طبيعى به خودش پاسخ خواهد داد كه آنان اين روش را از اهلبيت(ع) ياد گرفتهاند<ref>همان، ج 1، ص 11 - 13</ref> |
ویرایش