۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
به نظر نويسنده اين مسئله خصوصا در تلاش الجايتو براى مباحثه مكاتب مختلف، علنا متجلى گرديد. مغولان در اين مباحثات تا حدى نقش تماشاچى بىطرف را بازى مىكردند و همين مسئله باعث شكوفايى عقايد و نظريات مذهبى گرديد<ref>همان، ص 16</ref> | به نظر نويسنده اين مسئله خصوصا در تلاش الجايتو براى مباحثه مكاتب مختلف، علنا متجلى گرديد. مغولان در اين مباحثات تا حدى نقش تماشاچى بىطرف را بازى مىكردند و همين مسئله باعث شكوفايى عقايد و نظريات مذهبى گرديد<ref>همان، ص 16</ref> | ||
نويسنده بر اين باور است كه سلاطين ايلخانى در اكثر اوقات نقش حامى و يا واسطه را بازى مىكردند؛ | نويسنده بر اين باور است كه سلاطين ايلخانى در اكثر اوقات نقش حامى و يا واسطه را بازى مىكردند؛ مثلاًغازان خان در سفرش به عتبات عاليات، اموالى به خانقاههاى دراويش و مدارس سادات وقف كرد. قبل از آن احمد تكودار (حكومت در 683 - 680ق) مكاتبات وسيعى با قلاوون سلطان مملوك مصر در زمينه مسائل مذهبى داشت. الجايتو به مذهب تشيع اثناعشرى پروبال داد و خود نيز بدان گرويد. شيعه اثناعشرى بهصورت يك مكتب اصيل اسلامى همراه با اصول مدون و نظام بسيار سنجيده دينى، توانست پهلوبهپهلوى نوعى نظام مستقر دولتى در عهد ايلخانان گام بردارد<ref>همان</ref> | ||
به عقيده وى، پيروزى شيعه اثناعشرى در عهد مغولان مستعجل بود و مغولان در زمان ابوسعيد بار ديگر به تسنن گرويدند، ولى شيعه اثناعشرى ديگر جاى خود را باز كرده بود و به موجوديت خود بهعنوان يك مكتب اصيل اسلامى همچنان ادامه مىداد. شخصيت والاى شيعه اثناعشرى در اين زمان، در ميان شخصيتهاى ديگر، ابن مطهر حلى بود. با فروپاشى و انحطاط قدرت ايلخانان در ايران در سال 736ق، هرجومرج كامل سياسى سرتاسر اين قسمت از جهان اسلام را فراگرفت. در نبود يك دولت مقتدر مركزى، نوعى آزادى سياسى و مذهبى همه جا را در بر گرفت. دولتها و سلسلههاى متعدد محلى سر درآوردند و همراه آن عقايد مختلف مذهبى، كه خصوصا از مكتب تشيع مايه گرفته بودند، در سرزمينهاى مختلف شكوفا شدند<ref>همان</ref> | به عقيده وى، پيروزى شيعه اثناعشرى در عهد مغولان مستعجل بود و مغولان در زمان ابوسعيد بار ديگر به تسنن گرويدند، ولى شيعه اثناعشرى ديگر جاى خود را باز كرده بود و به موجوديت خود بهعنوان يك مكتب اصيل اسلامى همچنان ادامه مىداد. شخصيت والاى شيعه اثناعشرى در اين زمان، در ميان شخصيتهاى ديگر، ابن مطهر حلى بود. با فروپاشى و انحطاط قدرت ايلخانان در ايران در سال 736ق، هرجومرج كامل سياسى سرتاسر اين قسمت از جهان اسلام را فراگرفت. در نبود يك دولت مقتدر مركزى، نوعى آزادى سياسى و مذهبى همه جا را در بر گرفت. دولتها و سلسلههاى متعدد محلى سر درآوردند و همراه آن عقايد مختلف مذهبى، كه خصوصا از مكتب تشيع مايه گرفته بودند، در سرزمينهاى مختلف شكوفا شدند<ref>همان</ref> |
ویرایش