۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
كتاب پيرامون بررسى برخى از ديدگاههاى مستشرقان دربارۀ تعدادى از موضوعات قرآنى نوشته شده است. | كتاب پيرامون بررسى برخى از ديدگاههاى مستشرقان دربارۀ تعدادى از موضوعات قرآنى نوشته شده است. | ||
مؤلف كه از قرآن پژوهان معاصر مىباشد در اين كتاب حدود سيزده موضوع از موضوعات قرآنى را در سيزده فصل و يك مقدمه بحث كرده است وى در مقدمه پيدايش استشراق و | مؤلف كه از قرآن پژوهان معاصر مىباشد در اين كتاب حدود سيزده موضوع از موضوعات قرآنى را در سيزده فصل و يك مقدمه بحث كرده است وى در مقدمه پيدايش استشراق و کتابهاى تألیف شده در اين زمينه را توضيح داده، آنگاه اشكالات اساسى آنها را متذكر شده است. | ||
فصل اول:واژۀ «اُمّى» در رابطه با پيامبر(ص)چه معنايى دارد، در ابتدا آياتى كه واژه «امى» در آنها به كار رفته است را ذكر نموده آنگاه دربارۀ ريشۀ اصلى آن دو احتمال ذكر نموده كه اصل آن يا «امت» است و يا «ام».در ادامه ديدگاههاى خاورشناسان را در اين باره ذكر مىكند كه برخى مىگويند«امى» به معنای «بتپرست» و برخى ديگر مىگويند به معنای «كسى است كه مىتواند بخواند ولى نمىتواند بنويسد»-در پايان با نقد اين آراء نتيجهمىگيرد كه «امّى» از «امت» مشتق شده و به معنای «جهانى» و يا «شايسته و فرستاده براى همه امتها» مىباشد | فصل اول:واژۀ «اُمّى» در رابطه با پيامبر(ص)چه معنايى دارد، در ابتدا آياتى كه واژه «امى» در آنها به كار رفته است را ذكر نموده آنگاه دربارۀ ريشۀ اصلى آن دو احتمال ذكر نموده كه اصل آن يا «امت» است و يا «ام».در ادامه ديدگاههاى خاورشناسان را در اين باره ذكر مىكند كه برخى مىگويند«امى» به معنای «بتپرست» و برخى ديگر مىگويند به معنای «كسى است كه مىتواند بخواند ولى نمىتواند بنويسد»-در پايان با نقد اين آراء نتيجهمىگيرد كه «امّى» از «امت» مشتق شده و به معنای «جهانى» و يا «شايسته و فرستاده براى همه امتها» مىباشد | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
فصل دوم:در اين فصل دربارۀ ادعاى دروغين خاورشناسان كه مىگويند«ميان قرآن و كتاب مقدس شباهت وجود دارد» سخن مىگويد. | فصل دوم:در اين فصل دربارۀ ادعاى دروغين خاورشناسان كه مىگويند«ميان قرآن و كتاب مقدس شباهت وجود دارد» سخن مىگويد. | ||
وى ابتدا انگيزه پيدايش اين ادعا را چنين بيان مىكند كه هدف از اين ادعا اين است كه بگويند قرآن از انجيل مسيحيان يا تلمود يهوديان تاثير پذير بوده است آنگاه | وى ابتدا انگيزه پيدايش اين ادعا را چنين بيان مىكند كه هدف از اين ادعا اين است كه بگويند قرآن از انجيل مسيحيان يا تلمود يهوديان تاثير پذير بوده است آنگاه کتابهاى تألیف شده در اين زمينه را معرفى مىكند سپس ديدگاههاى خاورشناسان در اين باره را همراه با ذكر نمونههايى كه ادعاى شباهت و همگونى ميان متن آيات و كتاب تورات و يا انجيل شده است، آنها را پاسخ داده و عدم تاثير پذيرى را اثبات مىنمايد. | ||
فصل سوم:در اين فصل واژۀ «فرقان» از ديدگاه خاورشناسان مورد بحث قرار گرفته است.وى پس از ذكر چند آيه كه واژۀ فرقان در آن به كار رفته است، برخى از خاورشناسان كه در اين باره تحقيقاتى انجام داده و اظهار نظر كردهاند را نام برده مىگويد كه همۀ اينها در تفسير خودشان اتفاق نظر دارند كه كلمۀ «فرقان» در اصل سريانى و يا يهودى بوده است آنگاه پاسخ اين نظريهها را مىدهد و ديدگاه صحيح را ذكر مىكند. | فصل سوم:در اين فصل واژۀ «فرقان» از ديدگاه خاورشناسان مورد بحث قرار گرفته است.وى پس از ذكر چند آيه كه واژۀ فرقان در آن به كار رفته است، برخى از خاورشناسان كه در اين باره تحقيقاتى انجام داده و اظهار نظر كردهاند را نام برده مىگويد كه همۀ اينها در تفسير خودشان اتفاق نظر دارند كه كلمۀ «فرقان» در اصل سريانى و يا يهودى بوده است آنگاه پاسخ اين نظريهها را مىدهد و ديدگاه صحيح را ذكر مىكند. |
ویرایش