۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
#مصحح درباره ارزش كتاب حاضر تصريح كرده است: و به نظرم همين بخش باقىمانده كافى است كه ما را با اهميت حركت ادبى و علمى در حلب آشنا سازد... و مشت، نمونه خروار است و عُرضى فضل تقدم دارد كه بايد قدردانى شود؛ چه، او اولين كسى است كه اين شخصيتها را ياد كرده و هر كسى كه بعدش آمده از او نقل كرده و احيانا بهطور كامل نقل كرده... امتياز او در اين است كه بسيارى از حوادث تاريخى را ذكر مىكند كه مطالب فراوانى از آن مجهول بوده در دو قرن دهم و يازدهم؛ مانند اميران «كلّس الجانبولاطيين» و اميران طرابلس از بنوسيفا و نزاع مذهبى كه بين عثمانىها و... روى داد. اين كتاب در اصل شرح حالى است براى شخصيتهايى كه در حلب پديد آمدند و...<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | #مصحح درباره ارزش كتاب حاضر تصريح كرده است: و به نظرم همين بخش باقىمانده كافى است كه ما را با اهميت حركت ادبى و علمى در حلب آشنا سازد... و مشت، نمونه خروار است و عُرضى فضل تقدم دارد كه بايد قدردانى شود؛ چه، او اولين كسى است كه اين شخصيتها را ياد كرده و هر كسى كه بعدش آمده از او نقل كرده و احيانا بهطور كامل نقل كرده... امتياز او در اين است كه بسيارى از حوادث تاريخى را ذكر مىكند كه مطالب فراوانى از آن مجهول بوده در دو قرن دهم و يازدهم؛ مانند اميران «كلّس الجانبولاطيين» و اميران طرابلس از بنوسيفا و نزاع مذهبى كه بين عثمانىها و... روى داد. اين كتاب در اصل شرح حالى است براى شخصيتهايى كه در حلب پديد آمدند و...<ref>ر.ک: همان، ص17</ref> | ||
#نويسنده در مقدمهاش با بيان ارزش و فوائد تاريخ، به معرفى كتاب خودش و بيان روش آن پرداخته و تأكيد كرده است كه مطالب را بر اساس حروف الفبا آوردم و فقط حرف اول از اسامى اعلام را ملاحظه كردم و به همين جهت در حرف الف | #نويسنده در مقدمهاش با بيان ارزش و فوائد تاريخ، به معرفى كتاب خودش و بيان روش آن پرداخته و تأكيد كرده است كه مطالب را بر اساس حروف الفبا آوردم و فقط حرف اول از اسامى اعلام را ملاحظه كردم و به همين جهت در حرف الف مثلاً«احمد» را ذكر مىكنم و بعد «ابراهيم»، سپس «احمد» را مىآورم و... و اين مطلب به اين خاطر است كه رعايت نظم كامل، برايم سخت است و...<ref>ر.ک: همان، ص40-41</ref> | ||
#نويسنده يكى از دانشوران حلب را چنين معرفى كرده است: شيخ جابر مرتحوانى، فرزند محمد، از روستاى «مرت احوان» از توابع «معرة مصرين» حلب، شعرشناس بود و به محاضرات و اخبار، علاقه داشت و... با قصيده منظومش به دانشمندان خدمت كرد به آن اميد كه از عقيده مذمومش چشمپوشى كنند...<ref>ر.ک: متن كتاب، ص295</ref> | #نويسنده يكى از دانشوران حلب را چنين معرفى كرده است: شيخ جابر مرتحوانى، فرزند محمد، از روستاى «مرت احوان» از توابع «معرة مصرين» حلب، شعرشناس بود و به محاضرات و اخبار، علاقه داشت و... با قصيده منظومش به دانشمندان خدمت كرد به آن اميد كه از عقيده مذمومش چشمپوشى كنند...<ref>ر.ک: متن كتاب، ص295</ref> | ||
ویرایش