۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
جز (جایگزینی متن - 'كتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
تحصيلات خود را از قرائت قرآن و حفظ آن نزد اساتيد فن آغاز و در محضر حسن بن عبدالله هبل ختم نمود.پس از آن | تحصيلات خود را از قرائت قرآن و حفظ آن نزد اساتيد فن آغاز و در محضر حسن بن عبدالله هبل ختم نمود.پس از آن کتابهاى زيادى را در علوم مختلف حفظ كرد.از عالمان زيادى دانش آموخت.، همراه با تحصيل به تدريس نيز اشتغال ورزيد و دروس او، روزانه به بيش از ده درس در تفسير، حديث، اصول، معانى، بيان، و منطق، مىرسيد.در سن 20 سالگى اقدام به افتاء نمود بدون اينكه با اعتراض اساتيدش مواجه شود.وى از هوش و استعداد بسيار قوى برخوردار بود.در نتيجه در حديث و تفسير سرآمد هم روزگاران خود شد.به دليل عدم موافقت والدينش در حيات آنها موفق به سفرهاى علمى نگشت بدين جهت تحصيل و تدريسش، منحصر به صنعا و يمن بود. | ||
شوكانى بر خلاف بسيارى از هم دورانش كه اهل حكايت و نقل بودند و | شوكانى بر خلاف بسيارى از هم دورانش كه اهل حكايت و نقل بودند و کتابهاى آنها مملو از آن است، اهل تحقيق و اجتهاد و نظر در ادله و منادى بازگشت به كتاب و سنت بود.اين امر او را در صف مقدم مجتهدين تلاشگر قرار داده است.از جانبى نيز حسد حسودان و نقد مقلدان بر وى بيشتر گرديد. | ||
==شغل== | ==شغل== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
شوكانى در آغاز فقه را بر اساس مذهب امام زيد آموخت و از پيشوايان و مفتيان مذهب زيديه شد.آنگاه در آموزش حديث، به جايى رسيد كه تقليد را كنار گذاشت و به اجتهاد نايل آمد و كتاب «الجرار المتدقق على حدائق الأزهار» را نوشت.از آن روى كه با تقليد مخالف بود مورد بى مهرى بسيار هم مذهبان خويش قرار گرفت و وى در قبال آنان با روايت احاديثى از آل بيت پيامبر(ص) تقليد را مذموم و حرام مىشمرد و در اين باره رسالهاى تحت عنوان «القول المفيد فى حكم التقليد» نوشت.در عقيده سلفى و از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و شاگردش ابن قيّم بسيار متأثر است.در اين باره كتابى به نام «التحف بمذهب السلف» نگاشت.در جهت تطهير اعتقاد توحيدى از مظاهر شرك و تمييز آن از بدعتها و خرافات و تبيين صحيح و روشن آن مطالب بسيارى در | شوكانى در آغاز فقه را بر اساس مذهب امام زيد آموخت و از پيشوايان و مفتيان مذهب زيديه شد.آنگاه در آموزش حديث، به جايى رسيد كه تقليد را كنار گذاشت و به اجتهاد نايل آمد و كتاب «الجرار المتدقق على حدائق الأزهار» را نوشت.از آن روى كه با تقليد مخالف بود مورد بى مهرى بسيار هم مذهبان خويش قرار گرفت و وى در قبال آنان با روايت احاديثى از آل بيت پيامبر(ص) تقليد را مذموم و حرام مىشمرد و در اين باره رسالهاى تحت عنوان «القول المفيد فى حكم التقليد» نوشت.در عقيده سلفى و از [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و شاگردش ابن قيّم بسيار متأثر است.در اين باره كتابى به نام «التحف بمذهب السلف» نگاشت.در جهت تطهير اعتقاد توحيدى از مظاهر شرك و تمييز آن از بدعتها و خرافات و تبيين صحيح و روشن آن مطالب بسيارى در کتابهاى خود نوشت.از جمله در كتاب «قطر الولىّ على حديث الولىّ». | ||
==اساتيد و شاگردان== | ==اساتيد و شاگردان== |
ویرایش