۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
وى در تنظيم مطالب كتاب از هر دو روش ساشمارانه و موضوعى استفاده كرده است. در بخش سيره نبوى شاهديم كه حوادث را به ترتيب سال، از سال نخست هجرت تا سال يازدهم كه سال وفات آن حضرت است، دنبال كرده است. وى ذيل هر سال، حوادثى كه در هر ماه رخ داده از محرم تا ذى حجه آورده است. وى در همان آغاز اشاره داد كه حضرت رسول ده سال در مدينه بودند و در سال يازدهم رحلت كردند. در هر سال مسائلى رخ مىداد و احكامى بى شمار نازل مىشد كه ما بخشى از آنها را به ترتيب تاريخى بيان مىكنيم. در هر سال، هر غزوه و سريه و جز آن رخ داده مىآوريم. در ادامه به همين صورت از رخدادها و احكامى كه هر سال نازل شده بحث مىكند. | وى در تنظيم مطالب كتاب از هر دو روش ساشمارانه و موضوعى استفاده كرده است. در بخش سيره نبوى شاهديم كه حوادث را به ترتيب سال، از سال نخست هجرت تا سال يازدهم كه سال وفات آن حضرت است، دنبال كرده است. وى ذيل هر سال، حوادثى كه در هر ماه رخ داده از محرم تا ذى حجه آورده است. وى در همان آغاز اشاره داد كه حضرت رسول ده سال در مدينه بودند و در سال يازدهم رحلت كردند. در هر سال مسائلى رخ مىداد و احكامى بى شمار نازل مىشد كه ما بخشى از آنها را به ترتيب تاريخى بيان مىكنيم. در هر سال، هر غزوه و سريه و جز آن رخ داده مىآوريم. در ادامه به همين صورت از رخدادها و احكامى كه هر سال نازل شده بحث مىكند. | ||
اما در بحث از دوران خلفاى چهارگانه و نيز دورهى اموى و عباسى و فاطمى و ايوبى و مماليك و عثمانى و اميران مكه به صورت موضوعى بحث مىكند. در ابتدا از حليفه و امير و سلطان مرود نظر صحبت مىكند، پس از آن تمامى حوادثى را كه در دوران وى رخ داده، بر حسب ترتيب زمانى از ابتداى امارت آن شخص تا وفاتش مىآورد. وى در بحث از اين خلفا و سلاطين، ابتدا شرح حال مختصر مىآورد كه مشتمل بر آگاهىهايى درباره مدت امارت آنها و ابتدا و انتهاى آن آورده و سپس مهمترين حوادث عمومى كه در دوران هر يك از اينها رخ داده مىآورد. از ميان اين مباحث دقت وى در دنبال كردن رخدادها بويژه آنها كه متعلق به شهر مكه است، به دست مىآيد. همين طور اخبارى كه به حجاز و يمن مربوط مىشود، بويژه ناملايمات اقتصادى كه عارض شهرها مىشود، مورد توجه وى قرار دارد. در اين بخش وى به صورت سالشمارانه و مسلسل حوادث سالها را نمىآورد، بلكه | اما در بحث از دوران خلفاى چهارگانه و نيز دورهى اموى و عباسى و فاطمى و ايوبى و مماليك و عثمانى و اميران مكه به صورت موضوعى بحث مىكند. در ابتدا از حليفه و امير و سلطان مرود نظر صحبت مىكند، پس از آن تمامى حوادثى را كه در دوران وى رخ داده، بر حسب ترتيب زمانى از ابتداى امارت آن شخص تا وفاتش مىآورد. وى در بحث از اين خلفا و سلاطين، ابتدا شرح حال مختصر مىآورد كه مشتمل بر آگاهىهايى درباره مدت امارت آنها و ابتدا و انتهاى آن آورده و سپس مهمترين حوادث عمومى كه در دوران هر يك از اينها رخ داده مىآورد. از ميان اين مباحث دقت وى در دنبال كردن رخدادها بويژه آنها كه متعلق به شهر مكه است، به دست مىآيد. همين طور اخبارى كه به حجاز و يمن مربوط مىشود، بويژه ناملايمات اقتصادى كه عارض شهرها مىشود، مورد توجه وى قرار دارد. در اين بخش وى به صورت سالشمارانه و مسلسل حوادث سالها را نمىآورد، بلكه مثلاًاز مهمترين حوادث سال يك هزار و يك هجرت سخن مىگويد، پس از آن به حوادث سال يك هزار و سه و چهار و هفت و... منتقل مىشود. | ||
عصامى در بحث از اميران مكه، ترتيب تقدم در امارت را انتخاب كرده و ضمن آن از مهمترين رخدادهاى روزگار آنها و نيز ويژگىها و روحيات آن و نيز مناسبات آنها با يكديگر و نيز حوادث داخلى و نيز مناسبات آنها با مماليك يا عثمانى و نيز تحولات عمرانى در حرمين سخن مىگويد. در بخش وى تنها به تعيين سال و ماه اكتفا نكرده، بلكه گاه سال و ماه و روز و گاهى ساعت حادث را نيز يادآور مىشود؛ براى مثال وقتى از وفات احمد بن زيد امير مكه سخن مىگويد، مىنويسد: در ساعت سوم از روز پنج شنبه روز بيست و دوم ماه جمادى الاولى سال هزار و نود و نه شريف احمد بن زيد سلطان حرمين به رحمت خدا رفت. وى افزون بر حوادث هر سال، شرحى هم از درگذشتگان سياسى و علمى مشهور در مكه مكرمه را آورده و شرح حال مختصرى از آن شخصيت به دست مىدهد. | عصامى در بحث از اميران مكه، ترتيب تقدم در امارت را انتخاب كرده و ضمن آن از مهمترين رخدادهاى روزگار آنها و نيز ويژگىها و روحيات آن و نيز مناسبات آنها با يكديگر و نيز حوادث داخلى و نيز مناسبات آنها با مماليك يا عثمانى و نيز تحولات عمرانى در حرمين سخن مىگويد. در بخش وى تنها به تعيين سال و ماه اكتفا نكرده، بلكه گاه سال و ماه و روز و گاهى ساعت حادث را نيز يادآور مىشود؛ براى مثال وقتى از وفات احمد بن زيد امير مكه سخن مىگويد، مىنويسد: در ساعت سوم از روز پنج شنبه روز بيست و دوم ماه جمادى الاولى سال هزار و نود و نه شريف احمد بن زيد سلطان حرمين به رحمت خدا رفت. وى افزون بر حوادث هر سال، شرحى هم از درگذشتگان سياسى و علمى مشهور در مكه مكرمه را آورده و شرح حال مختصرى از آن شخصيت به دست مىدهد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
نقلهايى هم وجود دارد كه وى نتوانسته از ميان آنها يكى را ترجيح دهد؛ براى مثال وقتى از تاريخ ورود صليحى به مكه سخن مىگويد، مىنويسد: راه جمع بين اين اخبار متفاوت را نيافتم والله اعلم. | نقلهايى هم وجود دارد كه وى نتوانسته از ميان آنها يكى را ترجيح دهد؛ براى مثال وقتى از تاريخ ورود صليحى به مكه سخن مىگويد، مىنويسد: راه جمع بين اين اخبار متفاوت را نيافتم والله اعلم. | ||
از چيزهاى ديگر كه در شيوه وى قابل توجه است، احاله دادن او در بحثها به موارد ديگرى از كتابش است. اين احالهها بر دو قسمت است: نخست مواردى كه جاى آن را براى خواننده با دقت تعيين مىكند؛ | از چيزهاى ديگر كه در شيوه وى قابل توجه است، احاله دادن او در بحثها به موارد ديگرى از كتابش است. اين احالهها بر دو قسمت است: نخست مواردى كه جاى آن را براى خواننده با دقت تعيين مىكند؛ مثلاًمىگويد: در باب دوم از مقصد سوم خواهد آمد يا در آينده بحثش خواهد آمد يا اينكه به قبل احاله كرده مثلاًگفته كه قبلا توضيح دادايم. | ||
ملاحظهى كتاب عصامى نشان مىدهد كه وى، گاهى آيات قرآنى را براى نشان دادن حكمت در حادثه يا قصهاى مطرح كرده و محل آن آيات را نيز نشان مىدهد. براى مثال در وقت ارائه قصه اصحاب اخدود آيات قرآنى مربوط به اين ماجرا را مىآورد: '''«قتل اصحاب الاخدود النار ذات الوقد اذ هم عليها قعود»'''. وى گوشزد كرده كه اين آيات در سوره بروج است. | ملاحظهى كتاب عصامى نشان مىدهد كه وى، گاهى آيات قرآنى را براى نشان دادن حكمت در حادثه يا قصهاى مطرح كرده و محل آن آيات را نيز نشان مىدهد. براى مثال در وقت ارائه قصه اصحاب اخدود آيات قرآنى مربوط به اين ماجرا را مىآورد: '''«قتل اصحاب الاخدود النار ذات الوقد اذ هم عليها قعود»'''. وى گوشزد كرده كه اين آيات در سوره بروج است. |
ویرایش