۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
مرحوم [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] تصوراتى را به معرفى نفس، عقل و جسم انسانى اختصاص داده است. ايشان در تشريح جسد انسان آن را به شهرى تشبيه مىكند كه هر يك از قوا و اعضاء آن به مثابۀ نيروها و نظام يك مملكت هستند. عدهاى به عنوان سران يك كشورند، برخى به عنوان سربازان و لشكريان كشور و برخى ديگر نيز؛ مانند خدم و حشم و وكيل و رعيت آن مىباشند. ايشان ارادۀ الهى را تعيين كننده در سرنوشت انسان مختار مىداند و برابرى وقايع زندگى انسان با سعد و نحسى ايام و اوضاع كواكب را نيز از آن لحاظ كه همۀ افلاك و كواكب مخلوق الهىاند را به خداوند برمىگرداند و تنها مؤثر در حالات زندگى انسان را خدا مىداند. | مرحوم [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] تصوراتى را به معرفى نفس، عقل و جسم انسانى اختصاص داده است. ايشان در تشريح جسد انسان آن را به شهرى تشبيه مىكند كه هر يك از قوا و اعضاء آن به مثابۀ نيروها و نظام يك مملكت هستند. عدهاى به عنوان سران يك كشورند، برخى به عنوان سربازان و لشكريان كشور و برخى ديگر نيز؛ مانند خدم و حشم و وكيل و رعيت آن مىباشند. ايشان ارادۀ الهى را تعيين كننده در سرنوشت انسان مختار مىداند و برابرى وقايع زندگى انسان با سعد و نحسى ايام و اوضاع كواكب را نيز از آن لحاظ كه همۀ افلاك و كواكب مخلوق الهىاند را به خداوند برمىگرداند و تنها مؤثر در حالات زندگى انسان را خدا مىداند. | ||
خواجه در اين كتاب علم را به چهارگونۀ ضرورى، نظرى، تعليمى و تأييدى تقسيم نموده، در مفهوم علم ضرورى مىگويد، علمى است كه به وسيلۀ وهم و حس و فكر ادراك مىگردد و تعليم در آن نقشى ندارد. وى علم نظرى را نيز در واقع نتيجۀ رفتار عقل در ادراكات خود مىداند؛ يعنى | خواجه در اين كتاب علم را به چهارگونۀ ضرورى، نظرى، تعليمى و تأييدى تقسيم نموده، در مفهوم علم ضرورى مىگويد، علمى است كه به وسيلۀ وهم و حس و فكر ادراك مىگردد و تعليم در آن نقشى ندارد. وى علم نظرى را نيز در واقع نتيجۀ رفتار عقل در ادراكات خود مىداند؛ يعنى مثلاًوقتى انسان چيزى را مىبيند و در مورد آن فكر كرده، به نتيجهاى مىرسد، اين همان علم نظرى است. علم تعليمى را نيز به علمى كه از معلّم كلّى تعليم گرفته شده، معنا مىنمايد؛ مثل ادراك انسان از مفاهيم توحيدى و امثال ذلك. ايشان پى بردن به چنين مسائلى را اگر به وسيلۀ معلّمى كلّى صورت گرفته باشد و با چينش صغرا و كبرا و برهان و استدلال همراه باشد، علم تعليمى و اگر فهم آن دفعة واحدة و به يكباره انجام گيرد، علم تأييدى مىنامد. | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] وجودى بر شرّ قائل نبوده و شرور واقع شده در عالم را، در واقع امورى نسبى مىپندارد كه با ديد ما و تصور ما از آن واقعه شر بوده، ولى اصلش همان خير محض مىباشد؛ مانند سيلى كه خانهاى را ويران مىكند، ظاهرا شرّ است؛ ولى مىگويد شرّ آن است كه در عالم آبى نباشد تا سيلى پديد آيد و امّا اينكه آب باشد و تمامآبادى و عمران عالم از آب به وجود آيد، اين خير است و به نسبت مراتبى شرور پديد مىآيد كه از واقع عدم خير در آن مورد است. | [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] وجودى بر شرّ قائل نبوده و شرور واقع شده در عالم را، در واقع امورى نسبى مىپندارد كه با ديد ما و تصور ما از آن واقعه شر بوده، ولى اصلش همان خير محض مىباشد؛ مانند سيلى كه خانهاى را ويران مىكند، ظاهرا شرّ است؛ ولى مىگويد شرّ آن است كه در عالم آبى نباشد تا سيلى پديد آيد و امّا اينكه آب باشد و تمامآبادى و عمران عالم از آب به وجود آيد، اين خير است و به نسبت مراتبى شرور پديد مىآيد كه از واقع عدم خير در آن مورد است. |
ویرایش