تفسير القرآن المسمی تبصير الرحمن و تيسير المنّان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
خط ۵۲: خط ۵۲:
وى در مورد عقل مى‌نويسد: عقل در بسيارى از جاها راهنما، اما در موارد ديگر، حجاب و ستار است. در عين حال كه نويسنده از كاربرد عقل در فهم قرآن طرف‌دارى مى‌كند، اما در تفسير خود، از احاديث و اخبار به‌طور فراوان استفاده مى‌كند. سبک  او آن است كه در تفسير آيات، پس از شرح مفردات و معانى، به احاديثى كه در مورد آن وارد شده، استناد مى‌كند و سپس، به استنباط عقلى مى‌پردازد؛ به‌عنوان نمونه، در تفسير آيه 238 سوره بقره ''' «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى» '''، به نقل اخبار و احاديث مى‌پردازد و مى‌گويد مقصود نماز عصر يا فجر است...<ref>ر.ک: همان، ص46-47</ref>
وى در مورد عقل مى‌نويسد: عقل در بسيارى از جاها راهنما، اما در موارد ديگر، حجاب و ستار است. در عين حال كه نويسنده از كاربرد عقل در فهم قرآن طرف‌دارى مى‌كند، اما در تفسير خود، از احاديث و اخبار به‌طور فراوان استفاده مى‌كند. سبک  او آن است كه در تفسير آيات، پس از شرح مفردات و معانى، به احاديثى كه در مورد آن وارد شده، استناد مى‌كند و سپس، به استنباط عقلى مى‌پردازد؛ به‌عنوان نمونه، در تفسير آيه 238 سوره بقره ''' «حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى» '''، به نقل اخبار و احاديث مى‌پردازد و مى‌گويد مقصود نماز عصر يا فجر است...<ref>ر.ک: همان، ص46-47</ref>


در برخى موارد، به بيان شأن نزول و مورد نزول آيات و سوره‌ها نيز مى‌پردازد؛ مثلا در مورد آخرين آيه سوره الليل (''' و لسوف يرضى ''')، مى‌گويد اين آيه در مورد ابوبكر است كه از اين امر ثابت مى‌شود نويسنده از شيعيان نبوده است...<ref>همان، ص47</ref>
در برخى موارد، به بيان شأن نزول و مورد نزول آيات و سوره‌ها نيز مى‌پردازد؛ مثلاًدر مورد آخرين آيه سوره الليل (''' و لسوف يرضى ''')، مى‌گويد اين آيه در مورد ابوبكر است كه از اين امر ثابت مى‌شود نويسنده از شيعيان نبوده است...<ref>همان، ص47</ref>


از نظر محتوا، روش و نگرش دينى نويسنده، روش اخلاقى است. او بر انجام «حقوق الله» و «حقوق عباد» بيشتر تأكيد مى‌كند. در موارد زيادى از تفسير خود، بر انجام حقوق و وظائف اخلاقى تأكيد دارد. وى يك عارف و مرشد صوفى بود، اما در اين تفسير، مباحث عرفان نظرى، همانند وحدت الوجود و غيره ديده نمى‌شود، بلكه عموماًبر عرفان عملى و ارزش‌هاى اخلاقى تكيه شده است...<ref>ر.ک: همان</ref>
از نظر محتوا، روش و نگرش دينى نويسنده، روش اخلاقى است. او بر انجام «حقوق الله» و «حقوق عباد» بيشتر تأكيد مى‌كند. در موارد زيادى از تفسير خود، بر انجام حقوق و وظائف اخلاقى تأكيد دارد. وى يك عارف و مرشد صوفى بود، اما در اين تفسير، مباحث عرفان نظرى، همانند وحدت الوجود و غيره ديده نمى‌شود، بلكه عموماًبر عرفان عملى و ارزش‌هاى اخلاقى تكيه شده است...<ref>ر.ک: همان</ref>
خط ۶۲: خط ۶۲:
مهائمى در ضمن تفسير آيات، بر صفت قناعت و توكل نيز بسيار تأكيد مى‌ورزد و قناعت را بزرگ‌ترين ثروت مى‌داند و مى‌گويد: «هر ثروتمند بدون صفت قناعت، فقير و نادار و هر درويشى با صفت قناعت، شاه جهان است»...<ref>همان</ref>
مهائمى در ضمن تفسير آيات، بر صفت قناعت و توكل نيز بسيار تأكيد مى‌ورزد و قناعت را بزرگ‌ترين ثروت مى‌داند و مى‌گويد: «هر ثروتمند بدون صفت قناعت، فقير و نادار و هر درويشى با صفت قناعت، شاه جهان است»...<ref>همان</ref>


در مورد بيان و شرح قصص قرآن، روش نويسنده آن است كه از تفاصيل خوددارى و از نقل «روايات اسرائيلى» به‌كلى اجتناب كرده است؛ مثلا بسيارى از مفسران درباره تعداد اصحاب كهف و ماهيت و شمايل سگ آنان، بسيار بحث كرده و قصه‌هاى زيادى را از يهود نقل كرده‌اند، اما نويسنده از تفاصيل اجتناب ورزيده و اين‌گونه روايات را «رجما بالغيب» يا حدس در مورد امور غيبى كه ماوراى علم ما هستند، محسوب مى‌كند؛ اما در برخى موارد، از روش خود تجاوز كرده؛ مثلا در ضمن بازگويى قصه «ملكه سبا» بسيارى تفاصيل غير ضرورى را نقل مى‌كند...<ref>همان، ص49</ref>
در مورد بيان و شرح قصص قرآن، روش نويسنده آن است كه از تفاصيل خوددارى و از نقل «روايات اسرائيلى» به‌كلى اجتناب كرده است؛ مثلاًبسيارى از مفسران درباره تعداد اصحاب كهف و ماهيت و شمايل سگ آنان، بسيار بحث كرده و قصه‌هاى زيادى را از يهود نقل كرده‌اند، اما نويسنده از تفاصيل اجتناب ورزيده و اين‌گونه روايات را «رجما بالغيب» يا حدس در مورد امور غيبى كه ماوراى علم ما هستند، محسوب مى‌كند؛ اما در برخى موارد، از روش خود تجاوز كرده؛ مثلاًدر ضمن بازگويى قصه «ملكه سبا» بسيارى تفاصيل غير ضرورى را نقل مى‌كند...<ref>همان، ص49</ref>


از ديگر ويژگى‌هاى اين تفسير، ايجاز و اختصار است. نويسنده در اين تفسير از تفصيل اجتناب ورزيده و به‌طور عموم، آيات را خلاصه و مجمل تفسير مى‌كند، اما سوره فاتحه را به‌تفصيل شرح داده است. وى اين سوره را خوب تفسير نموده است؛ به‌شكلى كه نخست به فضائل و اهميت اين سوره، اسامى مختلف و موضوعات آن اشاره نموده، سپس مفاهيم الوهيت، ربوبيت، رحمانيت، رحيميت، مالكيت، عبادت و استعانت را به‌تفصيل تمام شرح داده است...<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>
از ديگر ويژگى‌هاى اين تفسير، ايجاز و اختصار است. نويسنده در اين تفسير از تفصيل اجتناب ورزيده و به‌طور عموم، آيات را خلاصه و مجمل تفسير مى‌كند، اما سوره فاتحه را به‌تفصيل شرح داده است. وى اين سوره را خوب تفسير نموده است؛ به‌شكلى كه نخست به فضائل و اهميت اين سوره، اسامى مختلف و موضوعات آن اشاره نموده، سپس مفاهيم الوهيت، ربوبيت، رحمانيت، رحيميت، مالكيت، عبادت و استعانت را به‌تفصيل تمام شرح داده است...<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش