۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ') |
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در قسمت اول، آيه ''' «إنا أعطيناك الكوثر» ''' تفسير شده است. اولين مطلبى كه نويسنده پيرامون اين آيه مطرح كرده است، اين نكته مىباشد كه چرا خداوند در اينجا، از صيغه جمع استفاده كرده و نگفته است «إنى أعطيتك»؟ در جواب به اين پرسش، وى به اين امر اشاره دارد كه گاهى مقام الوهيت كه به معناى جباريت، قدرت، غنا، قهاريت، تفرد، استحقاق عبادت و... مىباشد، مد نظر بوده و گاهى مقام ربوبيت كه متضمن معناى تدبير، خلق، رزق، شفاء، رحمانيت، رحيميت و... مىباشد، مراد است. در صورتى كه مقصود، تأكيد بر انحصار صفت الوهيت يا ربوبيت حقيقى به خداى سبحان باشد، صيغه مفرد به كار مىرود نه جمع. | در قسمت اول، آيه ''' «إنا أعطيناك الكوثر» ''' تفسير شده است. اولين مطلبى كه نويسنده پيرامون اين آيه مطرح كرده است، اين نكته مىباشد كه چرا خداوند در اينجا، از صيغه جمع استفاده كرده و نگفته است «إنى أعطيتك»؟ در جواب به اين پرسش، وى به اين امر اشاره دارد كه گاهى مقام الوهيت كه به معناى جباريت، قدرت، غنا، قهاريت، تفرد، استحقاق عبادت و... مىباشد، مد نظر بوده و گاهى مقام ربوبيت كه متضمن معناى تدبير، خلق، رزق، شفاء، رحمانيت، رحيميت و... مىباشد، مراد است. در صورتى كه مقصود، تأكيد بر انحصار صفت الوهيت يا ربوبيت حقيقى به خداى سبحان باشد، صيغه مفرد به كار مىرود نه جمع. | ||
اما در آنجا كه صيغه جمع استعمال مىشود، گاهى مقصود، اظهار عزت و عظمت مناسب با مقام الوهيت است... و گاهى مراد، اشاره به مقام ربوبيت است؛ بنابراين، وقتى | اما در آنجا كه صيغه جمع استعمال مىشود، گاهى مقصود، اظهار عزت و عظمت مناسب با مقام الوهيت است... و گاهى مراد، اشاره به مقام ربوبيت است؛ بنابراين، وقتى مثلاًهدف، اشاره به واسطههاى در خلق يا رزق يا... باشد، صيغه جمع به كار مىرود، مثل آيه مورد بحث...<ref>همان، ص29 - 31</ref> | ||
در بخش دوم، به تفسير آيه ''' «فصل لربك و انحر» ''' پرداخته شده است. وجود صفات الوهيت در كسى كه كوثر را عطا مىكند، دليل گفتن ''' «فصلِّ» ''' بهجاى «فاعبدالله» است؛ چراكه عبادت گاه از سر خوف است، گاه از سر طمع، گاه از سر شكر و امتنان و... و اگر گفته مىشد «اعبد»، جهت اين عبادت مشخص و معلوم نمىگرديد... ولى چون «صلاة» هم عبادت را در نهان خود دارد و هم شكر با قلب و لسان و جوارح را، لفظ «صل» مناسب مىباشد. عبادت شاكرين، خائفين و طامعين، دليل گفتن ''' «لربك» ''' بهجاى «لله سبحانه و تعالى»، آغاز به الوهيت و انتها به ربوبيت، نظر مفسرين پيرامون ''' «و انحر» ''' و مقصود خداوند از آن و... از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش مىباشد...<ref>همان، ص55 - 78</ref> | در بخش دوم، به تفسير آيه ''' «فصل لربك و انحر» ''' پرداخته شده است. وجود صفات الوهيت در كسى كه كوثر را عطا مىكند، دليل گفتن ''' «فصلِّ» ''' بهجاى «فاعبدالله» است؛ چراكه عبادت گاه از سر خوف است، گاه از سر طمع، گاه از سر شكر و امتنان و... و اگر گفته مىشد «اعبد»، جهت اين عبادت مشخص و معلوم نمىگرديد... ولى چون «صلاة» هم عبادت را در نهان خود دارد و هم شكر با قلب و لسان و جوارح را، لفظ «صل» مناسب مىباشد. عبادت شاكرين، خائفين و طامعين، دليل گفتن ''' «لربك» ''' بهجاى «لله سبحانه و تعالى»، آغاز به الوهيت و انتها به ربوبيت، نظر مفسرين پيرامون ''' «و انحر» ''' و مقصود خداوند از آن و... از جمله مباحث مطرحشده در اين بخش مىباشد...<ref>همان، ص55 - 78</ref> |
ویرایش