پرش به محتوا

المغازي: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
خط ۴۰: خط ۴۰:
واقدى، به‌طور وضوح از يك روش علمى و فنى و درعين‌حال انتقادى پيروى كرده است.
واقدى، به‌طور وضوح از يك روش علمى و فنى و درعين‌حال انتقادى پيروى كرده است.


روش او تقريبا ثابت است و دگرگون نمى‌شود؛ مثلا او هنگام ذكر هريك از جنگ‌ها، نخست فهرست مفصلى از رجال را كه خبر را از ايشان نقل كرده است بيان مى‌كند، سپس نام و تاريخ دقيق هريك از جنگ‌ها و فرمانده آن و در موارد لزوم نام كسى كه در مدينه جانشين بوده است را ذكر مى‌كند. غالبا اطلاعات سودمند جغرافيايى از لحاظ منطقه جنگ عرضه مى‌دارد.<ref>همان، ص31</ref>
روش او تقريبا ثابت است و دگرگون نمى‌شود؛ مثلاًاو هنگام ذكر هريك از جنگ‌ها، نخست فهرست مفصلى از رجال را كه خبر را از ايشان نقل كرده است بيان مى‌كند، سپس نام و تاريخ دقيق هريك از جنگ‌ها و فرمانده آن و در موارد لزوم نام كسى كه در مدينه جانشين بوده است را ذكر مى‌كند. غالبا اطلاعات سودمند جغرافيايى از لحاظ منطقه جنگ عرضه مى‌دارد.<ref>همان، ص31</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۴۹: خط ۴۹:
#در جنگ‌هاى مهم، واقدى اسامى اشخاصى را كه در آن جنگ شركت داشته‌اند و اسامى كسانى كه به شهادت رسيده‌اند و كشته‌شدگان دشمن را نقل مى‌كند و اين وحدت روش كافى است كه واقدى را مورخى زيرك و داراى سبک  مخصوص بدانيم. اطلاعات جغرافيايى را با كوشش و تلاش و مسافرت به منطقه، به‌منظور كسب معلومات صحيح به دست آورده است و اين هم نمونه‌اى ديگر از اهميتى است كه در سيره‌نويسى براى واقدى قايل شده‌اند. لازم به تذكر است كه همين اطلاعات مفصل جغرافيايى، كه واقدى در كتاب خود آورده است، يكى از مايه‌هاى اولى تنظيم جغرافيا در عرب است و خشت اساسى مطالب علماى ادوار بعد، مانند: [[ابن سعد، محمد بن سعد|محمد بن سعد]]، و [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] و ديگران است كه از اين روش در كتاب‌هاى فتوح استفاده كرده‌اند.<ref>همان</ref>
#در جنگ‌هاى مهم، واقدى اسامى اشخاصى را كه در آن جنگ شركت داشته‌اند و اسامى كسانى كه به شهادت رسيده‌اند و كشته‌شدگان دشمن را نقل مى‌كند و اين وحدت روش كافى است كه واقدى را مورخى زيرك و داراى سبک  مخصوص بدانيم. اطلاعات جغرافيايى را با كوشش و تلاش و مسافرت به منطقه، به‌منظور كسب معلومات صحيح به دست آورده است و اين هم نمونه‌اى ديگر از اهميتى است كه در سيره‌نويسى براى واقدى قايل شده‌اند. لازم به تذكر است كه همين اطلاعات مفصل جغرافيايى، كه واقدى در كتاب خود آورده است، يكى از مايه‌هاى اولى تنظيم جغرافيا در عرب است و خشت اساسى مطالب علماى ادوار بعد، مانند: [[ابن سعد، محمد بن سعد|محمد بن سعد]]، و [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] و ديگران است كه از اين روش در كتاب‌هاى فتوح استفاده كرده‌اند.<ref>همان</ref>
#براى اطلاع مختصر از كميت و كيفيت مطالب كتاب، خوب است بدانيم كه مجموعه غزوات پيامبر(ص) و در واقع ده سال زندگانى آن حضرت، در 1126 صفحه به قطع وزيرى 23*15 سانتى‌متر چاپ شده است و حال آنكه در [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] كه از كتاب‌هاى بسيار معروف و تاريخ مرگ مؤلف آن 218ق است، مجموعه غزوات، تقريبا در 650 صفحه چاپ شده است و در ترجمه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] هم تمام مدت زندگانى پيامبر(ص) در مدينه، جمعا 350 صفحه به همين قطع را در بر گرفته است. همچنين است كتاب‌هاى ديگر سيره و مغازى مانند سيره ابوالفداء و سيره ابن سيد الناس. علت عمده اين تفاوت در آن است كه واقدى نكات دقيق فراوان و ريزه‌كارى‌هايى را ثبت و ضبط كرده است كه ديگران چندان توجهى به آن نداشته‌اند.<ref>همان، ص3</ref>
#براى اطلاع مختصر از كميت و كيفيت مطالب كتاب، خوب است بدانيم كه مجموعه غزوات پيامبر(ص) و در واقع ده سال زندگانى آن حضرت، در 1126 صفحه به قطع وزيرى 23*15 سانتى‌متر چاپ شده است و حال آنكه در [[السيرة النبوية|سيره ابن هشام]] كه از كتاب‌هاى بسيار معروف و تاريخ مرگ مؤلف آن 218ق است، مجموعه غزوات، تقريبا در 650 صفحه چاپ شده است و در ترجمه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] هم تمام مدت زندگانى پيامبر(ص) در مدينه، جمعا 350 صفحه به همين قطع را در بر گرفته است. همچنين است كتاب‌هاى ديگر سيره و مغازى مانند سيره ابوالفداء و سيره ابن سيد الناس. علت عمده اين تفاوت در آن است كه واقدى نكات دقيق فراوان و ريزه‌كارى‌هايى را ثبت و ضبط كرده است كه ديگران چندان توجهى به آن نداشته‌اند.<ref>همان، ص3</ref>
#آرا و اخبار واقدى در مورد مغازى پيامبر(ص) مورد استناد هر دو گروه شيعه و سنى قرار گرفته است؛ هرچند در مورد مذهب وى بسيار گفتگو شده است. اخبار واقدى به همان اندازه كه در كتب اهل سنت مورد استفاده قرار گرفته، در كتب شيعه هم از مراجع و منابع شمرده شده است؛ به‌طورى‌كه در كتب تفسير شيعه مكرر به آرا و اقوال او برمى‌خوريم؛ مثلا [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در «تفسير تبيان» (براى نمونه: صفحه 578، ج2، چاپ نجف) و [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] در تفسير «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» (براى نمونه: صفحه 498، ج1 و 2، چاپ بيروت و صفحات بعد) و ابوالمحاسن جرجانى در «تفسير گازر» (براى نمونه: صفحات 164 و 335، جلد 2) و مجلسى در جاهاى مختلف «[[بحار الأنوار]]» گفته‌هاى او را شاهد آورده‌اند؛ بنابراين، به‌اصطلاح، واقدى تا حدود زيادى مورد اتفاق فريقين است.<ref>همان، ص4</ref>
#آرا و اخبار واقدى در مورد مغازى پيامبر(ص) مورد استناد هر دو گروه شيعه و سنى قرار گرفته است؛ هرچند در مورد مذهب وى بسيار گفتگو شده است. اخبار واقدى به همان اندازه كه در كتب اهل سنت مورد استفاده قرار گرفته، در كتب شيعه هم از مراجع و منابع شمرده شده است؛ به‌طورى‌كه در كتب تفسير شيعه مكرر به آرا و اقوال او برمى‌خوريم؛ مثلاً[[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در «تفسير تبيان» (براى نمونه: صفحه 578، ج2، چاپ نجف) و [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] در تفسير «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» (براى نمونه: صفحه 498، ج1 و 2، چاپ بيروت و صفحات بعد) و ابوالمحاسن جرجانى در «تفسير گازر» (براى نمونه: صفحات 164 و 335، جلد 2) و مجلسى در جاهاى مختلف «[[بحار الأنوار]]» گفته‌هاى او را شاهد آورده‌اند؛ بنابراين، به‌اصطلاح، واقدى تا حدود زيادى مورد اتفاق فريقين است.<ref>همان، ص4</ref>
#واقدى سعى كرده است كه در مورد هر جنگ و سريه، آياتى را كه شأن نزولش مربوط به آن است ذكر كند؛ به‌طورى‌كه، گاه فصل جداگانه‌اى به اين منظور باز كرده است؛ مثلا در جنگ بدر، احد و بنى نضير. در نتيجه، خواننده مايه و زيربناى اخبار مربوط به هر واقعه را از قرآن مجيد در مقابل خود مى‌بيند. حتى اختلاف نظرهايى را كه در تفسير آيه شده است ملاحظه مى‌كند و اين موضوع در كمتر كتابى از كتاب‌هاى سيره و مغازى ديده مى‌شود.<ref>همان، ص5</ref>
#واقدى سعى كرده است كه در مورد هر جنگ و سريه، آياتى را كه شأن نزولش مربوط به آن است ذكر كند؛ به‌طورى‌كه، گاه فصل جداگانه‌اى به اين منظور باز كرده است؛ مثلاًدر جنگ بدر، احد و بنى نضير. در نتيجه، خواننده مايه و زيربناى اخبار مربوط به هر واقعه را از قرآن مجيد در مقابل خود مى‌بيند. حتى اختلاف نظرهايى را كه در تفسير آيه شده است ملاحظه مى‌كند و اين موضوع در كمتر كتابى از كتاب‌هاى سيره و مغازى ديده مى‌شود.<ref>همان، ص5</ref>
#مغازى واقدى چنان نيست كه فقط محتوى تاريخ جنگ‌ها بوده و موضوع ديگرى در آن طرح نشده باشد، بلكه مطالب آموزنده بسيارى در آن آمده است؛ به‌عنوان نمونه، صحنه‌هاى مختلفى كه در باب صميميت و فداكارى و اخلاص مسلمانان در سايه ارشاد و تربيت پيامبر(ص) ديده مى‌شود، براى هميشه خواندنى و آموختنى است. رغبت نوجوانان براى وصول به درجه شهادت، اصرار پيرمردان و افراد عليل به پيامبر(ص) براى كسب اجازه شركت در جنگ، پيشنهاد نوجوانانى كه به واسطه كمى سن و سال از شركت در جنگ محروم شده‌اند، به كشتى گرفتن و زورآزمايى با شركت‌كنندگان، صبر و بردبارى و شكيبايى مادران، همسران و خواهران داغدار و مصيبت‌ديده، سيماى مهربان و عنايت كامل پيامبر(ص) نسبت به بازماندگان شهدا، گذشت و بزرگ‌منشى انصار در مقابل غنايم و امور مادى، خوش‌رفتارى با اسيران و چاره‌انديشى براى آزاد كردن ايشان، درعين‌حال در موارد لازم شدت عمل و دورانديشى و باريك‌بينى، همه از امورى است كه جامعه اسلامى در همه وقت و به‌خصوص در اين زمان به فراگرفتن و عمل كردن به آن سخت نيازمند است و بدون مبالغه مى‌توان مغازى را كتابى دانست كه بسيارى از مسائل اجتماعى و اخلاقى در آن طرح شده است.<ref>همان</ref>
#مغازى واقدى چنان نيست كه فقط محتوى تاريخ جنگ‌ها بوده و موضوع ديگرى در آن طرح نشده باشد، بلكه مطالب آموزنده بسيارى در آن آمده است؛ به‌عنوان نمونه، صحنه‌هاى مختلفى كه در باب صميميت و فداكارى و اخلاص مسلمانان در سايه ارشاد و تربيت پيامبر(ص) ديده مى‌شود، براى هميشه خواندنى و آموختنى است. رغبت نوجوانان براى وصول به درجه شهادت، اصرار پيرمردان و افراد عليل به پيامبر(ص) براى كسب اجازه شركت در جنگ، پيشنهاد نوجوانانى كه به واسطه كمى سن و سال از شركت در جنگ محروم شده‌اند، به كشتى گرفتن و زورآزمايى با شركت‌كنندگان، صبر و بردبارى و شكيبايى مادران، همسران و خواهران داغدار و مصيبت‌ديده، سيماى مهربان و عنايت كامل پيامبر(ص) نسبت به بازماندگان شهدا، گذشت و بزرگ‌منشى انصار در مقابل غنايم و امور مادى، خوش‌رفتارى با اسيران و چاره‌انديشى براى آزاد كردن ايشان، درعين‌حال در موارد لازم شدت عمل و دورانديشى و باريك‌بينى، همه از امورى است كه جامعه اسلامى در همه وقت و به‌خصوص در اين زمان به فراگرفتن و عمل كردن به آن سخت نيازمند است و بدون مبالغه مى‌توان مغازى را كتابى دانست كه بسيارى از مسائل اجتماعى و اخلاقى در آن طرح شده است.<ref>همان</ref>
#واقدى در مورد برخى از اصطلاحات مربوط به مغازى و سيره، مانند غزوه و سريه، تعريفى را كه بعدها يا قبلا در مورد آنها شده است، رعايت نكرده است. بسيارى گفته‌اند جنگ‌هايى كه با سرپرستى و شركت پيامبر(ص) بوده است، «غزوه» و بقيه «سريه» ناميده مى‌شود؛ درصورتى‌كه در مغازى واقدى مواردى را مى‌بينيم كه پيامبر(ص) در آن شركت نداشته‌اند، درعين‌حال به آن «غزوه» اطلاق كرده است؛ مانند غزوه رجيع و غزوه مؤته. همچنين اسامى برخى از جنگ‌ها و سريه‌ها با كتاب‌هاى ديگر سيره و مغازى، حتى معاصران او متفاوت است؛ مثلا جنگ «بني المصطلق» را كه تقريبا در عموم تواريخ به همين نام ثبت كرده‌اند، واقدى «مريسيع» ناميده است.<ref>همان</ref>
#واقدى در مورد برخى از اصطلاحات مربوط به مغازى و سيره، مانند غزوه و سريه، تعريفى را كه بعدها يا قبلا در مورد آنها شده است، رعايت نكرده است. بسيارى گفته‌اند جنگ‌هايى كه با سرپرستى و شركت پيامبر(ص) بوده است، «غزوه» و بقيه «سريه» ناميده مى‌شود؛ درصورتى‌كه در مغازى واقدى مواردى را مى‌بينيم كه پيامبر(ص) در آن شركت نداشته‌اند، درعين‌حال به آن «غزوه» اطلاق كرده است؛ مانند غزوه رجيع و غزوه مؤته. همچنين اسامى برخى از جنگ‌ها و سريه‌ها با كتاب‌هاى ديگر سيره و مغازى، حتى معاصران او متفاوت است؛ مثلاًجنگ «بني المصطلق» را كه تقريبا در عموم تواريخ به همين نام ثبت كرده‌اند، واقدى «مريسيع» ناميده است.<ref>همان</ref>
#از ويژگى‌هاى برجسته مغازى واقدى اين است كه تاريخ تمام جنگ‌ها معين و مشخص است و حال آنكه در مغازى ابن اسحق، بسيارى از جنگ‌ها بدون تاريخ ثبت شده‌اند - مانند واقعه خرار، واقعه كشتن اسماء دختر مروان، كشتن ابى‌عفك، جنگ بنى قينقاع، كشتن كعب بن اشرف، سريه قطن، جنگ دومة الجندل و... - و حال آنكه همه اينها در مغازى واقدى داراى تاريخ مشخص و معين است.<ref>همان، ص32</ref>
#از ويژگى‌هاى برجسته مغازى واقدى اين است كه تاريخ تمام جنگ‌ها معين و مشخص است و حال آنكه در مغازى ابن اسحق، بسيارى از جنگ‌ها بدون تاريخ ثبت شده‌اند - مانند واقعه خرار، واقعه كشتن اسماء دختر مروان، كشتن ابى‌عفك، جنگ بنى قينقاع، كشتن كعب بن اشرف، سريه قطن، جنگ دومة الجندل و... - و حال آنكه همه اينها در مغازى واقدى داراى تاريخ مشخص و معين است.<ref>همان، ص32</ref>
#واقدى ضمن بيان جنگ‌ها، اخبار زيادى آورده است كه در كتاب‌هاى ديگر معاصران او نظيرش را نمى‌بينيم؛ چنان‌كه مثلا، اولين سريه به ناحيه ذى القصه و سريه ابوبكر به نجد و دو سريه ميفعه و ذات اطلاح، در كتاب‌هاى ديگر نيامده است. دقت واقدى و تفصيل لازم او در نگارش غزوات مشهور، چون احد و طائف و ريزه‌كارى‌هايى كه به كار برده است در هيچ‌يك از مراجع ديگر و كتاب‌هاى سيره ديده نمى‌شود.<ref>همان، 33-34</ref>
#واقدى ضمن بيان جنگ‌ها، اخبار زيادى آورده است كه در كتاب‌هاى ديگر معاصران او نظيرش را نمى‌بينيم؛ چنان‌كه مثلا، اولين سريه به ناحيه ذى القصه و سريه ابوبكر به نجد و دو سريه ميفعه و ذات اطلاح، در كتاب‌هاى ديگر نيامده است. دقت واقدى و تفصيل لازم او در نگارش غزوات مشهور، چون احد و طائف و ريزه‌كارى‌هايى كه به كار برده است در هيچ‌يك از مراجع ديگر و كتاب‌هاى سيره ديده نمى‌شود.<ref>همان، 33-34</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش