پرش به محتوا

الخصائص: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱: خط ۴۱:
ابن جنى در الخصائص، درباره مسائل مختلفى بحث مى‌كند؛ از جمله منشأ زبان، معيار درستى سخن، قاعده و قياس در زبان، اصول فرانظرى زبان‌شناسى، لهجه‌هاى قبل از اسلام، پديده‌هاى عروضى، ريشه‌شناسى و اشتقاق كلمه، رابطه صورت و معنا، قواعد واجى، فرايندهاى آوايى، حذف، مجاز، خطاهاى زبانى. او مانند استادش ابوعلى پيرو مكتب معتزله بود و در نظريه‌هاى فلسفى‌اش پيرامون منشأ زبان، تحت تأثير آموزه‌هاى اين مكتب قرار داشت. او مى‌گويد قائل شدن اوصاف ظاهرى و فيزيكى براى خداوند(چنان‌كه اهل تشبيه بدان معتقدند)، بر خلاف وحدانيت است.
ابن جنى در الخصائص، درباره مسائل مختلفى بحث مى‌كند؛ از جمله منشأ زبان، معيار درستى سخن، قاعده و قياس در زبان، اصول فرانظرى زبان‌شناسى، لهجه‌هاى قبل از اسلام، پديده‌هاى عروضى، ريشه‌شناسى و اشتقاق كلمه، رابطه صورت و معنا، قواعد واجى، فرايندهاى آوايى، حذف، مجاز، خطاهاى زبانى. او مانند استادش ابوعلى پيرو مكتب معتزله بود و در نظريه‌هاى فلسفى‌اش پيرامون منشأ زبان، تحت تأثير آموزه‌هاى اين مكتب قرار داشت. او مى‌گويد قائل شدن اوصاف ظاهرى و فيزيكى براى خداوند(چنان‌كه اهل تشبيه بدان معتقدند)، بر خلاف وحدانيت است.


از ديگر مسائلى كه ابن جنى طرح مى‌كند، انواع اشتقاق و رابطه معنايى ميان آنها است. او كليه اسامى و افعالى را كه از يك ريشه بدون تغيير دادن ترتيب صامت‌هاى ريشه به دست مى‌آيند(مانند اسم فاعل و اسم مفعول)، «اشتقاق صغير» مى‌نامد و تمامى تركيباتى را كه با تغيير دادن صامت‌هاى ريشه حاصل مى‌شوند، «اشتقاق كبير» مى‌خواند. الخليل فراهيدى اين تركيبات را زير يك مدخل قرار مى‌دهد. با آنكه اين عمل الخليل توجيهى منطقى ندارد، ابن جنى يك گام فراتر مى‌گذارد و مدعى مى‌شود كه همه اين مشتقات، بار معنايى مشتركى دارند. البته چنين به نظر مى‌آيد كه ابن جنى قبل از اينكه چند ريشه عربى را بررسى كند و آنگاه نظريه‌اى در اين مورد بدهد، ابتدا چنين ادعايى را طرح مى‌كند و آنگاه مى‌خواهد با ذكر مثال و به صورتى بسيار پيچيده و دور از ذهن نشان دهد كه ميان همه آنها ارتباط معنايى برقرار است. براى نمونه او مى‌گويد تمامى كلماتى كه با حالات تركيبى مختلف از ريشه «ك ل م» ساخته مى‌شوند، معناى مشترك «زور-شدت-فشار» دارند؛ مثلا «كلم» يعنى «زخم» حاصل زور و فشار است، «كلام» يعنى «سخن» مسبب و منشأى جنگ و زورآزمايى است، «كامل» كسى است كه زور زيادى دارد، و «مالك» يعنى «پادشاه» نيز قدرت زيادى دارد. چنان‌كه ملاحظه مى‌شود، اين شرح‌دليل‌ها كمى ساختگى و به دور از منطق لازم براى مطرح شدن به عنوان يك نظريه زبانى است؛ زيرا همه مى‌دانند كه تمامى اعمال فيزيكى كه در عالم رخ مى‌دهد، نيازمند زور و نيرو يا زاينده و مسبب آن هستند.
از ديگر مسائلى كه ابن جنى طرح مى‌كند، انواع اشتقاق و رابطه معنايى ميان آنها است. او كليه اسامى و افعالى را كه از يك ريشه بدون تغيير دادن ترتيب صامت‌هاى ريشه به دست مى‌آيند(مانند اسم فاعل و اسم مفعول)، «اشتقاق صغير» مى‌نامد و تمامى تركيباتى را كه با تغيير دادن صامت‌هاى ريشه حاصل مى‌شوند، «اشتقاق كبير» مى‌خواند. الخليل فراهيدى اين تركيبات را زير يك مدخل قرار مى‌دهد. با آنكه اين عمل الخليل توجيهى منطقى ندارد، ابن جنى يك گام فراتر مى‌گذارد و مدعى مى‌شود كه همه اين مشتقات، بار معنايى مشتركى دارند. البته چنين به نظر مى‌آيد كه ابن جنى قبل از اينكه چند ريشه عربى را بررسى كند و آنگاه نظريه‌اى در اين مورد بدهد، ابتدا چنين ادعايى را طرح مى‌كند و آنگاه مى‌خواهد با ذكر مثال و به صورتى بسيار پيچيده و دور از ذهن نشان دهد كه ميان همه آنها ارتباط معنايى برقرار است. براى نمونه او مى‌گويد تمامى كلماتى كه با حالات تركيبى مختلف از ريشه «ك ل م» ساخته مى‌شوند، معناى مشترك «زور-شدت-فشار» دارند؛ مثلاً«كلم» يعنى «زخم» حاصل زور و فشار است، «كلام» يعنى «سخن» مسبب و منشأى جنگ و زورآزمايى است، «كامل» كسى است كه زور زيادى دارد، و «مالك» يعنى «پادشاه» نيز قدرت زيادى دارد. چنان‌كه ملاحظه مى‌شود، اين شرح‌دليل‌ها كمى ساختگى و به دور از منطق لازم براى مطرح شدن به عنوان يك نظريه زبانى است؛ زيرا همه مى‌دانند كه تمامى اعمال فيزيكى كه در عالم رخ مى‌دهد، نيازمند زور و نيرو يا زاينده و مسبب آن هستند.


ابن جنى در ادامه بحث الفاظ، مسئله رابطه برخى اصوات و ويژگى‌ها را مطرح مى‌كند و مثلا مى‌گويد وجود حرف «ق» در كلمات، «درشتى» را مى‌رساند حال آنكه حرف «خ» غالبا حاوى «رخوت» است و به همين دليل است كه «قصم» به معنى خوردن چيزهاى «سخت» و «خصم» به معنى خوردن چيزهاى «نرم» است. اين رابطه به علت تقابل دو صوت «خ» و «ق» در دو كلمه مذكور است.
ابن جنى در ادامه بحث الفاظ، مسئله رابطه برخى اصوات و ويژگى‌ها را مطرح مى‌كند و مثلاًمى‌گويد وجود حرف «ق» در كلمات، «درشتى» را مى‌رساند حال آنكه حرف «خ» غالبا حاوى «رخوت» است و به همين دليل است كه «قصم» به معنى خوردن چيزهاى «سخت» و «خصم» به معنى خوردن چيزهاى «نرم» است. اين رابطه به علت تقابل دو صوت «خ» و «ق» در دو كلمه مذكور است.


== وضعيت كتاب==
== وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش