پرش به محتوا

ترجمه کلیله و دمنه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۵: خط ۱۵:
| سال نشر = 1383 ش  
| سال نشر = 1383 ش  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE2525AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02525AUTOMATIONCODE
| چاپ =26
| چاپ =26
| شابک =964-00-0155-4
| شابک =964-00-0155-4
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14170
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02525
| کتابخوان همراه نور =02525
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۲۵: خط ۲۶:
}}
}}


'''ترجمه كليلة و دمنة '''، انشاى [[نصرالله منشی، نصرالله بن محمد|ابوالمعالى نصرالله منشى]] به زبان فارسى، با تصحيح و توضيح [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى تهرانى]]، مجموعه داستان‌هايى است از زبان حيوانات كه در عهد ساسانيان از زبان سنسكريت (هندى) به پهلوى نقل شده است.
'''ترجمه كليلة و دمنة'''، انشاى [[نصرالله منشی، نصرالله بن محمد|ابوالمعالى نصرالله منشى]] به زبان فارسى، با تصحيح و توضيح [[مینوی، مجتبی|مجتبى مينوى تهرانى]]، مجموعه داستان‌هایى است از زبان حيوانات كه در عهد ساسانيان از زبان سنسكريت (هندى) به پهلوى نقل شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۳۳: خط ۳۴:
درباره ويژگى‌ها و محتواى اين اثر، توجه به نكات زير بسيار مفيد است:
درباره ويژگى‌ها و محتواى اين اثر، توجه به نكات زير بسيار مفيد است:


#بعد از حمله عرب به ايران، [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]]، اين اثر را به عربى ترجمه كرده و «[[كليلة و دمنة]]» نام نهاد و در عهد نصر بن احمد سامانى و به فرمان او، ابوالفضل محمد بلعمى آن را به نثر فارسى ترجمه كرد. از اين ترجمه، اثرى در دست نيست.
#بعد از حمله عرب به ايران، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]]، اين اثر را به عربى ترجمه كرده و «[[كليلة و دمنة]]» نام نهاد و در عهد نصر بن احمد سامانى و به فرمان او، ابوالفضل محمد بلعمى آن را به نثر فارسى ترجمه كرد. از اين ترجمه، اثرى در دست نيست.
#:رودكى به فرمان امير نصر بن احمد، [[كليلة و دمنة]] را به نظم درآورد كه تنها ابيات پراكنده‌اى از آن باقى مانده است. اين منظومه از ترجمه بلعمى صورت گرفته است.<ref>مقدمه مصحح، ص7-8</ref>
#:رودكى به فرمان امير نصر بن احمد، [[كليلة و دمنة]] را به نظم درآورد كه تنها ابيات پراكنده‌اى از آن باقى مانده است. اين منظومه از ترجمه بلعمى صورت گرفته است.<ref>مقدمه مصحح، ص7-8</ref>
#ابوالمعالى نصرالله بن محمد عبدالحميد منشى كه در زمان بهرام‌شاه غزنوى مى‌زيست و نزد اين پادشاه تقرب تام داشت، [[كليلة و دمنة]] را براى وى ترجمه كرد و آن را «[[كليلة و دمنة]] بهرام‌شاهى» نام نهاد. در اين [[كليلة و دمنة]]، گذشته از نقل اصل هندى، دو سه حكايت ايرانى و اسلامى بر آن افزوده شده است. وى امثال و اشعارى به اين كتاب افزود و در آن نثر متين و شيوايى به كار برد؛ چنان‌كه مى‌توان آن را از امهات كتاب‌هاى ادبى فارسى بشمار آورد.
#ابوالمعالى نصرالله بن محمد عبدالحميد منشى كه در زمان بهرام‌شاه غزنوى مى‌زيست و نزد اين پادشاه تقرب تام داشت، [[كليلة و دمنة]] را براى وى ترجمه كرد و آن را «[[كليلة و دمنة]] بهرام‌شاهى» نام نهاد. در اين [[كليلة و دمنة]]، گذشته از نقل اصل هندى، دو سه حكايت ايرانى و اسلامى بر آن افزوده شده است. وى امثال و اشعارى به اين كتاب افزود و در آن نثر متين و شيوايى به كار برد؛ چنان‌كه مى‌توان آن را از امهات كتاب‌هاى ادبى فارسى بشمار آورد.
#نصرالله منشى كوشيده است تا مطالب كتاب را بسط داده، اشارات را روشن بيان كند، به آيات، اخبار، ابيات و امثال بيارايد و معنى را مؤكد كند و خلاصه اينكه كتاب را احيا كند.<ref>همان، ص10</ref>
#نصرالله منشى كوشيده است تا مطالب كتاب را بسط داده، اشارات را روشن بيان كند، به آيات، اخبار، ابيات و امثال بيارايد و معنى را مؤكد كند و خلاصه اينكه كتاب را احيا كند.<ref>همان، ص10</ref>
#در اين تجديد تحرير و نگارش، يك باب را كه به سرگذشت بروزيه طبيب مخصوص بوده است، مختصر كرده، اما در بقيه ابواب، به تفصيل، تشريح و افزودن فصول و در سخن مؤلف دويدن، قائل شده است. عنوان برخى از اين ابواب، عبارت است از: باب شير و گاو؛ بازجست كار دمنه؛ دوستى كبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو؛ بوف و زاغ؛ بوزينه و باخه؛ زاهد و راسو؛ گربه و موش؛ پادشاه و فنزه؛ شير و شغال؛ تيرانداز و ماده شير؛ زاهد و مهمان او؛ پادشاه و برهمنان؛ زرگر و سياح و شاهزاده و ياران او.
#در اين تجديد تحرير و نگارش، يك باب را كه به سرگذشت بروزيه طبيب مخصوص بوده است، مختصر كرده، اما در بقيه ابواب، به تفصيل، تشريح و افزودن فصول و در سخن مؤلف دويدن، قائل شده است. عنوان برخى از اين ابواب، عبارت است از: باب شير و گاو؛ بازجست كار دمنه؛ دوستى كبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو؛ بوف و زاغ؛ بوزينه و باخه؛ زاهد و راسو؛ گربه و موش؛ پادشاه و فنزه؛ شير و شغال؛ تيرانداز و ماده شير؛ زاهد و مهمان او؛ پادشاه و برهمنان؛ زرگر و سياح و شاهزاده و ياران او.
#در اين اثر، قوتى در بيان مقاصد و قدرتى در اداى معانى هست كه در كتب ديگر نيست. انواعى از صنايع لفظى و معنوى كلام در آن ديده مى‌شود، اما اهتمام نويسنده، مصروف آوردن صنايع نشده و به حداقل آرايش، اكتفا كرده و صنايع، چنان طبيعى افتاده است كه خواننده غالبا متوجه آن نمى‌گردد و اگر در انشاى او الفاظى تازى ديده مى‌شود كه در زبان ما، در زمان ما كمتر جارى است، به اقتضاى سبک عهد و منشآت متداول آن زمان بوده است، نه اصرار در آوردن غرائب لغات.<ref>همان، ص13</ref>
#در اين اثر، قوتى در بيان مقاصد و قدرتى در اداى معانى هست كه در كتب ديگر نيست. انواعى از صنايع لفظى و معنوى كلام در آن ديده مى‌شود، اما اهتمام نویسنده، مصروف آوردن صنايع نشده و به حداقل آرايش، اكتفا كرده و صنايع، چنان طبيعى افتاده است كه خواننده غالباً  متوجه آن نمى‌گردد و اگر در انشاى او الفاظى تازى ديده مى‌شود كه در زبان ما، در زمان ما كمتر جارى است، به اقتضاى سبک عهد و منشآت متداول آن زمان بوده است، نه اصرار در آوردن غرائب لغات.<ref>همان، ص13</ref>
#آيه، حديث، مثل و شعر فارسى و عربى كه نصرالله منشى در سراسر كتاب گنجانيده است، گذشته از رعايت عادت زمان، نشانه‌اى از قريحه خارق‌العاده و نبوغ فكرى و ذوقى نويسنده است.<ref>همان</ref>
#آيه، حديث، مثل و شعر فارسى و عربى كه نصرالله منشى در سراسر كتاب گنجانيده است، گذشته از رعايت عادت زمان، نشانه‌اى از قريحه خارق‌العاده و نبوغ فكرى و ذوقى نویسنده است.<ref>همان</ref>
#نصرالله منشى مقيد به متابعت از اصل نبوده است و به ترجمه و نگارشى آزاد پرداخته و آن را بهانه و وسيله‌اى كرده است از براى انشاى كتابى به فارسى كه معرّف هنر و قدرت او در نوشتن باشد و انصافا نثر فارسى را به ذروه اعلى رسانيده است و كمال قدرت آن را در بيان مطالب و توانايى خويش را نيز در نويسندگى، در اين كتاب، به منصه ظهور نشانيده است.<ref>همان، ص8</ref>
#نصرالله منشى مقيد به متابعت از اصل نبوده است و به ترجمه و نگارشى آزاد پرداخته و آن را بهانه و وسيله‌اى كرده است از براى انشاى كتابى به فارسى كه معرّف هنر و قدرت او در نوشتن باشد و انصافا نثر فارسى را به ذروه اعلى رسانيده است و كمال قدرت آن را در بيان مطالب و توانايى خويش را نيز در نويسندگى، در اين كتاب، به منصه ظهور نشانيده است.<ref>همان، ص8</ref>
#نخستين پديده‌اى كه در نثر كتاب جلب نظر مى‌كند، سازمان منطقى اسلوب است؛ موضوع، به‌نحوى طبيعى بخش‌بندى مى‌شود، گسترش مى‌يابد و به نتيجه‌اى ختم مى‌گردد.
#نخستين پديده‌اى كه در نثر كتاب جلب نظر مى‌كند، سازمان منطقى اسلوب است؛ موضوع، به‌نحوى طبيعى بخش‌بندى مى‌شود، گسترش مى‌يابد و به نتيجه‌اى ختم مى‌گردد.
خط ۵۰: خط ۵۱:


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references/>


== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
خط ۵۷: خط ۵۸:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
[[کلیله و دمنه (با حواشی و تعلیقات اکبرزاده)]]


[[كليلة و دمنة]]
[[كليلة و دمنة]]