پرش به محتوا

رهبری بر فراز قرون، پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی'
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - '.↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
رهبری بر فراز قرون: گفتگو درباره امام مهدی(ع)
رهبری بر فراز قرون: گفتگو درباره امام مهدی(ع)
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[صدر، محمدباقر]] (نويسنده)
[[صدر، محمدباقر]] (نویسنده)


[[شفیعی، مصطفی]] (مترجم)
[[شفیعی، مصطفی]] (مترجم)
خط ۲۵: خط ۲۵:
| چاپ =4
| چاپ =4
| شابک =964-6968-06-6
| شابک =964-6968-06-6
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =13510
| کتابخوان همراه نور =13510
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۴۵: خط ۴۷:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مقدّمه ناشر به معرفى ترجمه حاضر كه با تحقيق دكتر [[شراره، عبدالجبار|عبدالجبار شراره]] منتشر شده است، مى‌پردازد.
مقدّمه ناشر به معرفى ترجمه حاضر كه با تحقيق دكتر [[شراره، عبدالجبار|عبدالجبار شراره]] منتشر شده است، مى‌پردازد.


مقدّمه طولانى محقق (ص 9 تا 52) از بحث اعتقاد به مهدويّت كه مساله‌اى بنيادين در باور مسلمانان است واين موضوع از زمانى كه پيامبر اكرم(ص) مژده وجود ايشان را داد، ذهن مسلمانان را به خود مشغول داشته است، آغاز مى‌شود. در ادامه مؤلف به ذكر دلائل كسانى كه مساله مهدويّت را مورد انكار قرار داده‌اند، مى‌پردازد. و اين دلائل را تفكر مادى گرايى، تعصب فرقه‌اى و بى‌خبرى منكرين مهدويّت از صدها روايت كه در كتب حديث (صحاح، مسانيد و سنن) از طريق شيعه و اهل سنت آمده است، مى‌داند؛ از جمله اين اشخاص دكتر احمد امين است كه در اثر خود المهدوية فى اسلام مطرح مى‌كند ادعاى مهدويّت از جانب فرصت طلبان دليلى بر مخدوش بودن اعتقاد به مهدى(ع) و ترديد در اصالت آن مى‌باشد.
مقدّمه طولانى محقق (ص 9 تا 52) از بحث اعتقاد به مهدويّت كه مسأله‌اى بنيادين در باور مسلمانان است واين موضوع از زمانى كه پيامبر اكرم(ص) مژده وجود ايشان را داد، ذهن مسلمانان را به خود مشغول داشته است، آغاز مى‌شود. در ادامه مؤلف به ذكر دلائل كسانى كه مسأله مهدويّت را مورد انكار قرار داده‌اند، مى‌پردازد. و اين دلائل را تفكر مادى گرايى، تعصب فرقه‌اى و بى‌خبرى منكرين مهدويّت از صدها روايت كه در كتب حديث (صحاح، مسانيد و سنن) از طريق شيعه و اهل سنت آمده است، مى‌داند؛ از جمله اين اشخاص دكتر احمد امين است كه در اثر خود المهدوية فى اسلام مطرح مى‌كند ادعاى مهدويّت از جانب فرصت طلبان دليلى بر مخدوش بودن اعتقاد به مهدى(ع) و ترديد در اصالت آن مى‌باشد.


سپس محقق، روش‌هاى پژوهشى در مساله امام زمان(ع) را دو گونه تقسيم‌بندى مى‌نمايد. يكى روش شك آوران كه در وجود و قيام امام زمان(ع)، پيوسته در صدد شك‌اندازى و ايجاد شبهه و ترديد بوده‌اند، و ديگرى روش موافقان كه از دو روش عقلى و نقلى پيروى مى‌كنند.
سپس محقق، روش‌هاى پژوهشى در مسأله امام زمان(ع) را دو گونه تقسيم‌بندى مى‌نمايد. يكى روش شك آوران كه در وجود و قيام امام زمان(ع)، پيوسته در صدد شك‌اندازى و ايجاد شبهه و ترديد بوده‌اند، و ديگرى روش موافقان كه از دو روش عقلى و نقلى پيروى مى‌كنند.


در مورد اول اين گونه استدلال مى‌كند كه روش اسلام، روشى متكى بر عقل، منطق و فطرت است و از لوازم مهم آن ضرورت ايمان به غيبت است. ايمان به ملائكه، جن، عذاب قبر، نكير و منكر، برزخ و ديگر مسائلى كه در قرآن هست يا پيامبر اكرم(ص)، بيان فرموده و يا افراد موثق و امين نقل كرده‌اند. همگى از اين قبيل هستند. و از آن جا كه جريان حضرت مهدى(ع) به همين انكار تصديق به غيب مربوط مى‌شود، از اين رو منكران اعتقاد به مهدى(ع) براى گريز از اصل ايمان به غيب و دور كردن خودشان از پيامد اين باور به ايجاد شك و ترديد در صحت اخبار مربو به آن و تضعيف اسناد آن مى‌پردازند. همان روشى كه [[ابن خلدون]] در فصل 52 تاريخ خود كه درباره فاطميان است، در پيش گرفته است و همچنين على حسين السائح از كشور ليبى كه از وى پيروى نموده است و مى‌توان از عده‌اى كه پرچم‌دار انديشه باطل انكار ولادت مبارک آن حضرت شده‌اند، نيز نام برد. در مورد روش دوم (روش موافقان) مى‌نويسد: كسانى كه در گذشته و حال درباره حضرت مهدى(ع) مطلب نوشته‌اند، از افراد زيادى مى‌توان نام برد. برخى از آن‌ها كتابى مستقل نگاشته و برخى يك فصل يا چند فصل اثر خود را به آن اختصاص داده‌اند. اين دسته از عالمان اسلامى در برابر منكران بيشتر به ادله نقلى تكيه كرده و صحت احاديث مهدى را از طريق اهل سنت و شيعه، اثبات نموده‌اند و همچنين تعدد طرق روايت و كثرت راويان از صحابه و تابعين و تابعين تابعين را يادآور شده‌اند. از جمله عبدالمحسن عبّاد در پژوهش خود در مجله الجامعة الاسلامية كه در مدينه منتشر مى‌شود. وى بيش از ده تن از مؤلفان بزرگ اهل سنت را در اين فرضيه بر مى‌شمارد. او از حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]]، سيوطى، حافظ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، على متقى هندى، صاحب كنز العمّال، ابن حجر مكى در كتاب القول فى المختصر فى علامات المهدى المنتظر، مرعى بن يوسف حنبلى در اثر فوائد الفكر فى ظهور المهدى المنتظر، قاضى محمد بن على شوكانى در اثر التوضيح فى تواتر ماجاء فى المهدى المنتظر و الدجال و المسيح نام مى‌برد. و از كتب شيعيان مى‌توان از؛ منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر آیت‌الله [[صافی گلپایگانی، لطف‌الله|صافى گلپايگانى]] و الزام النّاصب فى اثبات الحجة الغائب شيخ على يزدى حائرى نام برد.
در مورد اول اين گونه استدلال مى‌كند كه روش اسلام، روشى متكى بر عقل، منطق و فطرت است و از لوازم مهم آن ضرورت ايمان به غيبت است. ايمان به ملائكه، جن، عذاب قبر، نكير و منكر، برزخ و ديگر مسائلى كه در قرآن هست يا پيامبر اكرم(ص)، بيان فرموده و يا افراد موثق و امين نقل كرده‌اند. همگى از اين قبيل هستند. و از آن جا كه جريان حضرت مهدى(ع) به همين انكار تصديق به غيب مربوط مى‌شود، از اين رو منكران اعتقاد به مهدى(ع) براى گريز از اصل ايمان به غيب و دور كردن خودشان از پيامد اين باور به ايجاد شك و ترديد در صحت اخبار مربو به آن و تضعيف اسناد آن مى‌پردازند. همان روشى كه [[ابن خلدون]] در فصل 52 تاريخ خود كه درباره فاطميان است، در پيش گرفته است و همچنين على حسين السائح از كشور ليبى كه از وى پيروى نموده است و مى‌توان از عده‌اى كه پرچم‌دار انديشه باطل انكار ولادت مبارک آن حضرت شده‌اند، نيز نام برد. در مورد روش دوم (روش موافقان) مى‌نويسد: كسانى كه در گذشته و حال درباره حضرت مهدى(ع) مطلب نوشته‌اند، از افراد زيادى مى‌توان نام برد. برخى از آن‌ها كتابى مستقل نگاشته و برخى يك فصل يا چند فصل اثر خود را به آن اختصاص داده‌اند. اين دسته از عالمان اسلامى در برابر منكران بيشتر به ادله نقلى تكيه كرده و صحت احاديث مهدى را از طريق اهل سنت و شيعه، اثبات نموده‌اند و همچنين تعدد طرق روايت و كثرت راويان از صحابه و تابعين و تابعين تابعين را يادآور شده‌اند. از جمله عبدالمحسن عبّاد در پژوهش خود در مجله الجامعة الاسلامىة كه در مدينه منتشر مى‌شود. وى بيش از ده تن از مؤلفان بزرگ اهل سنت را در اين فرضيه بر مى‌شمارد. او از حافظ [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم]]، سيوطى، حافظ [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، على متقى هندى، صاحب كنز العمّال، ابن حجر مكى در كتاب القول فى المختصر فى علامات المهدى المنتظر، مرعى بن يوسف حنبلى در اثر فوائد الفكر فى ظهور المهدى المنتظر، قاضى محمد بن على شوكانى در اثر التوضيح فى تواتر ماجاء فى المهدى المنتظر و الدجال و المسيح نام مى‌برد. و از كتب شیعیان مى‌توان از؛ منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر آیت‌الله [[صافی گلپایگانی، لطف‌الله|صافى گلپايگانى]] و الزام النّاصب فى اثبات الحجة الغائب شيخ على يزدى حائرى نام برد.


محقق در رابطه با روش دوم كه روش عقلى است، مى‌گويد: [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] در بررسى مساله امام مهدى(ع) ابتدا اشكالات و سوالاتى را كه در اين زمنيه وارد شده است را مطرح، سپس با تكيه به دليل عقلى و داده‌هاى دانش و تمدن كنونى به بررسى عميق و دقيق آن مى‌پردازد. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌گويد، مهدويّت در ديدگاه اسلام يك آرزو و خيال نيست كه احساسات را به بازى بگيرد و آرم بخشى براى دردها و رنج‌هاى روحى مسلمانان باشد، بلكه امام عصر(ع)، انسانى معيّن و زنده است كه با مردم زندگى مى‌كند و در درد و رنج ايشان شريك است و خود نيز همانند مردم، منتظر روز موعود است و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] نام اين را دليل علمى مى‌گذارد. او اين دليل را براى اثبات وجود تاريخى امام مهدى(ع) بازگو مى‌كند. اين دليل همان گونه كه [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌نويسد: از يك تجربه واقعى مايه مى‌گيرد. تجربه‌اى كه دسته‌اى از مردم مدت هفتاد سال تقريبا با آن زندگى كرده‌اند؛ يعنى زمان غيبت صغرى، وى در اين جا نگرشى از غيبت به دست مى‌دهد و مبانى آن را بيان مى‌كند. وى نقش امام مهدى(ع) و نقش سفيران چهارگانه را توضيح مى‌دهد كه اين مسائل نشان دهنده وجود حتمى آن شخصيت مى‌باشد. بعد از ذكر اين شواهد قوى، متوجه استقراء و نظريه احتمال مى‌شوند تا مساله را تبيين و محكم نمايند.
محقق در رابطه با روش دوم كه روش عقلى است، مى‌گويد: [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] در بررسى مسأله امام مهدى(ع) ابتدا اشكالات و سؤالاتى را كه در اين زمنيه وارد شده است را مطرح، سپس با تكيه به دليل عقلى و داده‌هاى دانش و تمدن كنونى به بررسى عميق و دقيق آن مى‌پردازد. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌گويد، مهدويّت در ديدگاه اسلام يك آرزو و خيال نيست كه احساسات را به بازى بگيرد و آرم بخشى براى دردها و رنج‌هاى روحى مسلمانان باشد، بلكه امام عصر(ع)، انسانى معيّن و زنده است كه با مردم زندگى مى‌كند و در درد و رنج ايشان شریک است و خود نيز همانند مردم، منتظر روز موعود است و [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] نام اين را دليل علمى مى‌گذارد. او اين دليل را براى اثبات وجود تاريخى امام مهدى(ع) بازگو مى‌كند. اين دليل همان گونه كه [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌نويسد: از يك تجربه واقعى مايه مى‌گيرد. تجربه‌اى كه دسته‌اى از مردم مدت هفتاد سال تقريبا با آن زندگى كرده‌اند؛ يعنى زمان غيبت صغرى، وى در اين جا نگرشى از غيبت به دست مى‌دهد و مبانى آن را بيان مى‌كند. وى نقش امام مهدى(ع) و نقش سفيران چهارگانه را توضيح مى‌دهد كه اين مسائل نشان دهنده وجود حتمى آن شخصيت مى‌باشد. بعد از ذكر اين شواهد قوى، متوجه استقراء و نظريه احتمال مى‌شوند تا مسأله را تبيين و محكم نمايند.


او از سوال به سوال ديگر و از اشكالى به اشكال ديگر مى‌پردازد، و به گونه‌اى منطقى كه جواب قبلى، زمينه سؤالى بعدى مى‌شود و همه مباحث و مضامين در ارتباط كامل و يك زنجيره را تشكيل مى‌دهند، به پيش مى‌برد. پرسش اول او اين است، اگر امام عصر(عج) انسانى زنده است كه در بيشتر از ده قرن هم عصر مردم گذشته بوده است و در آينده هم خواهد بود، اين عمر طولانى براى ايشان چطور ممكن شده است؟... زمان نگارش اين مقدّمه به سال 1416ق رقم خورده است.
او از سؤال به سؤال ديگر و از اشكالى به اشكال ديگر مى‌پردازد، و به گونه‌اى منطقى كه جواب قبلى، زمينه سؤالى بعدى مى‌شود و همه مباحث و مضامين در ارتباط كامل و يك زنجيره را تشكيل مى‌دهند، به پيش مى‌برد. پرسش اول او اين است، اگر امام عصر(عج) انسانى زنده است كه در بيشتر از ده قرن هم عصر مردم گذشته بوده است و در آينده هم خواهد بود، اين عمر طولانى براى ايشان چطور ممكن شده است؟... زمان نگارش اين مقدّمه به سال 1416ق رقم خورده است.


اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] با مقدّمه‌اى كه مهدويّت، فرايند يك عقيده اسلامى، كه فقط رنگ دين داشته باشد، نيست، بلكه عقيده به مهدى(ع) در نهاد هر انسانى نهفته است و همه ملت‌ها بدان اعتقاد دارند و در وجدان هر انسانى چنين احساسى وجود دارد كه وقتى زندگى پيچيده شد و رنج و محنت فزونى يافت و ناگوارى‌ها بر همه جا سايه افكند، فريادرسى خواهد آمد و اين همان چيزى است كه اديان آمدن آن را بشارت داده‌اند، آغاز مى‌شود. سپس مؤلف بيان مى‌كند كه دل مشغولى به اين اميد و اين احساس در سراسر تاريخ و در ميان همه اقوام از ديگر مسائل بشرى بيشتر بوده است و دين هم اين وجدان عمومى را تاييد و تصريح مى‌كند كه زمين پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد شد، و به اين احساس عمومى، ارزش عينى مى‌بخشد و آن را تبديل به يك ايمان محكم مى‌كند، ايمان به آينده و سرنوشت محتوم انسان، اسلام بيشترين اميدوارى را به وجود مى‌آورد و احساسات مظلومان و رنج ديدگان تاريخى را بيشتر بر مى‌انگيزد، زيرا اسلام انديشه منجى غايب را به مهدى موعود و آينده را به حال تغيير داده است. مؤلف از اين جا به بعد، به روان كاوى اين مسئله مى‌پردازد كه چرا مساله موجوديت فعلى مهدى(ع) با موضع منفى مواجه گشته است و شمارى از مردم كه برايشان تصور وجود چنين شخصى مشكل است، در اصل مساله كه فريادرسى خواهد آمد و زمين را پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد نمود، تشكيك مى‌كنند. و پرسش‌هايى مطرح مى‌كنند كه به اين فرضيه و نظريه با حالت ترديد نگريسته مى‌شود و سعى مى‌كنند، قضيه را انكار و نفى نمايند. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] اعتقاد دارند، منشأ واقعى اين پرسش‌ها، همگى تفكر صحيح نيست، بلكه مسائل روانى بيشتر در آن نقش ايفا مى‌كند. يعنى اين احساس كه واقعيت حاكم بر زمين را بسيار با عظمت مى‌بيند و باور ندارند كه هيچ نيرويى بتواند اين واقعيت موجود را تغيير اساسى و ريشه‌اى دهد. و اين احساس ضعف و ناتوانى و خود كم بينى در انسان، شكست روحى ايجاد مى‌كند، به گونه‌اى كه شخص را از هرگونه فكر تغيير بزرگ منصرف و او را از انديشيدن به اين نظريه منع مى‌كند. مؤلف در ادامه اثر، در هشت گفتار، به پرسش‌هايى درباره طول عمر، شايستگى‌ها، ظهور و حكومت امام زمان(ع) پاسخ گفته است. وى در خصوص طول عمر امام عصر(ع) بر اين نظر است كه اين امر امكان علمى، عملى، منطقى و فلسفى دارد و افزون بر آن، با توجه به رسالت بزرگ مهدى موعود(ع) و پديده‌اى اين چنين بزرگ و غير مانوس، ايجاد چنين پديده‌اى در روند هستى نسبت به خداوند، امرى است طبيعى، چنان كه معراج پيامبر اكرم(ص) در برابر رسالت بزرگ او كارى عادى است. به نظر ايشان، اساساً طولانى شدن عمر امام، نوعى اعجاز است.
اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] با مقدّمه‌اى كه مهدويّت، فرايند يك عقيده اسلامى، كه فقط رنگ دين داشته باشد، نيست، بلكه عقيده به مهدى(ع) در نهاد هر انسانى نهفته است و همه ملت‌ها بدان اعتقاد دارند و در وجدان هر انسانى چنين احساسى وجود دارد كه وقتى زندگى پيچيده شد و رنج و محنت فزونى يافت و ناگوارى‌ها بر همه جا سايه افكند، فريادرسى خواهد آمد و اين همان چيزى است كه اديان آمدن آن را بشارت داده‌اند، آغاز مى‌شود. سپس مؤلف بيان مى‌كند كه دل مشغولى به اين اميد و اين احساس در سراسر تاريخ و در ميان همه اقوام از ديگر مسائل بشرى بيشتر بوده است و دين هم اين وجدان عمومى را تاييد و تصريح مى‌كند كه زمين پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد شد، و به اين احساس عمومى، ارزش عينى مى‌بخشد و آن را تبديل به يك ايمان محكم مى‌كند، ايمان به آينده و سرنوشت محتوم انسان، اسلام بيشترين اميدوارى را به وجود مى‌آورد و احساسات مظلومان و رنج ديدگان تاريخى را بيشتر بر مى‌انگيزد، زيرا اسلام انديشه منجى غايب را به مهدى موعود و آينده را به حال تغيير داده است. مؤلف از اين جا به بعد، به روان كاوى اين مسئله مى‌پردازد كه چرا مسأله موجوديت فعلى مهدى(ع) با موضع منفى مواجه گشته است و شمارى از مردم كه برایشان تصور وجود چنين شخصى مشكل است، در اصل مسأله كه فريادرسى خواهد آمد و زمين را پس از لبريز شدن از ظلم و ستم پر از عدل و داد خواهد نمود، تشكيك مى‌كنند. و پرسش‌هايى مطرح مى‌كنند كه به اين فرضيه و نظريه با حالت ترديد نگريسته مى‌شود و سعى مى‌كنند، قضيه را انكار و نفى نمايند. [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] اعتقاد دارند، منشأ واقعى اين پرسش‌ها، همگى تفكر صحيح نيست، بلكه مسائل روانى بيشتر در آن نقش ايفا مى‌كند. يعنى اين احساس كه واقعيت حاكم بر زمين را بسيار با عظمت مى‌بيند و باور ندارند كه هيچ نيرويى بتواند اين واقعيت موجود را تغيير اساسى و ريشه‌اى دهد. و اين احساس ضعف و ناتوانى و خود كم بينى در انسان، شكست روحى ايجاد مى‌كند، به گونه‌اى كه شخص را از هرگونه فكر تغيير بزرگ منصرف و او را از انديشيدن به اين نظريه منع مى‌كند. مؤلف در ادامه اثر، در هشت گفتار، به پرسش‌هايى درباره طول عمر، شايستگى‌ها، ظهور و حكومت امام زمان(ع) پاسخ گفته است. وى در خصوص طول عمر امام عصر(ع) بر اين نظر است كه اين امر امكان علمى، عملى، منطقى و فلسفى دارد و افزون بر آن، با توجه به رسالت بزرگ مهدى موعود(ع) و پديده‌اى اين چنين بزرگ و غير مانوس، ايجاد چنين پديده‌اى در روند هستى نسبت به خداوند، امرى است طبيعى، چنان كه معراج پيامبر اكرم(ص) در برابر رسالت بزرگ او كارى عادى است. به نظر ايشان، اساساً طولانى شدن عمر امام، نوعى اعجاز است.


اصرار به رهبرى شخص خاصى چون امام(ع) و چگونگى كمال يافتن شايستگى‌هاى رهبر منتظر و وجود خارجى امام، علت تاخير در ظهور، چگونگى تغيير سرنوشت بشريت به دست يك فرد و روش‌هايى كه در روز موعود براى تغيير جهان صورت مى‌گيرد، پرسش‌هاى ديگرى است كه در اين اثر به آن‌ها پاسخ گفته شده است.
اصرار به رهبرى شخص خاصى چون امام(ع) و چگونگى كمال يافتن شايستگى‌هاى رهبر منتظر و وجود خارجى امام، علت تاخير در ظهور، چگونگى تغيير سرنوشت بشريت به دست يك فرد و روش‌هايى كه در روز موعود براى تغيير جهان صورت مى‌گيرد، پرسش‌هاى ديگرى است كه در اين اثر به آن‌ها پاسخ گفته شده است.
خط ۶۵: خط ۶۵:
ارزيابى ترجمه  
ارزيابى ترجمه  


مترجم محترم، اين اثر را كه يكى از كتب ارزشمند [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌باشد، به شيوه امروزين ترجمه نموده است. ويژگى ترجمه‌هاى معاصر در اين است كه در مجموع خوشخوان‌تر، سليس و روان است، به همين خاطر است كه همه فهم مى‌باشند، بر خلاف ترجمه قدماء كه غالباً فارسى متاثر از ساختار جلمه‌بندى زبان عربى مى‌باشد؛ يعنى غالباً فعل‌ها در اول جمله مى‌آيد، حال آن كه در فارسى فعل بايد در آخر جمله قرار گيرد و ديگر اين كه اين ترجمه‌ها همگى به شيوه تحت اللفظى هستند كه اين ترجمه از اين گونه ايرادها مبرا مى‌باشند. مزيت ديگر امروزين بودن ترجمه كه به ارزش آن افزوده است و باعث شده تا مترجم مفاهيم كتاب را به گفتمان عصر جديد وارد كند و خوانندگان با چنين فضايى آشنا شده، به درك مفاهيم اثر و تطبيق آن‌ها با عصر جديد نايل آيند. مترجم در ترجمه خود، مطالبى را در بين دو هلال، جهت توضيح متن و سليس بودن ترجمه، افزوده است. از آن جا كه متن عربى اثر در دسترس نبود و امكان مقابله مقدور نشد، نمى‌توان به طور دقيق نسبت به نوع ترجمه اين كه از گونه ترجمه آزاد، ترجمه محتوا به محتوا و... اظهار نظر نمود. ولى آنچه از ترجمه اثر به دست مى‌آيد، هدف اين بوده است كه ترجمه‌اى روان، گويا و در عين حال دقيق و محكم براى همگان فراهم شود.
مترجم محترم، اين اثر را كه يكى از كتب ارزشمند [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] مى‌باشد، به شيوه امروزين ترجمه نموده است. ويژگى ترجمه‌هاى معاصر در اين است كه در مجموع خوشخوان‌تر، سليس و روان است، به همين خاطر است كه همه فهم مى‌باشند، بر خلاف ترجمه قدماء كه غالباً ً فارسى متاثر از ساختار جلمه‌بندى زبان عربى مى‌باشد؛ يعنى غالباً ً فعل‌ها در اول جمله مى‌آيد، حال آن كه در فارسى فعل بايد در آخر جمله قرار گيرد و ديگر اين كه اين ترجمه‌ها همگى به شيوه تحت اللفظى هستند كه اين ترجمه از اين گونه ايرادها مبرا مى‌باشند. مزيت ديگر امروزين بودن ترجمه كه به ارزش آن افزوده است و باعث شده تا مترجم مفاهيم كتاب را به گفتمان عصر جديد وارد كند و خوانندگان با چنين فضايى آشنا شده، به درك مفاهيم اثر و تطبيق آن‌ها با عصر جديد نايل آيند. مترجم در ترجمه خود، مطالبى را در بين دو هلال، جهت توضيح متن و سليس بودن ترجمه، افزوده است. از آن جا كه متن عربى اثر در دسترس نبود و امكان مقابله مقدور نشد، نمى‌توان به طور دقيق نسبت به نوع ترجمه اين كه از گونه ترجمه آزاد، ترجمه محتوا به محتوا و... اظهار نظر نمود. ولى آنچه از ترجمه اثر به دست مى‌آيد، هدف اين بوده است كه ترجمه‌اى روان، گويا و در عين حال دقيق و محكم براى همگان فراهم شود.


از اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] بحث حول المهدى(ع) به غير از اين ترجمه، ترجمه‌هاى ديگرى به نام‌هاى امام مهدى(ع) حماسه‌اى از نور ترجمه كتابخانه بزرگ اسلامى، انقلاب مهدى(ع) و پندارها ترجمه سيد احمد علم الهدى، بحث درباره امام مهدى(ع) ترجمه [[موسوی، صادق|سيد صادق موسوى]]، تصور مهدى(عج) ترجمه سيد افتخار حسين نقوى، جستجو و گفتگو پيرامون امام مهدى(ع) كه قبلا تحت نام امام مهدى حماسه‌اى از نور منتشر شده است، سخنى پيرامون مهدى(ع) ترجمه محمد نبى‌زاده، نهضت و انقلاب مهدى(عج) ترجمه سيد مهدى آیت‌اللهى، هفت سؤال پيرامون حضرت مهدى(عج) ترجمه [[مخبر دزفولی، عباس|عباس مخبر دزفولى]] صورت گرفته است.
از اثر [[صدر، محمدباقر|شهيد صدر]] بحث حول المهدى(ع) به غير از اين ترجمه، ترجمه‌هاى ديگرى به نام‌هاى امام مهدى(ع) حماسه‌اى از نور ترجمه كتابخانه بزرگ اسلامى، انقلاب مهدى(ع) و پندارها ترجمه سيد احمد علم الهدى، بحث درباره امام مهدى(ع) ترجمه [[موسوی، صادق|سيد صادق موسوى]]، تصور مهدى(عج) ترجمه سيد افتخار حسين نقوى، جستجو و گفتگو پيرامون امام مهدى(ع) كه قبلا تحت نام امام مهدى حماسه‌اى از نور منتشر شده است، سخنى پيرامون مهدى(ع) ترجمه محمد نبى‌زاده، نهضت و انقلاب مهدى(عج) ترجمه سيد مهدى آیت‌اللهى، هفت سؤال پيرامون حضرت مهدى(عج) ترجمه [[مخبر دزفولی، عباس|عباس مخبر دزفولى]] صورت گرفته است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
امام مهدى در آينه قلم، ج اول، ص 662.
امام مهدى در آينه قلم، ج اول، ص 662.
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
خط ۸۱: خط ۸۵:
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:کلام و عقاید]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:مباحث خاص کلامی]]
[[رده:امام مهدی(عج)]]