۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '}} '''' به '}} '''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ظـ' به 'ظ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =دراسات في أصول التفسير | | عنوان =دراسات في أصول التفسير | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[يونس، محمد کبير]] ( | [[يونس، محمد کبير]] (نویسنده) | ||
|- | |- | ||
| data-type="language" |عربي | | data-type="language" |عربي | ||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14022AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE14022AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14022 | |||
| کتابخوان همراه نور =14022 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
| خط ۳۴: | خط ۳۶: | ||
# کتب علوم قرآن؛ مانند: «[[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]» زرکشی و «[[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]]» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]. | # کتب علوم قرآن؛ مانند: «[[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]» زرکشی و «[[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]]» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]. | ||
# مطالبی که مفسرین در مقدمههای تفاسیرشان نوشتهاند؛ مانند مقدمههای [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]]، «[[تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور|التحرير و التنوير]]» [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور]]، «أضواء البيان» محمد امین شنقیطی. | # مطالبی که مفسرین در مقدمههای تفاسیرشان نوشتهاند؛ مانند مقدمههای [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]]، «[[تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور|التحرير و التنوير]]» [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور]]، «أضواء البيان» محمد امین شنقیطی. | ||
# آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همانگونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و «الفوز الكبير في أصول التفسير» [[شاهولیالله، احمد بن عبدالرحیم|شاه ولیالله دهلوی]]؛ و در بخش آثار جدید: «أصول التفسير و قواعده» شیخ خالد عبدالرحمن العک، | # آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همانگونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و «الفوز الكبير في أصول التفسير» [[شاهولیالله، احمد بن عبدالرحیم|شاه ولیالله دهلوی]]؛ و در بخش آثار جدید: «أصول التفسير و قواعده» شیخ خالد عبدالرحمن العک، «[[أصول في التفسير]]» [[عثیمین، محمد بن صالح|محمد بن صالح بن عثیمین]]، «بحوث في أصول التفسير و مناهجه» فهد بن عبدالرحمن رومی و «فصول في أصول التفسير» مساعد بن سلیمان طیار را میتوان نام برد. | ||
# آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] و «الموافقات» [[شاطبی، ابراهیم بن موسی|ابواسحاق شاطبی]]<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | # آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] و «الموافقات» [[شاطبی، ابراهیم بن موسی|ابواسحاق شاطبی]]<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | ||
در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکلگیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفتهاند مانند زرکشی در [[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] در مقدمه [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیرش]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در [[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]] از آن استفاده کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص6 و تمهید، ص35</ref>. | در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکلگیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفتهاند مانند زرکشی در [[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] در مقدمه [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیرش]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در [[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]] از آن استفاده کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص6 و تمهید، ص35</ref>. | ||
در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل بهوسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راههای شناخت نسخ و انواع نسخهایی که در قرآن آمده بررسی شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 94-37</ref>. | در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل بهوسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راههای شناخت نسخ و انواع نسخهایی که در قرآن آمده بررسی شده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 94-37</ref>. | ||
در ابواب دوم و سوم کتاب به ترتیب تفسیر قرآن به سنت (روایاتی که از پیامبر(ص) نقل شده است) و تفسیر قرآن به اقوال صحابه مورد بررسی قرار گرفته است. سنت به لحاظ قبول یا رد روایات آن، به سه گروه صحیح، حسن و ضعیف تقسیم میشود. از این سه قسم، تنها صحیح و حسن آن پذیرفته میشود و روایات ضعیف آن، مردود است و در عقاید و احکام به آن احتجاج نمیشود<ref>ر.ک: همان، ص160-159</ref>. | در ابواب دوم و سوم کتاب به ترتیب تفسیر قرآن به سنت (روایاتی که از پیامبر(ص) نقل شده است) و تفسیر قرآن به اقوال صحابه مورد بررسی قرار گرفته است. سنت به لحاظ قبول یا رد روایات آن، به سه گروه صحیح، حسن و ضعیف تقسیم میشود. از این سه قسم، تنها صحیح و حسن آن پذیرفته میشود و روایات ضعیف آن، مردود است و در عقاید و احکام به آن احتجاج نمیشود<ref>ر.ک: همان، ص160-159</ref>. | ||
در رابطه با صحابه نیز نویسنده معتقد است که صحابه در درجه واحدی از علم و فقه نیستند. سپس علمای صحابه را به سه قسم روات حدیث، فتوادهندگان و جمعکنندگان بین روایت و فتوا تقسیم کرده است. در ادامه تعدادی از صحابه لیست شده است که در آن کسانی چون ابوهریره، جابر بن عبدالله و انس بن مالک بهعنوان کثیرالروایه و کسانی چون خلیفه دوم، امام علی(ع) و زید بن ثابت بهعنوان کثیرالفتوی و عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس و عایشه بهعنوان کثیرالروایه و کثیرالفتوی از آنها یاد شده است<ref>ر.ک: همان، ص187-186</ref>. | در رابطه با صحابه نیز نویسنده معتقد است که صحابه در درجه واحدی از علم و فقه نیستند. سپس علمای صحابه را به سه قسم روات حدیث، فتوادهندگان و جمعکنندگان بین روایت و فتوا تقسیم کرده است. در ادامه تعدادی از صحابه لیست شده است که در آن کسانی چون ابوهریره، جابر بن عبدالله و انس بن مالک بهعنوان کثیرالروایه و کسانی چون خلیفه دوم، امام علی(ع) و زید بن ثابت بهعنوان کثیرالفتوی و عبدالله بن عمر، عبدالله بن عباس و عایشه بهعنوان کثیرالروایه و کثیرالفتوی از آنها یاد شده است.<ref>ر.ک: همان، ص187-186</ref>. | ||
از جمله مباحث مطرح شده در باب چهارم کتاب ویژگیهای زبان عربی است: در هر زبانی ویژگیهایی وجود دارد که آن را از سایر زبانها متمایز میکند مانند: صفات اصوات حروف، هیئت کلمات، قواعد صرف و نحو و طرق بیانش. این موصوفات گاه ایجابی و گاه سلبی هستند. زبان عربی که قرآن به این زبان نازل شده بهره زیادی از خصائص ایجابی دارد. این زبان ویژگیهای صوتی خوبی دارد؛ مثلاً حروف این زبان در وسیعترین درجهبندی صوتی توزیع شده است؛ بدین معنا که مخارج حروفش بین شفتین و اقصی الحلق توزیع شده است. همچنین توزیع این حروف نیز توزیعی عادلانه است و در هر مخرج، مجموعهای از اصوات توزیع شده است <ref>ر.ک: همان، ص227-225</ref>. | از جمله مباحث مطرح شده در باب چهارم کتاب ویژگیهای زبان عربی است: در هر زبانی ویژگیهایی وجود دارد که آن را از سایر زبانها متمایز میکند مانند: صفات اصوات حروف، هیئت کلمات، قواعد صرف و نحو و طرق بیانش. این موصوفات گاه ایجابی و گاه سلبی هستند. زبان عربی که قرآن به این زبان نازل شده بهره زیادی از خصائص ایجابی دارد. این زبان ویژگیهای صوتی خوبی دارد؛ مثلاً حروف این زبان در وسیعترین درجهبندی صوتی توزیع شده است؛ بدین معنا که مخارج حروفش بین شفتین و اقصی الحلق توزیع شده است. همچنین توزیع این حروف نیز توزیعی عادلانه است و در هر مخرج، مجموعهای از اصوات توزیع شده است<ref>ر.ک: همان، ص227-225</ref>. | ||
در پنجمین باب کتاب به موضوع اسرائیلیات و چگونگی نفوذ آنها به منابع اسلامی پرداخته شده است. در این باب بهاختصار مهمترین راویان اسرائیلیات از صحابه و تابعین و تابعین آنها و میزان اطمینان به آنها ذکر شده است. سپس ارزشگذاری اسرائیلیات در تبیین کتاب و سنت مطرح شده و در آخر نیز اسرائیلیات به سه بخش تقسیم و کذب و صدق آنها بررسی شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7؛ متن کتاب، ص427</ref>. | در پنجمین باب کتاب به موضوع اسرائیلیات و چگونگی نفوذ آنها به منابع اسلامی پرداخته شده است. در این باب بهاختصار مهمترین راویان اسرائیلیات از صحابه و تابعین و تابعین آنها و میزان اطمینان به آنها ذکر شده است. سپس ارزشگذاری اسرائیلیات در تبیین کتاب و سنت مطرح شده و در آخر نیز اسرائیلیات به سه بخش تقسیم و کذب و صدق آنها بررسی شده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص7؛ متن کتاب، ص427</ref>. | ||
در باب ششم، اصطلاحات رأی، اجتهاد، عقل و ارتباط و پیوند آنها با هم شرح شده است. فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این احادیث به دو | در باب ششم، اصطلاحات رأی، اجتهاد، عقل و ارتباط و پیوند آنها با هم شرح شده است. فریقین سند احادیث نهی از تفسیر به رأی را پذیرفته و درباره مفاد این احادیث به دو گروه کلی تقسیم شدهاند؛ گروهی با استناد به این روایات هر نوع کوششی را برای استنباط مراد خدا از ظواهر آیات مردود و حرام میدانند و گروه غالب با ردّ این نگرش نهی از تفسیر به رأی را به معنای نفی مطلق تفسیر قلمداد نمیکنند و بر این باورند که مقصود از این روایات تفسیر بدون علم و یا تحمیل رأی بر قرآن است.<ref>ر.ک: گل محمدی، جعفر، ص199</ref>. نویسنده ادله قرآنی و روایی هر دو گروه را مورد بررسی قرار است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص445-441</ref>. | ||
در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهمترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. | در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهمترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. | ||
در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده میگوید: [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظیم زرقانی]] این تفسیر را اینگونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشارهای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار میشود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح | در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده میگوید: [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظیم زرقانی]] این تفسیر را اینگونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشارهای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار میشود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح که مقصود از آن به دست آوردن بطن قرآن و تأویل آن، به صورتی ضابطهمند و صحیح است که این ضابطه (ضوابط) نزد مفسران و علمای مختلف با توجه به تفاوت تعاریفشان از بطن قرآن، متفاوت است؛ ب) تفسیر اشاری غیرصحیح: که بر نظریات عرفانی یا شهود عرفانی پایهگذاری شده و امری ذوقی و بدونضابطه است که به تفسیر به رأی منتهی میشود<ref>ر.ک: علایی رحمانی، فاطمه و فتاحی زاده، فتحیه، ص162؛ متن کتاب، ص 522-518</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۲: | ||
در پاورقیهای کتاب، آدرس روایات، مستندات مطالب و ارجاع مفیدی برای استفاده محققین ذکر شده است. | در پاورقیهای کتاب، آدرس روایات، مستندات مطالب و ارجاع مفیدی برای استفاده محققین ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
| خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
#[[:noormags:1101697|علایی رحمانی، فاطمه، فتاحی زاده، فتحیه، «واکاوی نگرش علامه طباطبایی به روایات وارده در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر مفاهیم بطن و جری»، پایگاه مجلات تخصصی نور(نورمگز): تحقیقات علوم قرآن و حدیث، تابستان 1394، سال دوازدهم، شماره 26، صفحه 155 تا 182]]. | #[[:noormags:1101697|علایی رحمانی، فاطمه، فتاحی زاده، فتحیه، «واکاوی نگرش علامه طباطبایی به روایات وارده در تفسیر قرآن کریم با تأکید بر مفاهیم بطن و جری»، پایگاه مجلات تخصصی نور(نورمگز): تحقیقات علوم قرآن و حدیث، تابستان 1394، سال دوازدهم، شماره 26، صفحه 155 تا 182]]. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[البرهان في علوم القرآن]] | [[البرهان في علوم القرآن]] | ||
| خط ۸۶: | خط ۹۰: | ||
[[رده:علم تفسیر]] | [[رده:علم تفسیر]] | ||
ویرایش