۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#علماى اماميه؛ كه از جمله آنها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانونهاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نويسنده، چون در جامعه سنّيان مىزيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مىداند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مىخواند كه به آن كيسانيه گفتهاند و آنان همان مختاريه مىباشند. اما اين نظريه توسط رجالشناسان اماميه نقد و رد شده است<ref>همان، ص60</ref> | #علماى اماميه؛ كه از جمله آنها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانونهاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نويسنده، چون در جامعه سنّيان مىزيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مىداند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مىخواند كه به آن كيسانيه گفتهاند و آنان همان مختاريه مىباشند. اما اين نظريه توسط رجالشناسان اماميه نقد و رد شده است<ref>همان، ص60</ref> | ||
#علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامههائى به اسم ابن حنفيه جعل مىكرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مىنمود. در حالىكه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مىكرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت<ref>همان، ص64</ref> | #علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامههائى به اسم ابن حنفيه جعل مىكرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مىنمود. در حالىكه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مىكرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت<ref>همان، ص64</ref> | ||
#محققان مسلمان؛ كه از جمله آنها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفتههاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مىداند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مىگويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد | #محققان مسلمان؛ كه از جمله آنها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفتههاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مىداند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مىگويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد<ref>همان، ص67</ref> در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مىداند كه براى خدا و خونخواهى امام حسين(ع) قيام كرد<ref>همان، ص69</ref> | ||
#شرقشناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند<ref>همان، ص70</ref> | #شرقشناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند<ref>همان، ص70</ref> | ||
ویرایش