۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هـ.ش' به 'ش') |
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#نويسنده در مقدمهاش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - در مورد اثر حاضر تأكيد كرده است كه: «بخشى از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ، براى پرسشگران ارسال شده است و بخشى ديگر از سؤالات نيز از منابع مربوط به حجّ مانند تفسيرهاى [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، نمونه و... جمعآورى شده است كه فصل مشترك همه آنها قرآنى بودن پاسخهاست»<ref>مقدمه كتاب، ص 12</ref> | #نويسنده در مقدمهاش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - در مورد اثر حاضر تأكيد كرده است كه: «بخشى از سؤالات اين متن از طرف انبوه پرسشگران و از متن جامعه رسيده كه پس از تهيه پاسخ، براى پرسشگران ارسال شده است و بخشى ديگر از سؤالات نيز از منابع مربوط به حجّ مانند تفسيرهاى [[الميزان في تفسير القرآن|الميزان]]، نمونه و... جمعآورى شده است كه فصل مشترك همه آنها قرآنى بودن پاسخهاست»<ref>مقدمه كتاب، ص 12</ref> | ||
#نويسنده در پاسخ به پرسش از معناى مثابه در قرآن و اينكه آيا دلالت بر وجوب حجّ دارد، با ذكر اين مطلب كه مفسران براى مثابه در آيه | #نويسنده در پاسخ به پرسش از معناى مثابه در قرآن و اينكه آيا دلالت بر وجوب حجّ دارد، با ذكر اين مطلب كه مفسران براى مثابه در آيه مبارکه ''' «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَة لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» '''<ref>بقره / 125</ref>، معانى مختلفى ذكر كردهاند، افزوده است كه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] ضمن استفاده وجوب حجّ از كلمه مثابه، فرموده است: آيه، اشاره به تشريع حجّ و امن بودن خانه خداست. در واقع معناى آيه اين است: هنگامى كه به مردم گفتيم بهسوى خانه خدا، كعبه بازگرديد و حجّ كنيد. نويسنده اضافه كرده است: در بين مجموعه آيات، آيه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» '''<ref>آلعمران / 97</ref>، صريح در وجوب حجّ است<ref>متن كتاب، ص 45</ref> | ||
#آيا حاجيان مىتوانند در كشور خود به فقيران كمك كنند و با اين كار بدون اينكه به حج بروند، حجّى مقبول در نزد خدا داشته باشند؟ پرسشى جالب است كه نويسنده به آن اين چنين پاسخ داده است: هرچند كمك به فقيران از نظر اسلام و روايات وارده ثواب زيادى دارد و هر فرد مسلمان وظيفه دارد به اين امر مهمّ قيام كند، ولى به حكم آيه شريفه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» '''<ref>آلعمران / 97</ref> و بنا بر آيات و روايات فراوان ديگر، حجّ بر هر مسلمانى كه توانايى رفتن به آن مكان شريف را دارد واجب است... و هيچ عمل ديگرى جايگزين آن نمىشود<ref>همان، ص 77</ref> | #آيا حاجيان مىتوانند در كشور خود به فقيران كمك كنند و با اين كار بدون اينكه به حج بروند، حجّى مقبول در نزد خدا داشته باشند؟ پرسشى جالب است كه نويسنده به آن اين چنين پاسخ داده است: هرچند كمك به فقيران از نظر اسلام و روايات وارده ثواب زيادى دارد و هر فرد مسلمان وظيفه دارد به اين امر مهمّ قيام كند، ولى به حكم آيه شريفه ''' «فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ» '''<ref>آلعمران / 97</ref> و بنا بر آيات و روايات فراوان ديگر، حجّ بر هر مسلمانى كه توانايى رفتن به آن مكان شريف را دارد واجب است... و هيچ عمل ديگرى جايگزين آن نمىشود<ref>همان، ص 77</ref> | ||
#نويسنده در پاسخ پرسش از اين مطلب كه خداى تعالى از گناه و جدال در حج منع كرده است، پس چرا برائت از مشركين صورت مىگيرد؟ اين گونه نوشته است: برائت از دشمنان خدا پيش از آنكه بُعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسّى به خدا و رسول مىبايست از هرچه سدّ راه خداست و در مقام خصومت با خلق اوست تبرّى جويد... از اينها گذشته... برائت از مصاديق جدال و فسوق نيست و اين دو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً مغايرند. اعلان برائت به معناى اعلان بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار و مشركان و مفسدان است كه قرآن كريم پايهگذار آن بوده و سنت نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است...<ref>ر. ك.: همان، ص 142</ref> | #نويسنده در پاسخ پرسش از اين مطلب كه خداى تعالى از گناه و جدال در حج منع كرده است، پس چرا برائت از مشركين صورت مىگيرد؟ اين گونه نوشته است: برائت از دشمنان خدا پيش از آنكه بُعد سياسى - اجتماعى داشته باشد، جنبه اعتقادى و تربيتى دارد و مؤمن به حكم انگيزه ايمانى و با تأسّى به خدا و رسول مىبايست از هرچه سدّ راه خداست و در مقام خصومت با خلق اوست تبرّى جويد... از اينها گذشته... برائت از مصاديق جدال و فسوق نيست و اين دو از نظر مفهوم و مصداق و احكام كاملاً مغايرند. اعلان برائت به معناى اعلان بيزارى، ابراز تنفر و انزجار از كفار و مشركان و مفسدان است كه قرآن كريم پايهگذار آن بوده و سنت نبوى سند غير قابل انكارى بر مشروعيت و ضرورت آن است...<ref>ر. ك.: همان، ص 142</ref> |
ویرایش