پرش به محتوا

الرد علی الجهمية: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۸ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک'
جز (جایگزینی متن - '== وضعيت كتاب == ' به '== وضعيت كتاب == ')
جز (جایگزینی متن - 'مبارك' به 'مبارک')
خط ۳۳: خط ۳۳:
== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==


كتاب ياد شده از كهن‌ترين منابع ردّ جهميّه است. مؤلّف با اشاره به گفته ابن مبارك كه «نقل كلمات يهود و نصارا سزاوارتر از نقل گفتار جهميّه است»؛ از يادكرد عقايد آنان سر باز زده و تنها به گزارش اعتقاد آنان به «تعطيل» بسنده كرده است.
كتاب ياد شده از كهن‌ترين منابع ردّ جهميّه است. مؤلّف با اشاره به گفته ابن مبارک كه «نقل كلمات يهود و نصارا سزاوارتر از نقل گفتار جهميّه است»؛ از يادكرد عقايد آنان سر باز زده و تنها به گزارش اعتقاد آنان به «تعطيل» بسنده كرده است.


مؤلّف پس از اين به اثبات صفات خداوند پرداخته و با عرضه رواياتى- به اجمال- اعتقاد جهميّه را مطرح كرده و از آنان به «العصابة الملحدة» ياد كرده است. باب اوّل اين اثر درباره ايمان به عرش است و مؤلّف در ضمن آن كوشيده است تا وجود عرض را كه در قرآن بدان اشاره شده، با استناد به روايات ثابت كند. او از اين نظريّه جهميّه نگران است كه عرش را مجموع آسمان‌ها و زمين و ميان آن‌ها دانسته‌اند. استوارى رحمان بر عرش، باب بعدى است كه در ضمن آن با عرضه رواياتى به نقد آراء جهميّه پرداخته؛ گو اينكه مؤلّف به مادّى بودن عرش تصريح نمى‌كند؛ ولى به روشنى پيداست كه مطالب را در آن جهت مى‌نگارد. مؤلّف در باب بعدى از اين اثر تحت عنوان «باب الاحتجاب و باب النزول»، به عصابة الملحدة! حمله مى‌كند كه معتقدند خداوند هميشه با ملائكه است. آنگاه تلاش مى‌كند كه ضمن مكانى جلوه دادن احتجاب، مكان ويژه‌اى براى خداوند دست و پا كند! وى پس از ذكر روايات نزول خداوند؛ عناوينى چون نزول در نيمه شعبان و...به دست داده است. در باب بعدى كه باب الرؤية است، با آوردن روايات رؤيت نشان مى‌دهد كه وى در اين گونه بحث‌ها بر مأثور تكيه مى‌كند و بحث‌هاى عقلانى را بر نمى‌تابد.
مؤلّف پس از اين به اثبات صفات خداوند پرداخته و با عرضه رواياتى- به اجمال- اعتقاد جهميّه را مطرح كرده و از آنان به «العصابة الملحدة» ياد كرده است. باب اوّل اين اثر درباره ايمان به عرش است و مؤلّف در ضمن آن كوشيده است تا وجود عرض را كه در قرآن بدان اشاره شده، با استناد به روايات ثابت كند. او از اين نظريّه جهميّه نگران است كه عرش را مجموع آسمان‌ها و زمين و ميان آن‌ها دانسته‌اند. استوارى رحمان بر عرش، باب بعدى است كه در ضمن آن با عرضه رواياتى به نقد آراء جهميّه پرداخته؛ گو اينكه مؤلّف به مادّى بودن عرش تصريح نمى‌كند؛ ولى به روشنى پيداست كه مطالب را در آن جهت مى‌نگارد. مؤلّف در باب بعدى از اين اثر تحت عنوان «باب الاحتجاب و باب النزول»، به عصابة الملحدة! حمله مى‌كند كه معتقدند خداوند هميشه با ملائكه است. آنگاه تلاش مى‌كند كه ضمن مكانى جلوه دادن احتجاب، مكان ويژه‌اى براى خداوند دست و پا كند! وى پس از ذكر روايات نزول خداوند؛ عناوينى چون نزول در نيمه شعبان و...به دست داده است. در باب بعدى كه باب الرؤية است، با آوردن روايات رؤيت نشان مى‌دهد كه وى در اين گونه بحث‌ها بر مأثور تكيه مى‌كند و بحث‌هاى عقلانى را بر نمى‌تابد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش