پرش به محتوا

الإرشاد إلی قواطع الأدلة في أصول الاعتقاد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
جوينى ميان آنچه در خدا ضرورى است، آنچه براى خدا ممكن است(رؤيت پذيرى، خلق افعال بشرى، عقاب و عفو، نبوت) و آنچه براى خدا ممتنع است، تمايز گذاشته است. البته ملحقات و تفكيك‌هاى ياد شده، اغلب درهم مى‌آميزند. جوينى، با تأكيد بر تقسيم سه‌گانه واجب و ممكن و ممتنع، نبوت و خلق اعمال را در بخشِ «آنچه بر خداوند جايز است»، قرار مى‌دهد و «سمعيات» را بر ديگر بخش‌هاى نقلى اطلاق مى‌كند.
جوينى ميان آنچه در خدا ضرورى است، آنچه براى خدا ممكن است(رؤيت پذيرى، خلق افعال بشرى، عقاب و عفو، نبوت) و آنچه براى خدا ممتنع است، تمايز گذاشته است. البته ملحقات و تفكيك‌هاى ياد شده، اغلب درهم مى‌آميزند. جوينى، با تأكيد بر تقسيم سه‌گانه واجب و ممكن و ممتنع، نبوت و خلق اعمال را در بخشِ «آنچه بر خداوند جايز است»، قرار مى‌دهد و «سمعيات» را بر ديگر بخش‌هاى نقلى اطلاق مى‌كند.


در موارد ياد شده و مبانى تفكيك‌ها، به روشنى مى‌توان تأثير فلسفه را ديد. مشخص است كه الاهيات، به عنوان اصطلاح، از فلاسفه گرفته شده است. تقسيم بندى مباحث درباره اوصاف و احوال و افعال خدا بر پايه مفاهيم وجوب و امكان و امتناع نيز از همين نوع مى‌باشد. او از مفهوم وجوب و امكان در اثبات خدا هم سود برده، همچنان كه از صفتْ نبودنِ وجود براى خدا سخن گفته، چون وجود، نفسِ ذات است و وجود، مشترك معنوى است. همه اين‌ها، نشان دهنده آغاز اثرپذيرى متكلمان از فلاسفه‌اى؛ همچون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست، هر چند تا زمان غزالى آشنايى آنان با فلسفه چندان جدّى و با وقوف كامل نبود، به جز ابن حَزم كه نظام‌مندتر به شرح و نقد آراى فلاسفه پرداخت.
در موارد ياد شده و مبانى تفكيك‌ها، به روشنى مى‌توان تأثير فلسفه را ديد. مشخص است كه الاهيات، به عنوان اصطلاح، از فلاسفه گرفته شده است. تقسيم بندى مباحث درباره اوصاف و احوال و افعال خدا بر پايه مفاهيم وجوب و امكان و امتناع نيز از همين نوع مى‌باشد. او از مفهوم وجوب و امكان در اثبات خدا هم سود برده، همچنان كه از صفتْ نبودنِ وجود براى خدا سخن گفته، چون وجود، نفسِ ذات است و وجود، مشترك معنوى است. همه اين‌ها، نشان دهنده آغاز اثرپذيرى متكلمان از فلاسفه‌اى؛ همچون [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]ست، هرچند تا زمان غزالى آشنايى آنان با فلسفه چندان جدّى و با وقوف كامل نبود، به جز ابن حَزم كه نظام‌مندتر به شرح و نقد آراى فلاسفه پرداخت.


از معدود مواردى كه جوينى دعوى نوآورى داشته، برهان حدوث است كه آن را براى اثبات محال بودن حوادثِ بدون آغاز و لزوم تناهى در زمان اقامه كرده است؛ البته دليلى مشابه با همين مضمون در آثار كندى و برخى مشايخ معتزله وجود دارد. جوينى اقرار كرده كه اين شيوه استدلال، طريقه‌اى است كه مشايخ به آن اشاره كرده‌اند. در واقع، او مدعى ارائه تقرير جديدى از اين برهان است.
از معدود مواردى كه جوينى دعوى نوآورى داشته، برهان حدوث است كه آن را براى اثبات محال بودن حوادثِ بدون آغاز و لزوم تناهى در زمان اقامه كرده است؛ البته دليلى مشابه با همين مضمون در آثار كندى و برخى مشايخ معتزله وجود دارد. جوينى اقرار كرده كه اين شيوه استدلال، طريقه‌اى است كه مشايخ به آن اشاره كرده‌اند. در واقع، او مدعى ارائه تقرير جديدى از اين برهان است.
خط ۷۰: خط ۷۰:
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==
1- دانشنامه جهان اسلام جلد يازدهم.
1- دانشنامه جهان اسلام جلد يازدهم.


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش