پرش به محتوا

مداد الروح: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت')
خط ۲۶: خط ۲۶:
== ساختار ==
== ساختار ==


كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمت‌هاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهل بيت(ع) و موعظه‌ها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصه‌ها و عبرت‌هاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.
كتاب، مشتمل بر مقدمه و پيشگفتار و 19 عنوان است. مؤلف سعى نموده در هر يك از قسمت‌هاى آن با آوردن آيات قرآن و كلام اهل‌بيت(ع) و موعظه‌ها و نصايح علماى بزرگ و عارفان كاملى مانند حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و قصه‌ها و عبرت‌هاى تاريخى، بر جذابيت كتاب بيفزايد.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۳۴: خط ۳۴:


بخش اول كتاب حاوى چند نكته مى‌باشد:
بخش اول كتاب حاوى چند نكته مى‌باشد:
# نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مى‌گردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمت‌هاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل بيتش(ع)<ref>متن كتاب، ص25</ref>
# نويسنده مواردى كه اسباب غفلت انسان مى‌گردد را برشمرده كه عبارتند از: مغرور شدن در دنيا، ضايع كردن عمر، نعمت‌هاى الهى، شاكر نبودن، اطاعت نكردن خدا و رسول(ص) و اهل‌بيتش(ع)<ref>متن كتاب، ص25</ref>
# مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مى‌داند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مى‌گردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref>
# مؤلف كتاب نتيجه بيدارى را رسيدن به مقام عبوديت<ref>همان، ص28</ref>و نتيجه غفلت را فراموش كردن خدا مى‌داند كه خود سبب فراموش شدن خود ايشان مى‌گردد<ref>همان، ص33</ref>و سرانجامى جز خسارت نفس براى انسان به دنبال ندارد<ref>همان، ص38</ref>
# نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مى‌داند. هم‌چنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است<ref>همان، ص51</ref>
# نويسنده تنها راه رسيدن به بيدارى معنوى را تفكر مى‌داند. هم‌چنانكه در روايات اسلامى تفكر به عنوان بهترين عبادات معرفى شده است<ref>همان، ص51</ref>
# وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراين‌باره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانه‌هايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل بيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مى‌گردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مى‌باشد<ref>همان، ص80</ref>
# وى تنها عامل ضعف روحى آدمى را قساوت قلب دانسته و به بيان مواردى از تعبيرات قرآنى دراين‌باره پرداخته است<ref>همان، ص72</ref>ايشان همچنين به بيان نشانه‌هايى از اين بيمارى روحى در روايات اهل‌بيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص76</ref>مؤلف امورى كه سبب قساوت قلب مى‌گردد را نيز متذكر شده كه از آن موارد تعلقات دنيوى و مادى و تبعيت از هواى نفس و ترك ذكر، كثرت مال، كثرت خوردن و نوشيدن و كثرت كلام مى‌باشد<ref>همان، ص80</ref>
# مؤلف مهم‌ترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مى‌گردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref>
# مؤلف مهم‌ترين عواملى كه سبب جرأت آدمى در ارتكاب معاصى مى‌گردد را بيان نموده كه از آن جمله است: 1- حبّ دنيا، 2- مغرور شدن به كرم و فضل خداوند و عدم شكرگزارى او، 3- ضعف ايمان، 4- ضعف محبت، 5- كوچك شمردن معاصى<ref>همان، ص87-107</ref>
در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روش‌هاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
در بخش دوم كتاب، مؤلف به بيان روش‌هاى مراقبت از نفس براى گرفتار نشدن به دام گناه و اشتباه پرداخته است:
خط ۵۱: خط ۵۱:
# خلاصه كلام اين‌كه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مى‌باشد<ref>همان، ص 265</ref>
# خلاصه كلام اين‌كه انسان بايد دائماً در فكر اين سفر باشد و در اين مدّت زمان محدود، وسايل مورد نياز رفتن را فراهم كند تا به سلامت به مقصد مقصود برسد. زيرا طول آرزوها از اسباب شقاوت آدمى در اين دنيا مى‌باشد<ref>همان، ص 265</ref>
# قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن درب‌هايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود<ref>همان، ص293</ref>
# قرار دادن شيطان به عنوان دشمن خود: قلب انسان همانند دژى محكم است كه شيطان قصد نفوذ آن را دارد. به همين جهت لازم است بر آن درب‌هايى محكم قرار دهند تا جلوى هر نفوذى گرفته شود<ref>همان، ص293</ref>
#:مؤلف برخى از روش‌هاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مى‌داند<ref>همان، ص294-296</ref>
#:مؤلف برخى از روش‌هاى خلاص شدن از مكر شيطان را بر اساس قرآن و روايات اهل‌بيت(ع) در روزه گرفتن، صدقه دادن، دوست داشتن خدا، استغفار بر گناهان، ترك غضب ورزيدن، فراوانى دوستان، نيكى به اولياى خدا و ذكر او، توكل ورزيدن و اخلاص و استعاذه به خداوند و خواندن ادعيه براى خلاص شدن از شيطان مى‌داند<ref>همان، ص294-296</ref>
#خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمى‌باشد<ref>همان، ص305</ref>نتيجه كلام اين‌كه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمى‌باشد.
#خارج كردن دوستى دنيا از قلب: اين كه انسان زندگانى مادى و همه متعلقات آن را وسيله قرار دهد و هدف قرار ندهد؛ زيرا بدون هدف الهى براى زندگانى و عمر انسان قيمتى نمى‌باشد<ref>همان، ص305</ref>نتيجه كلام اين‌كه بدانيم دوستى خدا و دوستى دنيا قابل جمع در يك قلب نمى‌باشد.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش