۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
وى مینويسد: وقتى به استنادات احمد كاتب مراجعه نموده و آنها را در مصادر اصلى پى گيرى نمودم، متوجه بطلان اين استنادات شدم كه نسبتى كذب و افترائى بيش نبوده است، براى مثال حديثى را از كتاب شافى آورده و به گونه اى نسبت داده كه گويا مضمون آن، رأى و اعتقاد شريف [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، صاحب شافى است، در حالى كه وقتى مراجعه كردم، مشاهده شد، اين حديث را [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از معتزله نقل كرده و سپس آنرا رد و انكار نموده است. يا در جايى ديگر كاتب بخشى از يك حديث را نقل كرده كه به گمانش مثبت ادعاى اوست و صدر و ذيل حديث را رها كرده، در حالى كه صدر و ذيل حديث تصريح به خلاف گمان كاتب دارد. و... | وى مینويسد: وقتى به استنادات احمد كاتب مراجعه نموده و آنها را در مصادر اصلى پى گيرى نمودم، متوجه بطلان اين استنادات شدم كه نسبتى كذب و افترائى بيش نبوده است، براى مثال حديثى را از كتاب شافى آورده و به گونه اى نسبت داده كه گويا مضمون آن، رأى و اعتقاد شريف [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، صاحب شافى است، در حالى كه وقتى مراجعه كردم، مشاهده شد، اين حديث را [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از معتزله نقل كرده و سپس آنرا رد و انكار نموده است. يا در جايى ديگر كاتب بخشى از يك حديث را نقل كرده كه به گمانش مثبت ادعاى اوست و صدر و ذيل حديث را رها كرده، در حالى كه صدر و ذيل حديث تصريح به خلاف گمان كاتب دارد. و... | ||
بنابراين عمل اين شخص دور از آزاد منشى و امانت دارى بوده و خيانتى بارز است، از كسى كه ادعاى شيعه بودن دارد، امرى بعيد است، بلكه اين امرى مشكوك و براى ضربه زدن به مكتب | بنابراين عمل اين شخص دور از آزاد منشى و امانت دارى بوده و خيانتى بارز است، از كسى كه ادعاى شيعه بودن دارد، امرى بعيد است، بلكه اين امرى مشكوك و براى ضربه زدن به مكتب اهلبيت طراحى شده و تنها از دشمنان شيعه مى تواند باشد. | ||
== ساختار و محتوا== | == ساختار و محتوا== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
نظام شورى | نظام شورى | ||
ادعاى كاتب اين است كه در عهد رسول اعظم و بعد از وفات او در قرون اوليه، نظام شورايى حاكم بوده و مورد قبول پيامبر و صحابه و حتى | ادعاى كاتب اين است كه در عهد رسول اعظم و بعد از وفات او در قرون اوليه، نظام شورايى حاكم بوده و مورد قبول پيامبر و صحابه و حتى اهلبيت بوده است، پس نظريه شورا مورد قبول اهلبيت و شيعان در قرن اول بوده و اين با خلافت بعد از وفات پيامبر در تاربخ اسلام منافاتى ندارد، چنانچه شيعه امروز مخالف آن است. | ||
مؤلف در جواب به كاتب، به مسئله شورى در اسلام میپردازد و چگونگى آن را در عهد رسالت، و بعد از آن و در نزد | مؤلف در جواب به كاتب، به مسئله شورى در اسلام میپردازد و چگونگى آن را در عهد رسالت، و بعد از آن و در نزد اهلبيت بررسى مى نمايد. | ||
مسئله شورى در عهد رسالت | مسئله شورى در عهد رسالت | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نظام شورايى كه كاتب و امثال ايشان به عنوان اساس دموكراسى بيان میكنند، قطعا مورد تأييد و نظر امت اسلامى پس از پيامبر حتى در سدههاى اول نبوده است، و خلافت ابوبكر و عمر و عثمان هيچ كدام به معناى مورد نظر كه همانا حاكميت رأى اكثريت باشد، صورت نگرفته است، اختلافات زياد انصار و مهاجر در تعيين خليفه اول و عدم اتفاق ايشان، تعيين خليفه ثانى با نظر اولى، و شوراى شش نفرى خليفه دوم براى خلافت بعد از خود هيچ كدام بر مبناى دموكراسى مورد ادعاى امثال كاتب نبوده و سازگارى ندارد. | نظام شورايى كه كاتب و امثال ايشان به عنوان اساس دموكراسى بيان میكنند، قطعا مورد تأييد و نظر امت اسلامى پس از پيامبر حتى در سدههاى اول نبوده است، و خلافت ابوبكر و عمر و عثمان هيچ كدام به معناى مورد نظر كه همانا حاكميت رأى اكثريت باشد، صورت نگرفته است، اختلافات زياد انصار و مهاجر در تعيين خليفه اول و عدم اتفاق ايشان، تعيين خليفه ثانى با نظر اولى، و شوراى شش نفرى خليفه دوم براى خلافت بعد از خود هيچ كدام بر مبناى دموكراسى مورد ادعاى امثال كاتب نبوده و سازگارى ندارد. | ||
شورى نزد | شورى نزد اهلبيت ع | ||
اين ادعاى كاتب كه | اين ادعاى كاتب كه اهلبيت نظام شورايى را در خلافت قبول داشتند نيز باطل است، كسى كه به تاريخ اسلامى آشنا باشد به اندازه كافى شواهد در ابطال و كذب بودن آن مى يابد. اصلا اگر اهلبيت عليهمالسلام با نظام شورايى مشكلى نداشتند عدم بيعت اميرالمؤمنين با خليفه اول و محاجه او به چه معنايى خواهد بود. مخالفت حضرت زهرا سلاماللهعليها با خلافت ابوبكر و محاجه و سختگيرى او نسبت به ابوبكر و تابعين ايشان به چه معنايى قابل تفسير است. | ||
نص بر خلافت امیرالمؤمنین عليهالسلام | نص بر خلافت امیرالمؤمنین عليهالسلام | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
شورى نزد علماء اماميه | شورى نزد علماء اماميه | ||
استناد كاتب به شواهدى از آثار علماء شيعه مبنى بر اين كه رسول خدا و | استناد كاتب به شواهدى از آثار علماء شيعه مبنى بر اين كه رسول خدا و اهلبيت مبدئيت شورى و حق امت را در انتخاب امام قبول داشتند، نيز امرى باطل و كذب است و با مراجعه به منابع و مصادر، خيانت كاتب و امثال ايشان روشن مى گردد. مثلا در روايتى كلام خصم را به حساب [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] گذاشته در حالى كه سيد آنرا در شافى بيان نموده تا رد كند... | ||
احجام امام از اخذ بيعت براى خود | احجام امام از اخذ بيعت براى خود | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
شورى نزد اميرالمؤمنين ع | شورى نزد اميرالمؤمنين ع | ||
كاتب براى اين كه اثبات كند، | كاتب براى اين كه اثبات كند، اهلبيت بويژه علی عليهالسلام نظام شورايى را قبول داشته به شواهد و مطالب بى مبناى ديگرى استناد مىكند، مثلا شركت علی عليهالسلام را در شوراى شش نفره تعيين خليفه به دستور عمر و عدم تصريح علی عليهالسلام به وجود نص بر خلافت خود را در آن شورى، قبول نظريه شورى تفسير مىكند. | ||
و حال آن كه اين، كلامى باطل است، زيرا علی عليهالسلام در مواضع عديده اى حق خود را بيان نموده و تصريح به غاصبانه بودن خلافت ايشان كرده است، و جاى تصريح آن در اين شوراى خاص كه با شرايط خاص و به خواست عمر تشكيل شده نيست. | و حال آن كه اين، كلامى باطل است، زيرا علی عليهالسلام در مواضع عديده اى حق خود را بيان نموده و تصريح به غاصبانه بودن خلافت ايشان كرده است، و جاى تصريح آن در اين شوراى خاص كه با شرايط خاص و به خواست عمر تشكيل شده نيست. |
ویرایش