پرش به محتوا

مع الدكتور أحمد أمين في حديث المهدي و المهدوية؛ الثقلان الكتاب و العترة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت')
خط ۳۹: خط ۳۹:
كتاب «مع الدكتور...» با مقدمه نويسنده در اشاره به انگيزه نگارش، آغاز و مطالب آن در چهار فصل و يك خاتمه ارائه شده است.
كتاب «مع الدكتور...» با مقدمه نويسنده در اشاره به انگيزه نگارش، آغاز و مطالب آن در چهار فصل و يك خاتمه ارائه شده است.


كتاب دوم، با مقدمه ناشر در بيان متن حديث ثقلين آغاز شده است. به اعتقاد نويسنده با اينكه تمام فرقه‌هاى اسلامى، حديث ثقلين را به تواتر نقل كرده‌اند، ولى مخالفين شيعه و حقانيت اهل بيت(ع)، معانى ظاهرى آن را تحريف و در مصاديق آن مجادله كرده‌اند؛ بدين جهت وى فقرات حديث را در شش بخش جداگانه آورده و پس از توضيح آن‌ها، ديدگاه‌هاى مخالفين را نقد كرده است (پارسا، 1388).
كتاب دوم، با مقدمه ناشر در بيان متن حديث ثقلين آغاز شده است. به اعتقاد نويسنده با اينكه تمام فرقه‌هاى اسلامى، حديث ثقلين را به تواتر نقل كرده‌اند، ولى مخالفين شيعه و حقانيت اهل‌بيت(ع)، معانى ظاهرى آن را تحريف و در مصاديق آن مجادله كرده‌اند؛ بدين جهت وى فقرات حديث را در شش بخش جداگانه آورده و پس از توضيح آن‌ها، ديدگاه‌هاى مخالفين را نقد كرده است (پارسا، 1388).


وى در پايان از فقره آخر حديث (آگاه باشيد كتاب الله و اهل بيت(ع) از همديگر جدا نمى‌شوند...) مسئله استمرار خلافت و وصايت پيامبر(ص) را نتيجه گرفته و به مسئله مهدويت پرداخته است (پارسا، 1388).
وى در پايان از فقره آخر حديث (آگاه باشيد كتاب الله و اهل‌بيت(ع) از همديگر جدا نمى‌شوند...) مسئله استمرار خلافت و وصايت پيامبر(ص) را نتيجه گرفته و به مسئله مهدويت پرداخته است (پارسا، 1388).


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۷۸: خط ۷۸:


# «انى تارك فيكم»: نويسنده معتقد است كه خطاب موجود در اين فراز، متوجه تمامى امت، در تمام نقاط و اعصار تاريخ مى‌باشد.
# «انى تارك فيكم»: نويسنده معتقد است كه خطاب موجود در اين فراز، متوجه تمامى امت، در تمام نقاط و اعصار تاريخ مى‌باشد.
# «الثقلين»: توضيح اين مطلب است كه مراد از ثقلين به وديعه گذاشته‌شده از جانب پيامبر(ص)، كتاب خدا و اهل بيت(ع) مى‌باشند.
# «الثقلين»: توضيح اين مطلب است كه مراد از ثقلين به وديعه گذاشته‌شده از جانب پيامبر(ص)، كتاب خدا و اهل‌بيت(ع) مى‌باشند.
# «كتاب الله»: نويسنده معتقد است كه اگر پيامبر(ص) خود به خليفه بودن كتاب الله پس از خويش تصريح نمى‌نمود، باز هم روشن و مبرهن بود كه قرآن، خليفه پس از وى مى‌باشد؛ زيرا قرآن بيان‌كننده حكم و احكام، نصايح و اخلاق، تعليم و ارشاد، اخبار گذشتگان و عبرت‌هاى پيشينيان و ساير مواردى است كه حيات بشرى وابسته به آن‌ها بوده و ابلاغ آن‌ها بر عهده رسول(ص) مى‌باشد.
# «كتاب الله»: نويسنده معتقد است كه اگر پيامبر(ص) خود به خليفه بودن كتاب الله پس از خويش تصريح نمى‌نمود، باز هم روشن و مبرهن بود كه قرآن، خليفه پس از وى مى‌باشد؛ زيرا قرآن بيان‌كننده حكم و احكام، نصايح و اخلاق، تعليم و ارشاد، اخبار گذشتگان و عبرت‌هاى پيشينيان و ساير مواردى است كه حيات بشرى وابسته به آن‌ها بوده و ابلاغ آن‌ها بر عهده رسول(ص) مى‌باشد.
# «و عترتى اهل بيتى»: به اعتقاد نويسنده، براى تكميل رسالت، وجود خليفه دوم لازم است، زيرا امور و وظايفى از قبيل قضاوت، فصل خصومات، عقد معاهدات سياسى، رهبرى جامعه، ارشاد مردم و... وجود دارند كه به‌وسيله پيامبر(ص) انجام مى‌گيرند و پس از شخص ايشان، بايد انسان لايقى، قائم مقام ايشان بوده و عهده‌دار اين امور باشد.
# «و عترتى اهل‌بيتى»: به اعتقاد نويسنده، براى تكميل رسالت، وجود خليفه دوم لازم است، زيرا امور و وظايفى از قبيل قضاوت، فصل خصومات، عقد معاهدات سياسى، رهبرى جامعه، ارشاد مردم و... وجود دارند كه به‌وسيله پيامبر(ص) انجام مى‌گيرند و پس از شخص ايشان، بايد انسان لايقى، قائم مقام ايشان بوده و عهده‌دار اين امور باشد.
# «ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا»: نويسنده، منظور نهايى از اين روايت را، وجوب تمسك به اين دو امر گران‌بها دانسته و به اين نكته اشاره نموده است كه حقيقت تمسك، اعتصام مى‌باشد؛ البته با تذكر اين مطلب كه مراد، قبض باليد نيست، بلكه تمسك به هر چيز، بر حسب همان چيز است و از آنجا كه كتاب خدا، مصدر شريعت، قاعده نظم و احكام، سرچشمه فضايل و اخلاق، كليد عبرت و موعظه و عترت پيامبر(ص) نيز كتاب ناطق، كاشف اسرار كتاب صامت، دليل بر عظمت خداوند، مرشد به وجوب عبوديت و احياكننده حيات دينى و سياسى مى‌باشند، تمسك به ثقلين، اخذ به آن چيزى است كه كتاب خدا و عترت پيامبر(ص) به آن ارشاد و امر مى‌نمايند.
# «ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا»: نويسنده، منظور نهايى از اين روايت را، وجوب تمسك به اين دو امر گران‌بها دانسته و به اين نكته اشاره نموده است كه حقيقت تمسك، اعتصام مى‌باشد؛ البته با تذكر اين مطلب كه مراد، قبض باليد نيست، بلكه تمسك به هر چيز، بر حسب همان چيز است و از آنجا كه كتاب خدا، مصدر شريعت، قاعده نظم و احكام، سرچشمه فضايل و اخلاق، كليد عبرت و موعظه و عترت پيامبر(ص) نيز كتاب ناطق، كاشف اسرار كتاب صامت، دليل بر عظمت خداوند، مرشد به وجوب عبوديت و احياكننده حيات دينى و سياسى مى‌باشند، تمسك به ثقلين، اخذ به آن چيزى است كه كتاب خدا و عترت پيامبر(ص) به آن ارشاد و امر مى‌نمايند.
#:در اين رابطه، نويسنده به بحث و بررسى ثقل ثالث نيز پرداخته است. گروهى پنداشته‌اند كه ثقل ديگرى وجود دارد كه تمسك و اتباع از آن، بر تمامى مسلمين واجب مى‌باشد و آن پيروى از صحابه است. دليل تمسك اين گروه به اين امر، حديثى تحت عنوان «اصحابى كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم» مى‌باشد كه نويسنده ضمن بررسى مفصل اين حديث، اين مطلب را رد نموده است.
#:در اين رابطه، نويسنده به بحث و بررسى ثقل ثالث نيز پرداخته است. گروهى پنداشته‌اند كه ثقل ديگرى وجود دارد كه تمسك و اتباع از آن، بر تمامى مسلمين واجب مى‌باشد و آن پيروى از صحابه است. دليل تمسك اين گروه به اين امر، حديثى تحت عنوان «اصحابى كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم» مى‌باشد كه نويسنده ضمن بررسى مفصل اين حديث، اين مطلب را رد نموده است.
#«الا و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض»: اين فراز، نشانگر دائمى و جاودانه بودن دين اسلام است.
#«الا و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض»: اين فراز، نشانگر دائمى و جاودانه بودن دين اسلام است.
#:اهل بيتى كه تا روز قيامت باقى مى‌باشند چه كسانى هستند، مهدى غائب(عج) از اهل بيت(ع) مى‌باشد، مسئله رجعت، معصوم بودن اهل بيت(ع)، لدنى بودن علم اهل بيت(ع) و بى‌نياز بودن ايشان از علم ديگران و... از ديگر عناوين مطرح‌شده در كتاب مى‌باشند.
#:اهل‌بيتى كه تا روز قيامت باقى مى‌باشند چه كسانى هستند، مهدى غائب(عج) از اهل‌بيت(ع) مى‌باشد، مسئله رجعت، معصوم بودن اهل‌بيت(ع)، لدنى بودن علم اهل‌بيت(ع) و بى‌نياز بودن ايشان از علم ديگران و... از ديگر عناوين مطرح‌شده در كتاب مى‌باشند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش