۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در مقدمه، به اين نكته اشاره شده است كه بدون سير در تاريخ تشيع، نمىتوان اسلام را به درستى ارزيابى كرد و كسانى كه تاريخ عمومى و تاريخ تشيع را در ادوار مختلف اسلامى مورد بررسى و پژوهش قرار دهند به آسانى مىفهمند كه در طول تاريخ اسلام، مذهب شيعه و سيماى واقعى تشيع نه تنها معرفى نشده، بلكه برخلاف واقع معرّفى شده است و اين به خاطر بىمهرىها و دشمنىهائى است كه در طول تاريخ بر | در مقدمه، به اين نكته اشاره شده است كه بدون سير در تاريخ تشيع، نمىتوان اسلام را به درستى ارزيابى كرد و كسانى كه تاريخ عمومى و تاريخ تشيع را در ادوار مختلف اسلامى مورد بررسى و پژوهش قرار دهند به آسانى مىفهمند كه در طول تاريخ اسلام، مذهب شيعه و سيماى واقعى تشيع نه تنها معرفى نشده، بلكه برخلاف واقع معرّفى شده است و اين به خاطر بىمهرىها و دشمنىهائى است كه در طول تاريخ بر اهلبيت پيامبر(ص) و پيروان آنها شده است و نويسندگان كتابهاى مذاهب و اديان (ملل و نحل) شيعه را با فرقههاى مبتدعه و خوارج و غاليان و خلاصه كسانى كه به تصريح كتب شيعه از اسلام خارج بودند، يكسان معرفى كردهاند<ref>مقدمه، ص3</ref> | ||
نويسنده معتقد است كه تشيّع اصل اسلام و پيدايش آن همزمان با پيدايش اسلام است و از زمان پيامبر اسلام(ص) وجود داشت و جمعى از مسلمانان نخستين و صحابه با ايمان و پرهيزگار آن حضرت، در هنگام حيات پيامبر به دوستى على(ع) و تشيع شهرت داشتند و هدف شيعه اين بود كه اسلام به همانگونه كه خدا و پيامبر خدا خواسته، ادامه يابد و از سياست و رنگهاى نژادى و تعصبات جاهلى بركنار باشد<ref>همان</ref> | نويسنده معتقد است كه تشيّع اصل اسلام و پيدايش آن همزمان با پيدايش اسلام است و از زمان پيامبر اسلام(ص) وجود داشت و جمعى از مسلمانان نخستين و صحابه با ايمان و پرهيزگار آن حضرت، در هنگام حيات پيامبر به دوستى على(ع) و تشيع شهرت داشتند و هدف شيعه اين بود كه اسلام به همانگونه كه خدا و پيامبر خدا خواسته، ادامه يابد و از سياست و رنگهاى نژادى و تعصبات جاهلى بركنار باشد<ref>همان</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مىشود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مىشدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مىخواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمانهاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالصترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارشهاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مىنمود<ref>همان، ص13</ref> | به باور نويسنده، از منابع دينى استفاده مىشود كه در عصر پيامبر(ص) عده زيادى از اصحاب، از خواصّ [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و پيروان وى بودند و از همان زمان به نام شيعه على(ع) شناخته مىشدند و از اين جمع، خود شيعيان چهار نفر را برگزيده و در آغاز آنان را نقباء، اصفياء و اولياء مىخواندند. چنانكه على بن ابراهيم از مفسران متقدم شيعه، آنان را به نام نقباء خوانده است ولى در زمانهاى بعد آنان به نام اركان خوانده شدند اين اركان عبارتند از: سلمان، ابوذر، عمّار و مقداد. اين عده از خالصترين ياران على(ع) و استوارترين مردم در دوستى او بودند. نويسنده بر اين باور است كه اينان همان كسانى بودند كه با خلوص نيت به اسلام گرويده و در پيرامون پيامبر(ص) گرد آمده بودند و او را در آغاز دعوت يارى نمودند و آنان از ابتدا شيعه و دوستدار على(ع) بودند و اين به سبب سفارشهاى مكرّر پيامبر(ص) بود كه پيوسته درباره على(ع) مىنمود<ref>همان، ص13</ref> | ||
نويسنده در تبين نقش سلمان فارسى، به اين نكته اشاره دارد كه وى بالاترين خدمت را به هموطنان خود كرد و اسلام راستين و اسلام | نويسنده در تبين نقش سلمان فارسى، به اين نكته اشاره دارد كه وى بالاترين خدمت را به هموطنان خود كرد و اسلام راستين و اسلام اهلبيت(ع) را به ايرانيان شناساند و راه مستقيم آن را نشان داد. او در دوران سياه ساسانى كه شمارههاى طرق و فرق دينى در ايران بيرون از شمار بود و از ميان انبوه اديان و افكار گوناگون خارجى و داخلى، بهترين و ممتازترين آنها را برگزيد و در راه به دست آوردن دين حق آنقدر محنت و مرارت ديد و آنقدر مراحل نشيبوفراز پيمود تا سر از اسرار همه دعوتهاى مزدكى، مانوى، زرتشتى، و كليسا درآورد و سرانجام خود را از اختناق افكار رهانيده و خود را به پيامبر اسلام(ص) رساند و چنان از خود گذشت و غرق در درياى ايمان و معرفت شد و چنان پيش رفت كه از جمله اهلبيت گشت<ref>همان19</ref> | ||
از ديگر عناوين و مطالبى كه در كتاب بدان پرداخته شده، عبارتند از:علل گرايش ايرانيان به تشيع، كوفه پايگاه تشيع، اصول طبقاتى، برنامه دولت انقلابى على(ع) و پيكار با امتيازطلبان، روحيه مردم كوفه، ادامه سياست [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] توسط امام حسن(ع)، واقعه كربلا، قيام توابين، سياست بىطرفى [[امام سجاد(ع)]]، امامت و جانشينى امام باقر(ع)، چگونگى مبارزه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] با صوفىگرى، قيام نفس زكيه، فرق اسماعيليه، قيام نافرجام صاحب فخ، قيام ابن طباطبا و ابوالسرايا، نگرش [[امام رضا(ع)]] به قيامهاى علويان عليه مأمون، شخصيت شگفتانگيز امام جواد(ع)، دلايل امامت امام هادى(ع)، دوران زندگانى [[امام حسن عسکری(ع)]]. | از ديگر عناوين و مطالبى كه در كتاب بدان پرداخته شده، عبارتند از:علل گرايش ايرانيان به تشيع، كوفه پايگاه تشيع، اصول طبقاتى، برنامه دولت انقلابى على(ع) و پيكار با امتيازطلبان، روحيه مردم كوفه، ادامه سياست [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] توسط امام حسن(ع)، واقعه كربلا، قيام توابين، سياست بىطرفى [[امام سجاد(ع)]]، امامت و جانشينى امام باقر(ع)، چگونگى مبارزه [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] با صوفىگرى، قيام نفس زكيه، فرق اسماعيليه، قيام نافرجام صاحب فخ، قيام ابن طباطبا و ابوالسرايا، نگرش [[امام رضا(ع)]] به قيامهاى علويان عليه مأمون، شخصيت شگفتانگيز امام جواد(ع)، دلايل امامت امام هادى(ع)، دوران زندگانى [[امام حسن عسکری(ع)]]. |
ویرایش