۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار == ' به '== ساختار == ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهلبيت') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
2. بر طبق پژوهش نويسنده: از جريانات مهم درونى شيعه كه انحرافى ريشهدار بوده و در ضايع كردن چهره تشيع نقشى اساسى داشته، حركتى است كه تحت عنوان غلّو در قرون نخستين اسلامى پديد آمده و تا به امروز در برخى از نقاط خود را حفظ كرده است. از اخبار نقل شده چنين بدست مىآيد كه پيدايش غلّو مربوط به همان زمان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] است. شخصيت امام بهگونهاى بود كه دو برخورد افراطى و تفريطى را درباره ايشان در ميان مردم ايجاد كرد، بهطورىكه گاه تا حد نسبت دادن صفاتى لاهوتى به ايشان و گاه در حد تكفير با آن حضرت برخورد مىشد. دليل اين مسأله هرچه باشد، از نظر تاريخى، مىتوان گفت كه در روزگار [[امام على(ع)]] برخوردهاى مزبور وجود داشته است، گرچه در كميّت و كيفيت آن اختلاف نظر فراوانى وجود دارد و البته روشن كردن آن كار دشوارى است.<ref>متن كتاب، ص51</ref> | 2. بر طبق پژوهش نويسنده: از جريانات مهم درونى شيعه كه انحرافى ريشهدار بوده و در ضايع كردن چهره تشيع نقشى اساسى داشته، حركتى است كه تحت عنوان غلّو در قرون نخستين اسلامى پديد آمده و تا به امروز در برخى از نقاط خود را حفظ كرده است. از اخبار نقل شده چنين بدست مىآيد كه پيدايش غلّو مربوط به همان زمان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] است. شخصيت امام بهگونهاى بود كه دو برخورد افراطى و تفريطى را درباره ايشان در ميان مردم ايجاد كرد، بهطورىكه گاه تا حد نسبت دادن صفاتى لاهوتى به ايشان و گاه در حد تكفير با آن حضرت برخورد مىشد. دليل اين مسأله هرچه باشد، از نظر تاريخى، مىتوان گفت كه در روزگار [[امام على(ع)]] برخوردهاى مزبور وجود داشته است، گرچه در كميّت و كيفيت آن اختلاف نظر فراوانى وجود دارد و البته روشن كردن آن كار دشوارى است.<ref>متن كتاب، ص51</ref> | ||
3. نويسنده در مورد تشيع محبّتى، نوشته است: صورتى ديگر از تشيع، تشيعى است كه به دليل دوستى | 3. نويسنده در مورد تشيع محبّتى، نوشته است: صورتى ديگر از تشيع، تشيعى است كه به دليل دوستى اهلبيت(ع)، متهم به داشتن گرايشات شيعى مىشود. در اين نظر، گاه ممكن است مسأله تفضيل را نيز مطرح كرد، اما بهطور عمده به دليل وجود رواياتى در لزوم دوستى اهلبيت(ع)، خاندان رسول خدا(ص) مورد محبت قرار مىگيرند. اين گرايش از نظر عثمانى مذهبان تشيع خوانده مىشود، در حالىكه هيچ زمينهاى از تفضيل يا چيز ديگرى در آن وجود ندارد.<ref>همان، ص27</ref>مقصود نويسنده از تشيع محبتى، دوستى اهلبيت(ع) بدون پذيرش امامت آنان است. | ||
4. يكى از نكتههاى قابل تأمّل نويسنده، مسأله «تشيّع معتزلى» است و اين ادعا كه: نسبت مثبتى ميان اعتزال و تشيع بوده است. اين نسبت در دورههاى بعد فزونى يافت تا جايى كه اصطلاح «معتزلى شيعى» درباره بسيارى از شخصيتهاى برجسته دنياى اسلام به كار گرفته شد.<ref>همان، ص77</ref> | 4. يكى از نكتههاى قابل تأمّل نويسنده، مسأله «تشيّع معتزلى» است و اين ادعا كه: نسبت مثبتى ميان اعتزال و تشيع بوده است. اين نسبت در دورههاى بعد فزونى يافت تا جايى كه اصطلاح «معتزلى شيعى» درباره بسيارى از شخصيتهاى برجسته دنياى اسلام به كار گرفته شد.<ref>همان، ص77</ref> |
ویرایش