پرش به محتوا

تفسير الصافي: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت'
جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله== ' به '==منابع مقاله== ')
جز (جایگزینی متن - 'اهل بيت' به 'اهل‌بيت')
خط ۳۰: خط ۳۰:




مؤلف تفسير را با مقدمه‌اى آغاز مى‌كند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينه‌هاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مى‌گويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشاره‌اى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهل بيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مى‌كند، و از تفاسيرى سخن به ميان مى‌آورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كرده‌اند و يادآورى مى‌كند كه اين‌گونه تفاسير نيز از كاستى‌ها و ناهنجارى‌ها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بى‌ارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا.
مؤلف تفسير را با مقدمه‌اى آغاز مى‌كند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينه‌هاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مى‌گويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشاره‌اى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهل‌بيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مى‌كند، و از تفاسيرى سخن به ميان مى‌آورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كرده‌اند و يادآورى مى‌كند كه اين‌گونه تفاسير نيز از كاستى‌ها و ناهنجارى‌ها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بى‌ارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا.


افزون بر اين‌ها، در اين‌گونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرت‌زا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه‌ها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچ‌گونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبسته‌اند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مى‌فرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارى‌ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته‌ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى‌رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهل بيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد.
افزون بر اين‌ها، در اين‌گونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرت‌زا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه‌ها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچ‌گونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبسته‌اند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مى‌فرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارى‌ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته‌ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى‌رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهل‌بيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد.


==روش مفسر==
==روش مفسر==




روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهل بيت «ع» مى‌باشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونه‌اى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آينده‌اى از روايت و درايت گشته است.
روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهل‌بيت «ع» مى‌باشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونه‌اى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آينده‌اى از روايت و درايت گشته است.


مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه‌ايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى‌كند كه به تعبير [[معرفت، محمد هادی|آيت‌اللّه معرفت]] در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است:
مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه‌ايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى‌كند كه به تعبير [[معرفت، محمد هادی|آيت‌اللّه معرفت]] در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است:


مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهل بيت «ع».
مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهل‌بيت «ع».


مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل بيت «ع» مى‌باشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مى‌دانند.
مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت «ع» مى‌باشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مى‌دانند.


مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است.
مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است.
خط ۲۰۶: خط ۲۰۶:
- اصول تفسيرى در تفسير صافى.
- اصول تفسيرى در تفسير صافى.


- اهل بيت(ع) مفسر قرآنند.
- اهل‌بيت(ع) مفسر قرآنند.


- قرآن در شأن اهل بيت(ع)، دوستان، و دشمنان آنها نازل شده است.
- قرآن در شأن اهل‌بيت(ع)، دوستان، و دشمنان آنها نازل شده است.


چه كسى مى‌تواند قرآن را با نظر و اجتهاد خود، تفسير كند؟
چه كسى مى‌تواند قرآن را با نظر و اجتهاد خود، تفسير كند؟
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
- روش مصنف در تفسير.
- روش مصنف در تفسير.


- قرآن و اهل بيت «عليهم‌السلام».
- قرآن و اهل‌بيت «عليهم‌السلام».


- طعن مصنف بر صحابه (عثمان، عمر، ابوبكر، عائشه و حفصه).
- طعن مصنف بر صحابه (عثمان، عمر، ابوبكر، عائشه و حفصه).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش