پرش به محتوا

الرسالة الثانية لأبي‌دلف رحالة القرن العاشر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'زندگي' به 'زندگی'
جز (جایگزینی متن - '==منابع مقاله== ' به '==منابع مقاله== ')
جز (جایگزینی متن - 'زندگي' به 'زندگی')
خط ۵۳: خط ۵۳:
در نوشته وي دو خط مشي را به وضوح مى‌توان مشاهده كرد. یکی توجه به آثار برجسته و شگفتى‌آور و ديگري شرح پديده‌هاي طبيعت. وي به معدن‌شناسی و گياه‌شناسی نيز توجهي وافر داشته است. در اين زمينه مى‌نويسد: «چون بر هنر شريف و تجارت سودمند تصفيه و تقطير و اقسام حل و تكليس احاطه يافتم، در باب سنگ‌هاي معدني و گياهان طبي دچار ترديد و اشتباه شدم و لازم ديدم به دنبال سنگ‌هاي خام معدني و منابع و چشمه سارها بروم». او از وجود معادن طلا، سيماب، نقره، زرنيخ زرد و لعل كبود در كوه‌هاي اطراف شيز خبر داده است.
در نوشته وي دو خط مشي را به وضوح مى‌توان مشاهده كرد. یکی توجه به آثار برجسته و شگفتى‌آور و ديگري شرح پديده‌هاي طبيعت. وي به معدن‌شناسی و گياه‌شناسی نيز توجهي وافر داشته است. در اين زمينه مى‌نويسد: «چون بر هنر شريف و تجارت سودمند تصفيه و تقطير و اقسام حل و تكليس احاطه يافتم، در باب سنگ‌هاي معدني و گياهان طبي دچار ترديد و اشتباه شدم و لازم ديدم به دنبال سنگ‌هاي خام معدني و منابع و چشمه سارها بروم». او از وجود معادن طلا، سيماب، نقره، زرنيخ زرد و لعل كبود در كوه‌هاي اطراف شيز خبر داده است.


موضوع رساله دوم و بيان فاخر و پرجذبه آن در شرح مقصود، آن را در رديف آثار ادبي قرار داده است و در اين نكته جاي شگفتي نيست، زيرا ابودلف در عين حال مردي اديب و شاعر بوده است. اشعار وى نه تنها از جنبه هنري، بلكه به عنوان مأخذي براي شناختن گوينده آنها نيز در خور توجه است. ابودلف خود را وابسته به گروه «بنى‌ساسان» دانسته است. از قصيده وي كه به استقبال از قصيده احنف عُكبَري سروده شده است، مى‌توان به وضع زندگي و حدود آوارگي و نيازمندي اين گروه پي برد. اينان مردمي فقير و محروم بودند كه عمده‌ترين كارشان عياري، داستان سرايي، مرثيه‌خواني، معركه‌گيري، فال‌گيري، فريب‌كاري، دزدي و گدايي بود. اينان به تجارت عطريات، طلسم‌ها و داروهاي ويژه درمان انواع بيمارى‌ها مى‌پرداختند و خود را بازگشته از اسارت در روم شرقي يا نواحي ديگر و نجات يافتگان از زندان مى‌ناميدند و با در نظر گرفتن اوضاع و احوال، خود را يهودي، مسيحي، شيعي، سني، كور، كر، جذامي و غيره معرفي مي‌كردند. وى در قصيده مشهور ساسانيه خويش با مباهات خود را از گروه بنى‌ساسان دانسته و به پيروي از گروه بني‌ساسان مراتب اعتراض خويش را نسبت به فساد اجتماعي عهد عباسيان ابراز نموده است.
موضوع رساله دوم و بيان فاخر و پرجذبه آن در شرح مقصود، آن را در رديف آثار ادبي قرار داده است و در اين نكته جاي شگفتي نيست، زيرا ابودلف در عين حال مردي اديب و شاعر بوده است. اشعار وى نه تنها از جنبه هنري، بلكه به عنوان مأخذي براي شناختن گوينده آنها نيز در خور توجه است. ابودلف خود را وابسته به گروه «بنى‌ساسان» دانسته است. از قصيده وي كه به استقبال از قصيده احنف عُكبَري سروده شده است، مى‌توان به وضع زندگی و حدود آوارگي و نيازمندي اين گروه پي برد. اينان مردمي فقير و محروم بودند كه عمده‌ترين كارشان عياري، داستان سرايي، مرثيه‌خواني، معركه‌گيري، فال‌گيري، فريب‌كاري، دزدي و گدايي بود. اينان به تجارت عطريات، طلسم‌ها و داروهاي ويژه درمان انواع بيمارى‌ها مى‌پرداختند و خود را بازگشته از اسارت در روم شرقي يا نواحي ديگر و نجات يافتگان از زندان مى‌ناميدند و با در نظر گرفتن اوضاع و احوال، خود را يهودي، مسيحي، شيعي، سني، كور، كر، جذامي و غيره معرفي مي‌كردند. وى در قصيده مشهور ساسانيه خويش با مباهات خود را از گروه بنى‌ساسان دانسته و به پيروي از گروه بني‌ساسان مراتب اعتراض خويش را نسبت به فساد اجتماعي عهد عباسيان ابراز نموده است.


== وضعيت==
== وضعيت==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش