۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{جعبه' به '{{جعبه') |
جز (جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
فصل سوم، در بيان مشاهده و معرفت است و مباحث زير را مطرح مىكند: | فصل سوم، در بيان مشاهده و معرفت است و مباحث زير را مطرح مىكند: | ||
«مراد صوفيه از مشاهده، ديدار دل است كه به دل، حق تعالى را در پنهان و آشكار مىبينند»، «نفس عبارت است از دوام حال مشاهده و تواتر و تعاقب امداد كه حيات قلوب اهل محبت بدان مربوط است»، «نهايت معرفت عارفين بالله، عجز از معرفت خداوند است»، «رؤيت بر دو قسم است: رؤيت ظاهرى و رؤيت باطنى؛ رؤيت ظاهرى، از عالم حسى و شهادت است و باطنى، از عالم ملكوت»، «عالم شهادت نسبت به عالم ملكوت، مانند قشر است نسبت به لب»، «معرفت حقايق اسماء و صفات الهى، در غايت عظمت و نهايت جلالت است و جز اهل صفوت و خلت را بدان اطلاع ندهند»، «سعادت آدمى، در معرفت خداى تعالى است»، «ديدار، از معرفت حاصل مىشود؛ هر كسى كه معرفت ندارد، از ديدار حق محجوب است و هر كه را معرفت تمامتر است، ديدار وى را تمامتر است»، «محبت، ثمره معرفت است»، «طريق فلاح، مفارقت از دو عالم است»، «شهوت اهل علم، به جمعآورى كتب و تحفظ انواع علوم است بدون آنكه به حقايق و اسرار دين مطلع باشند و فقط صاحب قشرند»، «معيت روح با جسد، مثال معيت حق تعالى است با كل كاينات»، «اگر قوت روح به كمال برسد و قالب را به زمان | «مراد صوفيه از مشاهده، ديدار دل است كه به دل، حق تعالى را در پنهان و آشكار مىبينند»، «نفس عبارت است از دوام حال مشاهده و تواتر و تعاقب امداد كه حيات قلوب اهل محبت بدان مربوط است»، «نهايت معرفت عارفين بالله، عجز از معرفت خداوند است»، «رؤيت بر دو قسم است: رؤيت ظاهرى و رؤيت باطنى؛ رؤيت ظاهرى، از عالم حسى و شهادت است و باطنى، از عالم ملكوت»، «عالم شهادت نسبت به عالم ملكوت، مانند قشر است نسبت به لب»، «معرفت حقايق اسماء و صفات الهى، در غايت عظمت و نهايت جلالت است و جز اهل صفوت و خلت را بدان اطلاع ندهند»، «سعادت آدمى، در معرفت خداى تعالى است»، «ديدار، از معرفت حاصل مىشود؛ هر كسى كه معرفت ندارد، از ديدار حق محجوب است و هر كه را معرفت تمامتر است، ديدار وى را تمامتر است»، «محبت، ثمره معرفت است»، «طريق فلاح، مفارقت از دو عالم است»، «شهوت اهل علم، به جمعآورى كتب و تحفظ انواع علوم است بدون آنكه به حقايق و اسرار دين مطلع باشند و فقط صاحب قشرند»، «معيت روح با جسد، مثال معيت حق تعالى است با كل كاينات»، «اگر قوت روح به كمال برسد و قالب را به زمان روحانیان بكشد، مىتواند كه در يك ساعت، كار صد هزار ساله را انجام دهد»، «بحث دربارهى اقطاب»، «ابدال و اوتاد و تبديل طبقات آنها و اينكه قطب، ثابت است و داراى عمر طولانى مىباشد» و... | ||
فصل چهارم، در بيان معجزات رسول خدا(ص) و كرامات اولياء است. مصنف در اين فصل، ابتدا به معجزات پيامبر اكرم(ص) اشاره مىكند، سپس كرامات اولياء را بيان مىكند؛ اوليايى از قبيل ابوبكر، عمر، عثمان، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، سعد بن معاذ، عامر بن عبدالقيس، اويس قرنى، امام حسن(ع) و... | فصل چهارم، در بيان معجزات رسول خدا(ص) و كرامات اولياء است. مصنف در اين فصل، ابتدا به معجزات پيامبر اكرم(ص) اشاره مىكند، سپس كرامات اولياء را بيان مىكند؛ اوليايى از قبيل ابوبكر، عمر، عثمان، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، سعد بن معاذ، عامر بن عبدالقيس، اويس قرنى، امام حسن(ع) و... |
ویرایش