پرش به محتوا

سفرنامه شاردن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ اوت ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی')
خط ۷۲: خط ۷۲:
اصفهان براي شاردن جذابيّت زيادي داشت و او آنجا را زيباترين شهر مشرق زمين محسوب مى‌كرد و آب و هوايش را به دليل اعتدال از همه جاي دنيا سالم‌تر مى‌دانست. در واقع آن اصفهاني را كه شاردن مى‌ديد، شهري بود در اوج ترقّي خود. او نيز از آن رو كه اعتماد و دوستي برخي افراد متنفّذ شهر از تجّار و علما و اهل دربار را جلب كرده بود، مى‌توانست با بخش‌هاي متنوّع جامعه ارتباط يابد.
اصفهان براي شاردن جذابيّت زيادي داشت و او آنجا را زيباترين شهر مشرق زمين محسوب مى‌كرد و آب و هوايش را به دليل اعتدال از همه جاي دنيا سالم‌تر مى‌دانست. در واقع آن اصفهاني را كه شاردن مى‌ديد، شهري بود در اوج ترقّي خود. او نيز از آن رو كه اعتماد و دوستي برخي افراد متنفّذ شهر از تجّار و علما و اهل دربار را جلب كرده بود، مى‌توانست با بخش‌هاي متنوّع جامعه ارتباط يابد.


بيشتر ارزاق شهر از مزارع اطراف به شعاع حدود يازده كيلومتري شهر تأمين مى‌گرديد. در اطراف شهر حدود 000,3 برج كبوتر وجود داشت كه از آنها براي جمع‌آوري كود جهت تقويت محصولات صيفي، مخصوصاً خربزه و طالبي، استفاده مى‌شد. شاه حدود 800 باز و قِرقي نگه مى‌داشت كه هر كدام هم داراي نگهبان مخصوص خود بود. اعيان و اشراف هم داراي پرندگان شكاري بودند. شكار شامل شير، ببر و پلنگ بود. ماهي غالباً از بحر خزر به صورت خشك و نمك سود به اصفهان و چند شهر ديگر برده مى‌شد. ماهي خليج فارس هم، كه به زعم وي لذيذترين ماهي جهان بود، به بازار مى‌رسيد. شاردن طرفدار نظم حكومتي و كارآيي اداري و نكوهنده استبداد سياسي است. از اين نظر دربار صفوي را استوار بر بنيادي مى‌داند كه شاه عباس اوّل گذاشته بود و هر چند كه پس از او سلاطين نالايق بر سر كار آمدند؛ ولي نظام سياسي و اداري ايران داراي عوامل نيرومندي؛ از جمله قدرت سلطنت و قدرت روحانيّت بود كه از درون متضمّن ادامه و بقاي آن بودند. امور عرفي مشروعيّت خود را به ميزان زيادي از تأييد روحانيّت كسب مى‌كردند. خدا حاكم كّل آفرينندگان دانسته مى‌شد كه مردم را به وسيله پيامبران هدايت مى‌كرد و سلاطين نيز تا جايي كه به امر رهبري جامعه مربوط مى‌شد. جانشين پيامبران بودند، از اين رو نوعي قدرت الهي در قدرت و نهاد سلطنت متجلّي مى‌شد. به نظر شاردن اين گونه اطاعت كامل از اوامر شاه مختصّ تمدن‌هاي قديم آسيا؛ مانند ژاپن و چين بود كه داراي حكومت‌هاي مطلقه و الهي بودند و هيچ يك از اين قبيل حكومت‌ها به راه تكامل سياسي آن طور كه اروپا افتاده بود، نيفتاده بودند. ديگر اينكه در ايران خزانه‌داري و اداره حسابداري كّل ساختي متمركز و واحد داشتند؛ امّا نظام حقوقي كشور داراي يك مركزيّت سازماني نبود و هر كس بنا به ميل خود مى‌توانست به محكم‌هاي كه مى‌خواست رجوع كند. شغل متوليّان اوقاف هم يك كار اداري و عرفي شمرده مى‌شد و نه يك مسند روحاني.
بيشتر ارزاق شهر از مزارع اطراف به شعاع حدود يازده كيلومتري شهر تأمين مى‌گرديد. در اطراف شهر حدود 000,3 برج كبوتر وجود داشت كه از آنها براي جمع‌آوري كود جهت تقويت محصولات صيفي، مخصوصاً خربزه و طالبي، استفاده مى‌شد. شاه حدود 800 باز و قِرقي نگه مى‌داشت كه هر كدام هم داراي نگهبان مخصوص خود بود. اعيان و اشراف هم داراي پرندگان شكاري بودند. شكار شامل شير، ببر و پلنگ بود. ماهي غالباً از بحر خزر به صورت خشك و نمك سود به اصفهان و چند شهر ديگر برده مى‌شد. ماهي خليج فارس هم، كه به زعم وي لذيذترين ماهي جهان بود، به بازار مى‌رسيد. شاردن طرفدار نظم حكومتي و كارآيي اداري و نكوهنده استبداد سياسي است. از اين نظر دربار صفوي را استوار بر بنيادي مى‌داند كه شاه عباس اوّل گذاشته بود و هر چند كه پس از او سلاطين نالايق بر سر كار آمدند؛ ولي نظام سياسي و اداري ايران داراي عوامل نيرومندي؛ از جمله قدرت سلطنت و قدرت روحانیّت بود كه از درون متضمّن ادامه و بقاي آن بودند. امور عرفي مشروعيّت خود را به ميزان زيادي از تأييد روحانیّت كسب مى‌كردند. خدا حاكم كّل آفرينندگان دانسته مى‌شد كه مردم را به وسيله پيامبران هدايت مى‌كرد و سلاطين نيز تا جايي كه به امر رهبري جامعه مربوط مى‌شد. جانشين پيامبران بودند، از اين رو نوعي قدرت الهي در قدرت و نهاد سلطنت متجلّي مى‌شد. به نظر شاردن اين گونه اطاعت كامل از اوامر شاه مختصّ تمدن‌هاي قديم آسيا؛ مانند ژاپن و چين بود كه داراي حكومت‌هاي مطلقه و الهي بودند و هيچ يك از اين قبيل حكومت‌ها به راه تكامل سياسي آن طور كه اروپا افتاده بود، نيفتاده بودند. ديگر اينكه در ايران خزانه‌داري و اداره حسابداري كّل ساختي متمركز و واحد داشتند؛ امّا نظام حقوقي كشور داراي يك مركزيّت سازماني نبود و هر كس بنا به ميل خود مى‌توانست به محكم‌هاي كه مى‌خواست رجوع كند. شغل متوليّان اوقاف هم يك كار اداري و عرفي شمرده مى‌شد و نه يك مسند روحانی.


وضع مدارس ايران به نظر شاردن به همان روال گذشته‌شان بود. بيشتر بر دروسي؛ مانند صرف و نحو، كلام، فلسفه، رياضيات، نجوم، طّب قديم و ادب عرب تمركز مى‌كردند و در آنها از دانش‌هاي معاصر مغرب زمين خبري نبود.
وضع مدارس ايران به نظر شاردن به همان روال گذشته‌شان بود. بيشتر بر دروسي؛ مانند صرف و نحو، كلام، فلسفه، رياضيات، نجوم، طّب قديم و ادب عرب تمركز مى‌كردند و در آنها از دانش‌هاي معاصر مغرب زمين خبري نبود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش