۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</div> '''' به '</div> '''') |
جز (جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاههاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مىتوان در خلال شمارههاى پيمان بدست آورد. كسروى در شمارههايى ابتدائى پيمان سعى كرد چهره حقيقى خود را برملا نسازد و با ارائه مقالات مختلف، از اسلام تعريف و تمجيد مىكرد. ولى به تدريج قلم او گستاخ شد و با بىپروايى جملات خويش را عليه فرهنگ اسلام شروع كرد. او اغلب رجال ايران را به تمسخر مىگرفت، بجز نادرشاه كه او را شاهى وطندوست، علاقمند به ايران و شجاع مىدانست، وى حتى از شعرائى چون حافظ، سعدى و مولوى، با زبان طعن ياد كرد و تحت اين عنوان كه شعرهاى آنان مايه ضلالت و گمراهى است، سخت به ايشان حمله مىكرد. اولين واكنش نسبت به مطالب مندرج در پيمان در 1315ش شروع شد. بالاخره نشريه پيمان در سال 1321ش تعطيل شد و در سال 1322ش او مجله بنياد را انتشار داد. | اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاههاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مىتوان در خلال شمارههاى پيمان بدست آورد. كسروى در شمارههايى ابتدائى پيمان سعى كرد چهره حقيقى خود را برملا نسازد و با ارائه مقالات مختلف، از اسلام تعريف و تمجيد مىكرد. ولى به تدريج قلم او گستاخ شد و با بىپروايى جملات خويش را عليه فرهنگ اسلام شروع كرد. او اغلب رجال ايران را به تمسخر مىگرفت، بجز نادرشاه كه او را شاهى وطندوست، علاقمند به ايران و شجاع مىدانست، وى حتى از شعرائى چون حافظ، سعدى و مولوى، با زبان طعن ياد كرد و تحت اين عنوان كه شعرهاى آنان مايه ضلالت و گمراهى است، سخت به ايشان حمله مىكرد. اولين واكنش نسبت به مطالب مندرج در پيمان در 1315ش شروع شد. بالاخره نشريه پيمان در سال 1321ش تعطيل شد و در سال 1322ش او مجله بنياد را انتشار داد. | ||
سالهاى بعد از شهريور 1320 كه جامعه دچار هرج و مرج گرديده و غالب حزبسازىها و مسلكتراشىها رواج يافته بود، كسروى هم كه در ايام جوانى بر اثر اختلافاتى از محيط | سالهاى بعد از شهريور 1320 كه جامعه دچار هرج و مرج گرديده و غالب حزبسازىها و مسلكتراشىها رواج يافته بود، كسروى هم كه در ايام جوانى بر اثر اختلافاتى از محيط روحانیت خارج شده و كينه روحانیت را به دل گرفته بود، فرصتى مناسب ديد كه انتقامى باز ستاند. او در آغاز نشرياتى منتشر كرد. اندك اندك كه بازارش رونقى گرفت، اهانت به مقدسات دينى را شروع كرد. اين خود زنگ خطرى بود كه در گوش مسلمين به صدا در آمد. دستهايى نامريى كه هميشه صداهايى را كه ايجاد نفاق مىكند تقويت مىنمايند، شروع به فعاليت كردند و مسلك كسروى را روز به روز توسعه دادند و در اطراف آن سر و صدا راه انداختند، به اميد آن كه باز هم مسلمانان را به جنگ و نفاق داخلى مشغول كرده باشند. | ||
در اين موقع غالب نويسندگان مسلمان مبارزات قلمى خود را آغاز نموده و در فكر ريشهكن كردن نهال مفسدى بودند كه داشت در اعماق قلوب بىخبران از معارف اسلام ريشه مىدوانيد، ولى كسروى مطالب مستدل آنان را با سفسطه و ناسزا پاسخ مىداد. كارهاى كسروى كم كم در اثر تقويت بيگانگان، غوغايى به پا كرد. مقدارى از نشرياتش به نجف اشرف كه آن روز مركز اول | در اين موقع غالب نويسندگان مسلمان مبارزات قلمى خود را آغاز نموده و در فكر ريشهكن كردن نهال مفسدى بودند كه داشت در اعماق قلوب بىخبران از معارف اسلام ريشه مىدوانيد، ولى كسروى مطالب مستدل آنان را با سفسطه و ناسزا پاسخ مىداد. كارهاى كسروى كم كم در اثر تقويت بيگانگان، غوغايى به پا كرد. مقدارى از نشرياتش به نجف اشرف كه آن روز مركز اول روحانیت و حوزه علميه تشيع بود، رسيد. يكى از آن كتب در يكى از مدارس نجف، به حجرهاى راه يافت. آنجا محل اقامت سيد مجتبى نواب صفوى بود. | ||
كسروى در اين كتاب به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] توهين نموده بود. سيد مجتبى، كتاب را به چند تن از اساتيد و مراجع عاليقدر نجف اشرف نشان مىدهد، آيتالله حسين قمى كتاب را مطالعه كرد و بعد از آن با صراحت، حكم ارتداد نويسنده آن را اعلام كرد. | كسروى در اين كتاب به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] توهين نموده بود. سيد مجتبى، كتاب را به چند تن از اساتيد و مراجع عاليقدر نجف اشرف نشان مىدهد، آيتالله حسين قمى كتاب را مطالعه كرد و بعد از آن با صراحت، حكم ارتداد نويسنده آن را اعلام كرد. |
ویرایش