۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
جز (جایگزینی متن - 'روحاني' به 'روحانی') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
|}... ولى عوام نمىدانند كه چه مىبينند.<ref>همان، ص 276</ref>{{شعر}}{{ب|''دوست نزدیک تر از من به من است''|2=''وين عجبتر كه من از وى دورم''}}{{ب|''چه كنم با كه توان گفت كه دوست''|2=''در كنار من و من مهجورم''}}{{پایان شعر}} | |}... ولى عوام نمىدانند كه چه مىبينند.<ref>همان، ص 276</ref>{{شعر}}{{ب|''دوست نزدیک تر از من به من است''|2=''وين عجبتر كه من از وى دورم''}}{{ب|''چه كنم با كه توان گفت كه دوست''|2=''در كنار من و من مهجورم''}}{{پایان شعر}} | ||
بخش ديگر، نامه عرفانى مؤلف به علامه كمپانى است. در اين نامه [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى]] دستورالعملهايى براى آيتالله شيخ محمدحسين كمپانى براى سير و سلوك نوشته و توصيههايى براى تربيت عرفانى در شبانهروز مطرح كرده است. چون نفس انسانى تا از عالم مثال خود نگذشته باشد، به عالم عقلى نخواهد رسيد و تا به عالم عقلى نرسد، حقيقت معرفت حاصل نشود و به مطلوبش نخواهد رسيد. روش پيشنهادى [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى]] براى معرفت نفس و رسيدن به مطلوب عرفانى، چنين است: اولا بايد انسان يك مقدار زياده بر معمول تقليل غذا و استراحت بكند تا جنبه حيوانيت كمتر و | بخش ديگر، نامه عرفانى مؤلف به علامه كمپانى است. در اين نامه [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى]] دستورالعملهايى براى آيتالله شيخ محمدحسين كمپانى براى سير و سلوك نوشته و توصيههايى براى تربيت عرفانى در شبانهروز مطرح كرده است. چون نفس انسانى تا از عالم مثال خود نگذشته باشد، به عالم عقلى نخواهد رسيد و تا به عالم عقلى نرسد، حقيقت معرفت حاصل نشود و به مطلوبش نخواهد رسيد. روش پيشنهادى [[ملکی تبریزی، جواد بن شفیع|ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى]] براى معرفت نفس و رسيدن به مطلوب عرفانى، چنين است: اولا بايد انسان يك مقدار زياده بر معمول تقليل غذا و استراحت بكند تا جنبه حيوانيت كمتر و روحانیّت قوّت بگيرد و ثانيا تا مىتواند ذكر و فكر را ترك نكند كه اين دو جناح سير آسمان معرفت است. او بهويژه بر شبخيزى و تكرار ذكر يونسيّه در سجده و قرائت قرآن به قصد هديه به حضرت ختمىمرتبت(ص) و فكر درباره رحلت از اين دنياى فانى و انديشيدن درباره نيستى تأكيد كرده است و...<ref>همان، ص 269 - 271</ref> | ||
در پايان، قصيده زيباى لقائيه استاد حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] به نقل از ديوان ايشان آمده كه در اوايل ذىحجه 1388ق، سروده و با اين بيت آغاز شده است:{{شعر}}{{ب|''اى دل بهدر كن از سرت كبر و ريا را''|2=''خواهى اگر بينى جمال كبريا را''}}{{پایان شعر}} | در پايان، قصيده زيباى لقائيه استاد حسن [[حسنزاده آملی، حسن|حسنزاده آملى]] به نقل از ديوان ايشان آمده كه در اوايل ذىحجه 1388ق، سروده و با اين بيت آغاز شده است:{{شعر}}{{ب|''اى دل بهدر كن از سرت كبر و ريا را''|2=''خواهى اگر بينى جمال كبريا را''}}{{پایان شعر}} |
ویرایش