۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مير داماد' به 'میرداماد') |
جز (جایگزینی متن - 'مى كرد' به 'میكرد') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
ايشان با وجود احترام فراوان به عقل و برهان در برابر كتاب و سنت تسليم بود. حكيم لاهيجى از آنان نبود كه در دريافت مسائل اعتقادى از كتاب و سنت مانند ظاهريه، حشويه و اخباريه بدون در نظر گرفتن دلايل قطعى عقلى و دلايل اجتهادى نقلى به ظواهر كتاب و سنت بسنده كند. همانان كه معتقدند خداوند قابل رؤيت است و شبيه دارد چرا كه فرمود «الرحمن على العرش استوى / خدا بر عرش جا گرفته است.»<ref>طه/ 5.</ref>از سويى وى مانند صوفيه و باطنيه و جمعى از فلاسفه و عرفا نبود كه كتاب و سنت را رموزى مىدانند كه در خور تأويل به انواع تأويلات است. آنها كه آيه «'''فأينما تولوا فثم وجه الله ''' به هر سو رو كنيد خدا آنجاست.»<ref>بقره/ 115.</ref>را به هر نوع عقيده درباره خدا تفسير مىكند. | ايشان با وجود احترام فراوان به عقل و برهان در برابر كتاب و سنت تسليم بود. حكيم لاهيجى از آنان نبود كه در دريافت مسائل اعتقادى از كتاب و سنت مانند ظاهريه، حشويه و اخباريه بدون در نظر گرفتن دلايل قطعى عقلى و دلايل اجتهادى نقلى به ظواهر كتاب و سنت بسنده كند. همانان كه معتقدند خداوند قابل رؤيت است و شبيه دارد چرا كه فرمود «الرحمن على العرش استوى / خدا بر عرش جا گرفته است.»<ref>طه/ 5.</ref>از سويى وى مانند صوفيه و باطنيه و جمعى از فلاسفه و عرفا نبود كه كتاب و سنت را رموزى مىدانند كه در خور تأويل به انواع تأويلات است. آنها كه آيه «'''فأينما تولوا فثم وجه الله ''' به هر سو رو كنيد خدا آنجاست.»<ref>بقره/ 115.</ref>را به هر نوع عقيده درباره خدا تفسير مىكند. | ||
بلكه با توجه به دلايل قطعى عقلى و نقلى به كتاب و سنت مىنگريست و در صورت مخالفت آنها با براهين عقلى آنها را به گونهاى مناسب تأويل مىنمود. از همين رو در بسيارى از موارد به نصوص و ظواهر آيات و روايات استدلال | بلكه با توجه به دلايل قطعى عقلى و نقلى به كتاب و سنت مىنگريست و در صورت مخالفت آنها با براهين عقلى آنها را به گونهاى مناسب تأويل مىنمود. از همين رو در بسيارى از موارد به نصوص و ظواهر آيات و روايات استدلال میكرد و با دلايل غير قطعى از آنها دست بر نمىداشت. | ||
آیتالله قاضى طباطبايى ژرفنگرى ايشان را چنين مىستايد: آنان كه از محقق لاهيجى نامیبردهاند وى را به صفت تحقيق و تدقيق ستودهخ اند، چنانكه در كتاب گوهر مراد ااز روى تحقيق و سخن رانده و مثل بعضى از متكلمين كه در كتب خود نهايت درجه تعصب را روا دانسته و از راهنمايى دليل و برهان عدول و عصبيت و تقليد تمسك به ظاهر صرف، وى را از حق بازداشته است، نبوده و بر صنفى تعصب نكرده و تقليد قومى را روا ندانسته و آنچه دليل، وى را بر آن راهنمايى كرده قبول فرموده است.<ref>مقدمه مجموع الرسائل و مقالات فلسفى آیتالله رفيعى، ص16، به نقل از مقدمه طبع جديد گوهر مراد، ص11.</ref> | آیتالله قاضى طباطبايى ژرفنگرى ايشان را چنين مىستايد: آنان كه از محقق لاهيجى نامیبردهاند وى را به صفت تحقيق و تدقيق ستودهخ اند، چنانكه در كتاب گوهر مراد ااز روى تحقيق و سخن رانده و مثل بعضى از متكلمين كه در كتب خود نهايت درجه تعصب را روا دانسته و از راهنمايى دليل و برهان عدول و عصبيت و تقليد تمسك به ظاهر صرف، وى را از حق بازداشته است، نبوده و بر صنفى تعصب نكرده و تقليد قومى را روا ندانسته و آنچه دليل، وى را بر آن راهنمايى كرده قبول فرموده است.<ref>مقدمه مجموع الرسائل و مقالات فلسفى آیتالله رفيعى، ص16، به نقل از مقدمه طبع جديد گوهر مراد، ص11.</ref> |
ویرایش