الإيقاضات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مير داماد' به 'میرداماد'
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها=={{وابسته‌ها}}' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} ')
جز (جایگزینی متن - 'مير داماد' به 'میرداماد')
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پس از =
| پس از =
| پیش از =}}
| پیش از =}}
[[الإيقاضات]] مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|مير داماد]] را رساله‌اى كلامى مى‌توان دانست كه در جواب اشاعره و جبريّه در اوائل قرن يازدهم هجرى نوشته شده است.اين رساله عربى بوده و فقط يك قسمت از كتاب كه نقل قولى است از رسالۀ جبر و قدر به خاطر اينكه مطالبش عينا نقل شود به زبان فارسى مى‌باشد.
[[الإيقاضات]] مرحوم [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرداماد]] را رساله‌اى كلامى مى‌توان دانست كه در جواب اشاعره و جبريّه در اوائل قرن يازدهم هجرى نوشته شده است.اين رساله عربى بوده و فقط يك قسمت از كتاب كه نقل قولى است از رسالۀ جبر و قدر به خاطر اينكه مطالبش عينا نقل شود به زبان فارسى مى‌باشد.


[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|مرحوم مير داماد]] خود تاريخ شروع به تأليف اين رساله را طبق دستخطى كه از وى راجع به اين كتاب به ما رسيده است اواخر سال 1025 هجرى قمرى ذكر نموده است.
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|مرحوم میرداماد]] خود تاريخ شروع به تأليف اين رساله را طبق دستخطى كه از وى راجع به اين كتاب به ما رسيده است اواخر سال 1025 هجرى قمرى ذكر نموده است.


این کتاب یکی از کتابهایی است که در مجموعه ای به نام [[مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتاب‌ها و رساله‌ها و اجازه‌ها و نامه‌ها]] نگارش یافته است.
این کتاب یکی از کتابهایی است که در مجموعه ای به نام [[مصنفات میرداماد مشتمل بر ده عنوان از کتاب‌ها و رساله‌ها و اجازه‌ها و نامه‌ها]] نگارش یافته است.
خط ۳۷: خط ۳۷:
خلق افعال
خلق افعال


اولين قسمت در موضوع خلق افعال است يعنى همان ادعائى كه اشاعره دارند به اين مضمون كه خداى سبحان خالق اعمال بندگان مى‌باشد و بشر خود هيچ نقشى در اين زمينه ندارد.مير داماد مى‌گويد اين از غامضات اغوار علم و غوامض اسرار حكمت است كه ما در كتب حكمى خود و همينطور كتاب الرواشح السماويه فى شرح احاديث الاماميّه كه شرحى است بر اصول كافى بطور مفصل به جواب آن پرداخته‌ايم كه در اينجا نيز به آن اشاره مى‌كنيم.او در واقع فرق قائل مى‌شود بين فاعل بالارادة و بالاختيار با جاعل و موجب اراده و اختيار و مى‌گويد انسان مباشر فيض الهى است كه اعمال به دست و با اختيار و اراده‌اى خداوند در وجود او نهاده است انجام مى‌شود او در ادامه به موضوع قضا و قدر پرداخته و شرور واقعه در وجود را بالعرض در قضاء الهى داخل مى‌داندنه در قدر خداى سبحان.
اولين قسمت در موضوع خلق افعال است يعنى همان ادعائى كه اشاعره دارند به اين مضمون كه خداى سبحان خالق اعمال بندگان مى‌باشد و بشر خود هيچ نقشى در اين زمينه ندارد.میرداماد مى‌گويد اين از غامضات اغوار علم و غوامض اسرار حكمت است كه ما در كتب حكمى خود و همينطور كتاب الرواشح السماويه فى شرح احاديث الاماميّه كه شرحى است بر اصول كافى بطور مفصل به جواب آن پرداخته‌ايم كه در اينجا نيز به آن اشاره مى‌كنيم.او در واقع فرق قائل مى‌شود بين فاعل بالارادة و بالاختيار با جاعل و موجب اراده و اختيار و مى‌گويد انسان مباشر فيض الهى است كه اعمال به دست و با اختيار و اراده‌اى خداوند در وجود او نهاده است انجام مى‌شود او در ادامه به موضوع قضا و قدر پرداخته و شرور واقعه در وجود را بالعرض در قضاء الهى داخل مى‌داندنه در قدر خداى سبحان.


مصنف بعد از بيان واقع در خلق افعال اقدام به طرح شش ايقاظ مى‌نمايد كه نگاهى اجمالى به آنها خواهيم داشت.
مصنف بعد از بيان واقع در خلق افعال اقدام به طرح شش ايقاظ مى‌نمايد كه نگاهى اجمالى به آنها خواهيم داشت.
خط ۴۷: خط ۴۷:
لا جبر و لا تفويض
لا جبر و لا تفويض


سوّمين ايقاظ اختصاص به بيان رواياتى در رد قدريه و پاسخ به آنها دارد كه از عنوان لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين براى اين ايقاظ بهره گرفته است.او دو روايت از پيغمبر اكرم(ص) به اين مضامين نقل مى‌كند كه القدريه محبوس هذه الامّة و لعنت القدريّة على لسان سبعين نبيّا.سپس در اختلافى كه در تعيين مصداق قدريه وجود دارد را بيان مى‌كند كه شيعيان و معتزله جبريون و اشاعره و همفكرانشان را قدريه مى‌دانند و آنها را كسانى مى‌پندارند كه قائل به اسناد تمام خيرات و شرور به قضاء و قدر الهى بدون مدخليّت قدرت بشرى در اين راستا مى‌باشند و اشاعره خيال مى‌كنند منظور از اصحاب قدر كه در روايت آمده معتزله و شيعه مى‌باشد كه علت چنين‌نسبتى به شيعه و معتزله از سوى اشاعره مبالغه‌اى است كه از سوى اين دو طائفه نسبت به انكار قدر صورت گرفته است.مير داماد با استناد به كلماتى از بزرگان اشاعره به قضاوت در بين ايندو عقيده نشسته و منظور از قدريّه را بدون نياز به هيچگونه تأويلى همان جبريّه مى‌شمارد.
سوّمين ايقاظ اختصاص به بيان رواياتى در رد قدريه و پاسخ به آنها دارد كه از عنوان لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين براى اين ايقاظ بهره گرفته است.او دو روايت از پيغمبر اكرم(ص) به اين مضامين نقل مى‌كند كه القدريه محبوس هذه الامّة و لعنت القدريّة على لسان سبعين نبيّا.سپس در اختلافى كه در تعيين مصداق قدريه وجود دارد را بيان مى‌كند كه شيعيان و معتزله جبريون و اشاعره و همفكرانشان را قدريه مى‌دانند و آنها را كسانى مى‌پندارند كه قائل به اسناد تمام خيرات و شرور به قضاء و قدر الهى بدون مدخليّت قدرت بشرى در اين راستا مى‌باشند و اشاعره خيال مى‌كنند منظور از اصحاب قدر كه در روايت آمده معتزله و شيعه مى‌باشد كه علت چنين‌نسبتى به شيعه و معتزله از سوى اشاعره مبالغه‌اى است كه از سوى اين دو طائفه نسبت به انكار قدر صورت گرفته است.میرداماد با استناد به كلماتى از بزرگان اشاعره به قضاوت در بين ايندو عقيده نشسته و منظور از قدريّه را بدون نياز به هيچگونه تأويلى همان جبريّه مى‌شمارد.


مؤلف در ايقاظ چهارم رساله به بيان رواياتى كه مفهوم لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين را افاده
مؤلف در ايقاظ چهارم رساله به بيان رواياتى كه مفهوم لا جبر و لا تفويض بل امر بين امرين را افاده
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش