۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
پس بدون شک همه رباعیاتی که در مجموعهها به نام خیام، فراهم آمده است، نمیتواند از ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی – خیام - باشد؛ حتی رباعیاتی که نام خیام در آنها آمده است و اغلب محققان آنها را اصیل پنداشتهاند، مانند این رباعی: | پس بدون شک همه رباعیاتی که در مجموعهها به نام خیام، فراهم آمده است، نمیتواند از ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیامی – خیام - باشد؛ حتی رباعیاتی که نام خیام در آنها آمده است و اغلب محققان آنها را اصیل پنداشتهاند، مانند این رباعی: | ||
{{شعر}}{{ب|''خیام اگر ز باده مستی خوش باش''|2='' با ماهرخی اگر نشستی خوش باش''}}{{ب|''چون عاقبت کار جهان نیستی است''|2=''انگار که نیستی چو هستی خوش باش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص70 </ref>. | |||
شیوه و سبک بیان رباعیات [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «در نهایت فصاحت و بلاغت است و در سلاست و روانی مانند آب است؛ ساده و از تصنع و تکلّف، فرسنگها دور است و در پی آرایش سخن خود نیست و صنعت شاعری به خرج نمیدهد، تخیّلات شاعرانه نمیجوید، همه متوجه معانی است که منظور نظر اوست». اما با همه درستی سخن، باید گفت که این رباعیات موجود، خالی از صنایع بدیعی و زیباییهای کلام نیست و هرجا که صنعتگری به استحکام و زیبایی کمک کرده، از آوردن آنها کوتاهی نشده است؛ مثلا این رباعی:{{شعر}}{{ب|''ای دل! همه اسباب جهان خواسته گیر''|2=''باغ طربت به سبزه آراسته گیر''}}{{ب|''وانگاه بر آن سبزه، شبی چون شبنم''|2=''بنشسته و بامداد، برخاسته گیر''}}{{پایان شعر}} | |||
شیوه و سبک بیان رباعیات [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «در نهایت فصاحت و بلاغت است و در سلاست و روانی مانند آب است؛ ساده و از تصنع و تکلّف، فرسنگها دور است و در پی آرایش سخن خود نیست و صنعت شاعری به خرج نمیدهد، تخیّلات شاعرانه نمیجوید، همه متوجه معانی است که منظور نظر اوست». اما با همه درستی سخن، باید گفت که این رباعیات موجود، خالی از صنایع بدیعی و زیباییهای کلام نیست و هرجا که صنعتگری به استحکام و زیبایی کمک کرده، از آوردن آنها کوتاهی نشده است؛ مثلا این رباعی: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''ای دل! همه اسباب جهان خواسته گیر''|2=''باغ طربت به سبزه آراسته گیر''}} | |||
{{ب|''وانگاه بر آن سبزه، شبی چون شبنم''|2=''بنشسته و بامداد، برخاسته گیر''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
که چندین نوع صنعت، از مراعات نظیر تا مطابقه در آن میتوان دید<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>. | که چندین نوع صنعت، از مراعات نظیر تا مطابقه در آن میتوان دید<ref>ر.ک: همان، ص63</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۲: | ||
از نظر مضمون و محتوا نیز باید گفت: این رباعیات حول چند محور فکری بیان شده است: | از نظر مضمون و محتوا نیز باید گفت: این رباعیات حول چند محور فکری بیان شده است: | ||
# تفکر برای شناخت خود. این فکر تنها مربوط به فلاسفه نیست، بلکه هر انسان متفکّری، چه فیلسوف و چه عارف و چه عالم علم شریعت، پیوسته به این مطلب اندیشیده است که انسان چیست؟ کجایی است؟ از کجا آمده است؟ برای چه آمده است؟ در این جهان چه میکند؟ راه سعادت و شقاوت او چیست؟ که مجموعه این پرسشها انسان را به شناخت خود و به تبع آن، به شناخت خدا میرساند. | # تفکر برای شناخت خود. این فکر تنها مربوط به فلاسفه نیست، بلکه هر انسان متفکّری، چه فیلسوف و چه عارف و چه عالم علم شریعت، پیوسته به این مطلب اندیشیده است که انسان چیست؟ کجایی است؟ از کجا آمده است؟ برای چه آمده است؟ در این جهان چه میکند؟ راه سعادت و شقاوت او چیست؟ که مجموعه این پرسشها انسان را به شناخت خود و به تبع آن، به شناخت خدا میرساند. | ||
#:این پرسشها را نهتنها [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در [[كیمیای سعادت|کیمیای سعادت]] مطرح میکند که [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبداللّه انصاری]] - عارف برجسته قرن پنجم - نیز ضمن مطرح کردن این سؤالات - همانند [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] - ناآمدن را بهتر میداند: | #:این پرسشها را نهتنها [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، در [[كیمیای سعادت|کیمیای سعادت]] مطرح میکند که [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبداللّه انصاری]] - عارف برجسته قرن پنجم - نیز ضمن مطرح کردن این سؤالات - همانند [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] - ناآمدن را بهتر میداند:{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
#:{{ب|''دی آمدم و ز من نیامد کاری ''|2=''و امروز ز من گرم نشد بازاری''}} | #:{{ب|''دی آمدم و ز من نیامد کاری ''|2=''و امروز ز من گرم نشد بازاری''}} | ||
#:{{ب|''فردا بروم، بیخبر از اسراری ''|2='' ناآمده به بدی از این، بسیاری''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''فردا بروم، بیخبر از اسراری ''|2='' ناآمده به بدی از این، بسیاری''}}{{پایان شعر}} |
ویرایش