۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هجري' به 'هجری') |
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
از این دیوان گردآوریهای بسیاری وجود دارد که در تعداد و ترتیب ابیات با یکدیگر اختلاف دارند. نخستین جامع این دیوان عبدالعزیز جلودی (متوفی 322ق) است که مجموعه وی کهنترین دیوان شناختهشده بشمار میرود. دومین گردآوری توسط ابوالحسن علی بن احمد بن محمد فنجگردی نیشابوری (متوفی 512 یا 513ق) انجام شده و «تاج الأشعار» یا «سلوة الشيعة» نام دارد. کاملترین گردآوری توسط محمد بن حسین بن بیهقی کیدری نیشابوری به نام «أنوار العقول من أشعار وصي الرسول» انجام گرفته که اشعار را بهترتیب الفبا و برحسب حروف قافیه جمعآوری کرده و مأخذ بسیاری از اشعار را نیز یاد نموده است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوسه و چهلوچهار</ref>. | از این دیوان گردآوریهای بسیاری وجود دارد که در تعداد و ترتیب ابیات با یکدیگر اختلاف دارند. نخستین جامع این دیوان عبدالعزیز جلودی (متوفی 322ق) است که مجموعه وی کهنترین دیوان شناختهشده بشمار میرود. دومین گردآوری توسط ابوالحسن علی بن احمد بن محمد فنجگردی نیشابوری (متوفی 512 یا 513ق) انجام شده و «تاج الأشعار» یا «سلوة الشيعة» نام دارد. کاملترین گردآوری توسط محمد بن حسین بن بیهقی کیدری نیشابوری به نام «أنوار العقول من أشعار وصي الرسول» انجام گرفته که اشعار را بهترتیب الفبا و برحسب حروف قافیه جمعآوری کرده و مأخذ بسیاری از اشعار را نیز یاد نموده است<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوسه و چهلوچهار</ref>. | ||
مولانا شوقی، شاعر قرن نهم هجری است که دیوان اشعار منسوب به [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را در سال 875ق، به نظم فارسی ترجمه کرده است. وی در مقدمه دیوان از «صدر زمان حضرت برهان دین» نام میبرد که احتمالاً خواجه برهانالدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری است. آنچنانکه شوقی در مقدمه دیوان ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر میشود و مدتی در بغداد اقامت میکند: | مولانا شوقی، شاعر قرن نهم هجری است که دیوان اشعار منسوب به [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را در سال 875ق، به نظم فارسی ترجمه کرده است. وی در مقدمه دیوان از «صدر زمان حضرت برهان دین» نام میبرد که احتمالاً خواجه برهانالدین عبدالحمید کرمانی وزیر سلطان ابوسعید تیموری است. آنچنانکه شوقی در مقدمه دیوان ذکر کرده است، برای کسب علم و دانش راهی سفر میشود و مدتی در بغداد اقامت میکند: {{شعر}}{{ب|''چون شدم آگاه ز فضل خدای''|2='' بر سفر افتاد مرا عزم و رای''}}{{ب|''چند گه از خدمت ارباب جود''|2=''مسکن من خطه بغداد بود''}}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''چون شدم آگاه ز فضل خدای''|2='' بر سفر افتاد مرا عزم و رای''}} | |||
{{ب|''چند گه از خدمت ارباب جود''|2=''مسکن من خطه بغداد بود''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، وجد و حال به او دست میدهد. سپس افسوس میخورد که چرا عجمیگویان نمیتوانند از این گوهرهای غیبی بهرهای ببرند. پس بر آن میشود تا دیوان را به نظم فارسی ترجمه کند. برای آنکه در ترجمه خویش دچار لغزش نشود، از افراد آگاه نیز یاری میگیرد تا معانی لغات را چنانکه شایسته است بهدرستی ترجمه کند. صدر زمان حضرت برهانالدین نیز از این امر استقبال میکند و چون مرشدی روحانی، با همت خود به یاری شوقی میشتابد. در این هنگام واقعهای نیز میبیند که عزم او را استوارتر میسازد و سرانجام به سال 875ق، ترجمه دیوان را به انجام میرساند: | روزی در هنگام مطالعه دیوان اشعار [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، وجد و حال به او دست میدهد. سپس افسوس میخورد که چرا عجمیگویان نمیتوانند از این گوهرهای غیبی بهرهای ببرند. پس بر آن میشود تا دیوان را به نظم فارسی ترجمه کند. برای آنکه در ترجمه خویش دچار لغزش نشود، از افراد آگاه نیز یاری میگیرد تا معانی لغات را چنانکه شایسته است بهدرستی ترجمه کند. صدر زمان حضرت برهانالدین نیز از این امر استقبال میکند و چون مرشدی روحانی، با همت خود به یاری شوقی میشتابد. در این هنگام واقعهای نیز میبیند که عزم او را استوارتر میسازد و سرانجام به سال 875ق، ترجمه دیوان را به انجام میرساند: {{شعر}}{{ب|''واقعه هم دیدم و گشتم دلیر ''|2='' پای در این بیشه نهادم چو شیر''}}{{ب|''ساختم اندر ره عشق و طلب ''|2='' این هزج از قول امیر عرب''}}{{ب|''سال شده هشتصد و هفتاد و پنج ''|2='' کز کرمش یافتم این طرفه گنج''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوشش تا چهلوهشت</ref>. | ||
{{شعر}}{{ب|''واقعه هم دیدم و گشتم دلیر ''|2='' پای در این بیشه نهادم چو شیر''}} | |||
{{ب|''ساختم اندر ره عشق و طلب ''|2='' این هزج از قول امیر عرب''}} | |||
{{ب|''سال شده هشتصد و هفتاد و پنج ''|2='' کز کرمش یافتم این طرفه گنج''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوشش تا چهلوهشت</ref>. | |||
برای آگاهی از میزان قدرت شاعری شوقی، باید دیوان او را به دو بخش مجزا تقسیم نمود. بخش اول، یعنی سیوهشت بیت آغاز کتاب که یادآور سبک سخنوری نظامی در «مخزن الأسرار» دارای ابیاتی روان، خوشآهنگ و خیالانگیز است. بخش دوم شامل ترجمه منظوم است که 360 قطعه را در بر میگیرد. وی در مقابل هر بیت عربی یک بیت فارسی سروده است. ابیاتش ساده و روان و نزدیک به کلام منثور است و در پارهای موارد سست به نظر میرسد و همان طور که در مقدمه دیوان آمده، ابیات را لفظ به لفظ و بیدخل و تصرف ترجمه کرده است. سادگی کلام شوقی در این بخش از دیوان، گذشته از آنکه سبک رایج عصر اوست، از ترجمه مستقیم وی از شعر عربی نیز سرچسمه میگیرد. شوقی بر آن بوده تا ابیات عر بی را بهگونهای به نظم فارسی ترجمه کند که به اصل عربی نزدیک باشد. بنابراین رعایت وزن و قافیه و مقید بودن به ترجمه لفظ به لفظ، شوقی را در چهارچوبی قرار داده که وی را تا حد زیادی از بهکار بردن صنایع ادبی بازمیدارد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوهشت تا پنجاه</ref>. | برای آگاهی از میزان قدرت شاعری شوقی، باید دیوان او را به دو بخش مجزا تقسیم نمود. بخش اول، یعنی سیوهشت بیت آغاز کتاب که یادآور سبک سخنوری نظامی در «مخزن الأسرار» دارای ابیاتی روان، خوشآهنگ و خیالانگیز است. بخش دوم شامل ترجمه منظوم است که 360 قطعه را در بر میگیرد. وی در مقابل هر بیت عربی یک بیت فارسی سروده است. ابیاتش ساده و روان و نزدیک به کلام منثور است و در پارهای موارد سست به نظر میرسد و همان طور که در مقدمه دیوان آمده، ابیات را لفظ به لفظ و بیدخل و تصرف ترجمه کرده است. سادگی کلام شوقی در این بخش از دیوان، گذشته از آنکه سبک رایج عصر اوست، از ترجمه مستقیم وی از شعر عربی نیز سرچسمه میگیرد. شوقی بر آن بوده تا ابیات عر بی را بهگونهای به نظم فارسی ترجمه کند که به اصل عربی نزدیک باشد. بنابراین رعایت وزن و قافیه و مقید بودن به ترجمه لفظ به لفظ، شوقی را در چهارچوبی قرار داده که وی را تا حد زیادی از بهکار بردن صنایع ادبی بازمیدارد<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلوهشت تا پنجاه</ref>. |
ویرایش