پرش به محتوا

تفسیر قرآن صفی‌علی‌شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۳۳: خط ۳۳:
مؤلف، تاريخ آغاز و پايان كتاب را 1306 و 1308 بيان كرده است:
مؤلف، تاريخ آغاز و پايان كتاب را 1306 و 1308 بيان كرده است:


 
{{شعر}}{{ب|''چون هزار و سى‌صد از هجرت گذشت''|2=''در ششم سال ابتدا اين نامه گشت''}}{{ب|''در هزار و سى‌صد و هشت اين چنين''|2=''گشت ختم از عون رب العالمين''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''چون هزار و سى‌صد از هجرت گذشت''|2=''در ششم سال ابتدا اين نامه گشت''}}
{{ب|''در هزار و سى‌صد و هشت اين چنين''|2=''گشت ختم از عون رب العالمين''}}
{{پایان شعر}}




خط ۵۲: خط ۴۸:
مؤلف، كتاب خود را چنين آغاز مى‌كند:
مؤلف، كتاب خود را چنين آغاز مى‌كند:


 
{{شعر}}{{ب|''از پى تفسير قرآن مجيد''|2=''باشد از حق عمر و توفيقم اميد''}}{{ب|''تا به شكر آنكه دادم نطق و كام''|2=''معنى قرآن به نظم آرم تمام''}}{{ب|''ابتدا از نام خويش اندر كتاب''|2=''با رسول رحمت آمد در خطاب''}}{{ب|''باب گنج علم خود ذات قديم''|2=''كرد بسم الله رحمن الرحيم''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''از پى تفسير قرآن مجيد''|2=''باشد از حق عمر و توفيقم اميد''}}
{{ب|''تا به شكر آنكه دادم نطق و كام''|2=''معنى قرآن به نظم آرم تمام''}}
{{ب|''ابتدا از نام خويش اندر كتاب''|2=''با رسول رحمت آمد در خطاب''}}
{{ب|''باب گنج علم خود ذات قديم''|2=''كرد بسم الله رحمن الرحيم''}}
{{پایان شعر}}


.<ref>همان، 14 - 13</ref>
.<ref>همان، 14 - 13</ref>


اين تفسير، به لحاظ آنكه يگانه تفسير منظوم فارسى شيعى است، از اهميت فوق العاده‌اى برخوردارست؛ علاوه بر اين، مشحون از تأويلات صوفيانه‌اى است كه مؤلف تلاش نموده آنها را با احاديث و اسناد و مدارك، مستند و مبرهن سازد؛ به‌عنوان نمونه، در تأويل عرفانى آيه شريفه '''«الله نور السماوات و الارض... في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال»'''.<ref>نور، 35 - 36</ref>گويد:
اين تفسير، به لحاظ آنكه يگانه تفسير منظوم فارسى شيعى است، از اهميت فوق العاده‌اى برخوردارست؛ علاوه بر اين، مشحون از تأويلات صوفيانه‌اى است كه مؤلف تلاش نموده آنها را با احاديث و اسناد و مدارك، مستند و مبرهن سازد؛ به‌عنوان نمونه، در تأويل عرفانى آيه شريفه '''«الله نور السماوات و الارض... في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو و الاصال»'''.<ref>نور، 35 - 36</ref>گويد:
 
{{شعر}}{{ب|''در بيوتى باشد آن مشكات نور''|2=''كه خداشان داده رخصت بر حضور''}}{{ب|''كه شود آوازها در آن بلند''|2=''ياد كرده در وى اسم ارجمند''}}{{ب|''مى‌نمايد اندر آن تسبيح حق''|2=''صبح و شام از حسن عهد ماسبق''}}{{ب|''خواند اين آيت مگر خير الانام''|2=''گفت مردى اين سرا باشد كدام''}}{{ب|''گفت باشد خانه پيغمبران''|2=''گفت ابا بكر صديق اندر زمان''}}{{ب|''اين سراى حيدر است و فاطمه''|2=''يافت آيت را نكو او ترجمه''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''در بيوتى باشد آن مشكات نور''|2=''كه خداشان داده رخصت بر حضور''}}
{{ب|''كه شود آوازها در آن بلند''|2=''ياد كرده در وى اسم ارجمند''}}
{{ب|''مى‌نمايد اندر آن تسبيح حق''|2=''صبح و شام از حسن عهد ماسبق''}}
{{ب|''خواند اين آيت مگر خير الانام''|2=''گفت مردى اين سرا باشد كدام''}}
{{ب|''گفت باشد خانه پيغمبران''|2=''گفت ابا بكر صديق اندر زمان''}}
{{ب|''اين سراى حيدر است و فاطمه''|2=''يافت آيت را نكو او ترجمه''}}
{{پایان شعر}}




مؤلف، به مباحث علوم قرآن نيز توجه داشته است؛ به‌عنوان نمونه:
مؤلف، به مباحث علوم قرآن نيز توجه داشته است؛ به‌عنوان نمونه:
 
{{شعر}}{{ب|''توبه و انفال آمد در خبر''|2=''كه بود يك سوره در اصل نظر''}}{{ب|''زآن در اين سوره نيامد بسمله''|2=''تا نباشد در ميانشان فاصله''}}{{ب|''در مدينه يافت اين هر دو نزول''|2=''جز دو آيت كوست مكى بر رسول''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''توبه و انفال آمد در خبر''|2=''كه بود يك سوره در اصل نظر''}}
{{ب|''زآن در اين سوره نيامد بسمله''|2=''تا نباشد در ميانشان فاصله''}}
{{ب|''در مدينه يافت اين هر دو نزول''|2=''جز دو آيت كوست مكى بر رسول''}}
{{پایان شعر}}


وى، به علل و اسباب برخى از احكام شرعى نيز پرداخته، مانند اينكه در علت قصر نماز در ذيل آيه 101 سوره نساء مى‌فرمايد:
وى، به علل و اسباب برخى از احكام شرعى نيز پرداخته، مانند اينكه در علت قصر نماز در ذيل آيه 101 سوره نساء مى‌فرمايد:


 
{{شعر}}{{ب|''چون سفر كرديد بر روى زمين''|2=''بر شما نبود گناهى پس يقين''}}{{ب|''گر نماز خويش را سازید قصر''|2=''چار را بر ركعتين اعنى به حصر''}}{{ب|''گر كه ترسيد از فساد مشركان''|2=''با شما چون دشمنند ايشان عيان''}}{{ب|''كز چه در اسلام گشت اين حكم عام''|2=''زآنكه نبود خوفى اندر هر مقام''}}{{ب|''گفت اين صدقه است از حق بر عباد''|2=''شكر بايد كرد زين فضل زياد''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''چون سفر كرديد بر روى زمين''|2=''بر شما نبود گناهى پس يقين''}}
{{ب|''گر نماز خويش را سازید قصر''|2=''چار را بر ركعتين اعنى به حصر''}}
{{ب|''گر كه ترسيد از فساد مشركان''|2=''با شما چون دشمنند ايشان عيان''}}
{{ب|''كز چه در اسلام گشت اين حكم عام''|2=''زآنكه نبود خوفى اندر هر مقام''}}
{{ب|''گفت اين صدقه است از حق بر عباد''|2=''شكر بايد كرد زين فضل زياد''}}
{{پایان شعر}}


در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذيل آيه 69 سوره نساء مى‌فرمايد:
در مورد لزوم وجود ولى در هر زمان، در ذيل آيه 69 سوره نساء مى‌فرمايد:


 
{{شعر}}{{ب|''از شهيدان شد اشارت بر حسين''|2=''هر نبى و هر ولى را نور عين''}}{{ب|''صالحان اولاد او تا قائمند''|2=''بر وجوب لطف از حق دائمند''}}{{ب|''دور قائم دائم است از رب دين''|2=''تا قيامت زاوليا و راشدين''}}{{ب|''هر زمانى را ولى‌اى لازم است''|2=''وين ولايت در مدار قائم است''}}{{ب|''مهدى هادى است قائم در طريق''|2=''رهروان را در روش نيكو رفيق''}}{{ب|''اشتعال آن اتصال است از ولى''|2=''هم‌چنين تا اصل آن ذات العلى''}}{{ب|''دور مهدى اين بود بر اتصال''|2=''گر شناسى دور او را در مجال''}}{{ب|''دور يك دور است نزد اهل دل''|2=''و آن بود دائر به مهدى متصل''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''از شهيدان شد اشارت بر حسين''|2=''هر نبى و هر ولى را نور عين''}}
{{ب|''صالحان اولاد او تا قائمند''|2=''بر وجوب لطف از حق دائمند''}}
{{ب|''دور قائم دائم است از رب دين''|2=''تا قيامت زاوليا و راشدين''}}
{{ب|''هر زمانى را ولى‌اى لازم است''|2=''وين ولايت در مدار قائم است''}}
{{ب|''مهدى هادى است قائم در طريق''|2=''رهروان را در روش نيكو رفيق''}}
{{ب|''اشتعال آن اتصال است از ولى''|2=''هم‌چنين تا اصل آن ذات العلى''}}
{{ب|''دور مهدى اين بود بر اتصال''|2=''گر شناسى دور او را در مجال''}}
{{ب|''دور يك دور است نزد اهل دل''|2=''و آن بود دائر به مهدى متصل''}}
{{پایان شعر}}


==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />
{{تفاسیر}}
{{تفاسیر}}


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش