پرش به محتوا

بهارستان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' {{' به '{{'
جز (جایگزینی متن - ' {{' به '{{')
خط ۶۰: خط ۶۰:
عبارات كتاب، روى‌هم‌رفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالبا مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعه‌هاى تاريخى آن نيز قسمت‌هاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مى‌كند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف به‌وفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پاره‌اى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نويسنده به شگفتى و شك مى‌آورد.<ref>همان، ص3</ref>
عبارات كتاب، روى‌هم‌رفته، ساده و شيرين است و در ميان آثار منثور، مقامى شامخ دارد. اين كتاب غالبا مشتمل بر مطالب اخلاقى عالى و دستورهاى سودمند براى زندگانى است. قطعه‌هاى تاريخى آن نيز قسمت‌هاى مفيدى دارد كه به روشن شدن احوال شعرا و عرفا كمك مى‌كند. در مقام مقايسه بهارستان با گلستان سعدى، سخن منظوم بهارستان بيشتر است و سجع و تكلّف به‌وفور در آن راه يافته و در روضه ششم آن، پاره‌اى از مطايبات فراهم آمده است كه خواننده را از سليقه تربيتى نويسنده به شگفتى و شك مى‌آورد.<ref>همان، ص3</ref>


در خاتمه كتاب، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] را مقالتى است كه در آنجا پس از اعتذار از طول كلام باز به تقليد از سعدى اشاره به اين نكته كرده است كه اشعار و منظومات وارده در كتاب، همه از خود اوست و مستعار نيست و اين رباعى را نظم كرده است:{{شعر}}
در خاتمه كتاب، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] را مقالتى است كه در آنجا پس از اعتذار از طول كلام باز به تقليد از سعدى اشاره به اين نكته كرده است كه اشعار و منظومات وارده در كتاب، همه از خود اوست و مستعار نيست و اين رباعى را نظم كرده است:{{شعر}}{{ب|''جامى هر جا كه نامه انشا آراست''|2=''از گفته كس به عاريت هيچ نخواست''}}{{ب|''آن را كه وضع خود دكان پركالاست''|2=''دلالى كالاى كسانش نه سزاست ''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص3</ref>برخى از ويژگى‌هاى ادبى بهارستان به‌اختصار از اين قرار است:
{{ب|''جامى هر جا كه نامه انشا آراست''|2=''از گفته كس به عاريت هيچ نخواست''}}
{{ب|''آن را كه وضع خود دكان پركالاست''|2=''دلالى كالاى كسانش نه سزاست ''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص3</ref>برخى از ويژگى‌هاى ادبى بهارستان به‌اختصار از اين قرار است:


#استشهاد به آيات قرآن كريم، مانند:''' «و كلاّ نقصّ عليك من انباء الرسل نثبّت به فؤادك...» '''.<ref>سوره هود، آيه 121</ref>
#استشهاد به آيات قرآن كريم، مانند:''' «و كلاّ نقصّ عليك من انباء الرسل نثبّت به فؤادك...» '''.<ref>سوره هود، آيه 121</ref>
خط ۹۶: خط ۹۴:


وى در ديباچه بهارستان، درباره آن كتاب چنين آورده است:
وى در ديباچه بهارستان، درباره آن كتاب چنين آورده است:
 
{{شعر}}{{ب|''گذرى كن بر اين بهارستان''|2=''تا ببينى در او گلستان‌ها ''}}{{ب|''وز لطافت به هر گلستانى''|2=''رسته گل‌ها، دميده ريحان‌ها ''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''گذرى كن بر اين بهارستان''|2=''تا ببينى در او گلستان‌ها ''}}
{{ب|''وز لطافت به هر گلستانى''|2=''رسته گل‌ها، دميده ريحان‌ها ''}}
{{پایان شعر}}


و ترتيب اين بهارستان بر هشت روضه اتّفاق افتادست، هر روضه بهشت‌آيين مشتمل بر رنگ ديگر از شقايق و بوى ديگر از رياحين؛ نه شقايقش را از پايمال باد خزان پژمردگى و نه رياحينش را از دستبرد برد دى افسردگى... التماس از تماشائيان اين رياض خالى از خار ملاحظه اغراض و خاشاك مطالبه اعواض، آنكه چون به قدم اهتمام بر اينان بگذرند و به نظر اعتبار در اين‌ها بنگرند، باغبان را كه در تربيتشان خون جگر خورده است و در تنميتشان جان شيرين بر لب آورده به دعايى ياد كنند و به ثنايى شاد گردانند...».
و ترتيب اين بهارستان بر هشت روضه اتّفاق افتادست، هر روضه بهشت‌آيين مشتمل بر رنگ ديگر از شقايق و بوى ديگر از رياحين؛ نه شقايقش را از پايمال باد خزان پژمردگى و نه رياحينش را از دستبرد برد دى افسردگى... التماس از تماشائيان اين رياض خالى از خار ملاحظه اغراض و خاشاك مطالبه اعواض، آنكه چون به قدم اهتمام بر اينان بگذرند و به نظر اعتبار در اين‌ها بنگرند، باغبان را كه در تربيتشان خون جگر خورده است و در تنميتشان جان شيرين بر لب آورده به دعايى ياد كنند و به ثنايى شاد گردانند...».
خط ۱۰۹: خط ۱۰۳:


«روباه‌بچه‌اى با مادر خود گفت: مرا حيله‌اى بياموز كه چون به كشاكش سگ درمانم خود را از او برهانم. گفت: آن را حيله فراوان است، اما بهترين همه آن است كه در خانه خود بنشينى، نه او تو را بيند و نه تو او را بينى؛ قطعه:
«روباه‌بچه‌اى با مادر خود گفت: مرا حيله‌اى بياموز كه چون به كشاكش سگ درمانم خود را از او برهانم. گفت: آن را حيله فراوان است، اما بهترين همه آن است كه در خانه خود بنشينى، نه او تو را بيند و نه تو او را بينى؛ قطعه:
 
{{شعر}}{{ب|''چو با تو خصم شود سفله‌اى نه از خرد است''|2=''كه در خصومت او مكر و حيله ساز كنى ''}}{{ب|''هزار حيله توان ساخت وز همه آن به''|2=''كه هم ز صلح و هم از جنگش احتراز كنى ''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص6</ref>
{{شعر}}
{{ب|''چو با تو خصم شود سفله‌اى نه از خرد است''|2=''كه در خصومت او مكر و حيله ساز كنى ''}}
{{ب|''هزار حيله توان ساخت وز همه آن به''|2=''كه هم ز صلح و هم از جنگش احتراز كنى ''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص6</ref>


خاتمه كتاب، شامل سال تأليف اثر و ذكر اين نكته از سوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] است كه تمامى محتويات كتاب از خود اوست و از منبع ديگرى به عاريت گرفته نشده است.
خاتمه كتاب، شامل سال تأليف اثر و ذكر اين نكته از سوى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] است كه تمامى محتويات كتاب از خود اوست و از منبع ديگرى به عاريت گرفته نشده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش