۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نزديك' به 'نزدیک ') |
جز (جایگزینی متن - 'نجم الدين' به 'نجمالدين') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از شام رهسپار بلاد روم (آسياى صغير) گرديد و در محيط نسبتا آرام آنجا كه پناهگاه دانشمندان و عارفان سده 7ق بود، ماندگار شد و ازاينپس اوقات خود را به تدريس و تعليم و تأليف مىگذرانيد. | از شام رهسپار بلاد روم (آسياى صغير) گرديد و در محيط نسبتا آرام آنجا كه پناهگاه دانشمندان و عارفان سده 7ق بود، ماندگار شد و ازاينپس اوقات خود را به تدريس و تعليم و تأليف مىگذرانيد. | ||
اثير الدين معاصر نصيرالدين طوسى بود و اين دو دانشمند در زمينه مسائل علمى و فلسفى با يكديگر مكاتباتى داشتند. متن يكى از اين مكاتبات كه به زبان فارسى است، بر جاى مانده است. به عقيده برخى از محققان معاصر، اثير الدين نيز مانند بسيارى از رياضىدانان زمان خود در رصدخانه مراغه كه به همت [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] برپا شده بود، فعاليت داشت. بااينكه بعضى از شاگردان اثير الدين - مانند | اثير الدين معاصر نصيرالدين طوسى بود و اين دو دانشمند در زمينه مسائل علمى و فلسفى با يكديگر مكاتباتى داشتند. متن يكى از اين مكاتبات كه به زبان فارسى است، بر جاى مانده است. به عقيده برخى از محققان معاصر، اثير الدين نيز مانند بسيارى از رياضىدانان زمان خود در رصدخانه مراغه كه به همت [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير طوسى]] برپا شده بود، فعاليت داشت. بااينكه بعضى از شاگردان اثير الدين - مانند نجمالدين دبيران [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] - در رصدخانه مذكور فعاليت داشتند، ولى ارتباط مستقيم خود او با اين رصدخانه محرز نيست و تا زمانى كه مدارك قطعى در اينباره به دست نيايد، آن را بايد با شك و ترديد تلقى كرد. | ||
اثير الدين، چنانكه اشاره شد، علاوه بر تأليف، تدريس نيز مىكرد. از شاگردان معروف او يكى [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] (601-675ق) است كه از رياضىدانان و صاحبنظران در هيئت و نجوم و ساختن آلات رصدى شمرده مىشد. كاتبى در کتاب «حكمة العين» بارها از اثير الدين بهاحترام ياد مىكند و متعرض نظريات فلسفى او مىشود. | اثير الدين، چنانكه اشاره شد، علاوه بر تأليف، تدريس نيز مىكرد. از شاگردان معروف او يكى [[کاتبی قزوینی، علی بن عمر|كاتبى قزوينى]] (601-675ق) است كه از رياضىدانان و صاحبنظران در هيئت و نجوم و ساختن آلات رصدى شمرده مىشد. كاتبى در کتاب «حكمة العين» بارها از اثير الدين بهاحترام ياد مىكند و متعرض نظريات فلسفى او مىشود. |
ویرایش