۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار== ' به '== ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا== ' به '== گزارش محتوا== ') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
مولّف در مقدّمه كتاب بيان مىكند، براى واژه «اصول فقه» دو اعتبار وجود دارد: اعتبار علمى و اعتبار اضافى. اصول فقه را بر اساس اعتبار علمى چنين تعريف كردهاند كه «علم به قواعد ممهّده براى استنباط احكام شرعيه فرعيه است» درباره معناى اضافى گفته مىشود كه واژه «اصول فقه» مركّب از مضاف و مضافٌاليه است. مضاف كه همان اصول است، جمع اصل مىباشد و در لغت به معناى چيزى است كه شيئى بر آن مبتنى باشد و در اصطلاح اصوليين بر امور چهارگانه دليل، قاعده، ظن و استصحاب اطلاق مىشود. مولّف درباره قيد مضافٌ اليه كه همان «فقه» است، بيان مىكند كه معناى لغوى فقه، فهم است؛ ولى در اصطلاح «علم به احكام شرعيه فرعيه از ادلّه تفصيليه است» و مراد از علم، تصديق است نه ادراكِ مطلق؛ چون فقه منحصر در تصديقيات است و منظور از حكم، نسبت خبريه است نه انشائيه؛ چون تصديق، به انشائات تعلق نمىگيرد. مولّف بعد از بحثهاى مقدّماتى وارد اصول كتاب مىشود كه به آنها اشاره مىكنيم: | مولّف در مقدّمه كتاب بيان مىكند، براى واژه «اصول فقه» دو اعتبار وجود دارد: اعتبار علمى و اعتبار اضافى. اصول فقه را بر اساس اعتبار علمى چنين تعريف كردهاند كه «علم به قواعد ممهّده براى استنباط احكام شرعيه فرعيه است» درباره معناى اضافى گفته مىشود كه واژه «اصول فقه» مركّب از مضاف و مضافٌاليه است. مضاف كه همان اصول است، جمع اصل مىباشد و در لغت به معناى چيزى است كه شيئى بر آن مبتنى باشد و در اصطلاح اصوليين بر امور چهارگانه دليل، قاعده، ظن و استصحاب اطلاق مىشود. مولّف درباره قيد مضافٌ اليه كه همان «فقه» است، بيان مىكند كه معناى لغوى فقه، فهم است؛ ولى در اصطلاح «علم به احكام شرعيه فرعيه از ادلّه تفصيليه است» و مراد از علم، تصديق است نه ادراكِ مطلق؛ چون فقه منحصر در تصديقيات است و منظور از حكم، نسبت خبريه است نه انشائيه؛ چون تصديق، به انشائات تعلق نمىگيرد. مولّف بعد از بحثهاى مقدّماتى وارد اصول كتاب مىشود كه به آنها اشاره مىكنيم: | ||
ویرایش