پرش به محتوا

هزار گوهر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - '== گزارش محتوا== ' به '== گزارش محتوا== '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا== ' به '== گزارش محتوا== ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا==
در مقدمه كتاب درباره سرگذشت و چگونگى گرايش نويسنده به نهج‌البلاغه مى‌خوانيم: «اين بنده كه قريحه شاعرى را از نياكان خود به ويژه ميرزا ابوالقاسم قائم مقام به ارث برده، از آغاز جوانى به سرودن شعر پرداخته، اكنون ديوان اشعارى آماده چاپ دارد، در سال‌هاى اخير به علت خستگى ناشى از سى و هشت سال كار مداوم و توان فرسا در فرهنگ اراك، دفتر شعر و شاعرى را بستم و به گوشه‌اى نشستم؛ زيرا ميل و رغبت لازم را براى ادامه اين كار در خود نمى‌ديدم. در اواسط زمستان 1364ش، يكى از دوستان شاعرم با اصرار مرا به شركت در انجمنى كه هر هفته يك بار در منزل يك از اعضا برپا مى‌شد، دعوت نمود. پذيرفتم و كوشيدم در هر يك از اين نشست‌ها اشعار تازه‌اى از خود بخوانم. بدين سان بلبل خاموش طبعم كم كم شور و نوا از سرگرفت و در خود َآمادگى خاصى براى به وجود آوردن آثار نو احساس نمودم كه نمونه آن همين كتاب و كتاب «لطايف» است كه هنوز چاپ نشده. در اين اثنا به تهران رفتم. در منزل يكى از دوستان كتاب شريف نهج‌البلاغه نظرم را به خود جلب نمود. بر آن شدم كه در آينده به جاى سرودن شعر در زمينه‌هاى گوناگون به ترجمه و نظم كلمات قصار مولا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] بپردازم. قبلاً نيز بارها اين كتاب را خوانده از گل‌هاى جاويدان بوستانش مشام جان را معطر ساخته، مى‌دانستم پيش از من ديگران نيز تعدادى از اين كلمات گهربار را به رشته نظم كشيده‌اند».
در مقدمه كتاب درباره سرگذشت و چگونگى گرايش نويسنده به نهج‌البلاغه مى‌خوانيم: «اين بنده كه قريحه شاعرى را از نياكان خود به ويژه ميرزا ابوالقاسم قائم مقام به ارث برده، از آغاز جوانى به سرودن شعر پرداخته، اكنون ديوان اشعارى آماده چاپ دارد، در سال‌هاى اخير به علت خستگى ناشى از سى و هشت سال كار مداوم و توان فرسا در فرهنگ اراك، دفتر شعر و شاعرى را بستم و به گوشه‌اى نشستم؛ زيرا ميل و رغبت لازم را براى ادامه اين كار در خود نمى‌ديدم. در اواسط زمستان 1364ش، يكى از دوستان شاعرم با اصرار مرا به شركت در انجمنى كه هر هفته يك بار در منزل يك از اعضا برپا مى‌شد، دعوت نمود. پذيرفتم و كوشيدم در هر يك از اين نشست‌ها اشعار تازه‌اى از خود بخوانم. بدين سان بلبل خاموش طبعم كم كم شور و نوا از سرگرفت و در خود َآمادگى خاصى براى به وجود آوردن آثار نو احساس نمودم كه نمونه آن همين كتاب و كتاب «لطايف» است كه هنوز چاپ نشده. در اين اثنا به تهران رفتم. در منزل يكى از دوستان كتاب شريف نهج‌البلاغه نظرم را به خود جلب نمود. بر آن شدم كه در آينده به جاى سرودن شعر در زمينه‌هاى گوناگون به ترجمه و نظم كلمات قصار مولا [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] بپردازم. قبلاً نيز بارها اين كتاب را خوانده از گل‌هاى جاويدان بوستانش مشام جان را معطر ساخته، مى‌دانستم پيش از من ديگران نيز تعدادى از اين كلمات گهربار را به رشته نظم كشيده‌اند».


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش